header

خصوصیت کار متقن در فقه و حقوق- دانشگاه تهران

خلاصه خبر :
کتاب سه جلدی نظام حقوق زن در اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم

نشست فاخری است که به انگیزه تقدیر از دو کار سترگ و دو اثر فخیم از دو استاد مسلم از سوی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جهموری برگزار شده است.

“اتقان” ، “اِحکام” و به تعبیر حکیمانه قرآن “احسان در هر کار خیری” مطلوب است و این یک مطلب مذهبی و دینی نیست. بلکه هر خردی به این واقعِ حق، پی می برد. ولی در مکتب اسلام برخورد عجیبی با این پدیده شده است تا جایی که حتی نسبت به ابتدایی ترین کارها که شاید به نظر ما بسیار غیر مهم و پیش پا افتاده به نظر برسد، دعوت به اتقان و اِحکام شده ایم.

محدثان ما در متون حدیثی خود بابی دارند با این عنوان: “إِذا کَفَنَ أَحدُکم أَخاه فلْیُحْسِن کَفْنَه” فقیهان هم بر اساس همین روایات فتوا داده اند . که اگر انسانی می خواهد دیگری را غسل میت بدهد و کفن کند ، سعی کند خوب کفن کند، هرچند این کفن در چند لحظه بعد زیر انبوهی از خاک ناپدید می شود.

 وقتی به رسول خدا عرض کردند چرا این مطلب را می فرمایید ؟ فرمودند علاقه مند هستم شما مسلمانان کاری که انجام می دهید را خوب انجام دهید. در روایت دیگری داریم که حضرت در موقع دفن میتی حاضر شدند، خودشان وارد قبر شدند و قبر را خوب کنترل کردند –قبری که برای نشستن و استراحت کردن نیست  و لحظاتی بعد پر از خاک می شود – ولی حضرت فرمودند دوست دارم حتی اگر قبری هم حفر می کنید این کار را خوب انجام دهید. ولذا برخوردی که ما از اسلام در دعوت به اتقان و احکام و کارهای سترگ و ستودنی داریم به یقین در هیچ مکتب و مذهب و آیینی نداریم. ولی به هر حال این مطلب قبل از اینکه اسلامی و نبوی و شیعی باشد یک مطلب عقلانی است که عقل هر انسانی به آن می رسد. در یک کار علمی در دانشی مانند فقه و حقوق اگر کار متقنی بخواهد صورت بگیرد باید دو اصل مراعات شود :

۱- تتبع در آثار گذشتگان و احترام به تراث؛

۲- تحقیق نوآوری، نظریه پردازی و باری را از آنجایی که هست برداشتن و به پیش بردن.

با توجه به موضوع جلسه مثالها را از فقه می زنم.

ما در فقه و حقوق، با یک تراث عظیم مواجه هستیم. بزرگان ما در طول تاریخ کهن اسلام، فقه را به وجود آوردند. فقه ما گنج رنج هزاران هزار فقیه در طول تاریخ است. با کمی تنزل حقوق ما هم چنین است. ما با تراث عظیمی از گذشتگان به نام فقه و حقوق مواجه هستیم. هستند کسانی که در نوشتن، تدریس و مصاحبه به راحتی پنجه تهاجم به این تراث عظیم و سرمایه می افکنند و به زعم خودشان زخم کاری بر این سرمایه وارد می کنند . در جمع طلاب یا دانشجویان یا مستمعان به راحتی، بی اعتنا و با کمال نا احترامی از تراث می گذرند و قلم می زنند و لذا آثاری که بوجود می آورند، عدم انضباط فقهی و حقوقی از آن آشکار است و بوی نامطبوع خامی می دهد. چون متکی به تتبع ، جستجو و مستند به سند گذشتگان نیست . مگر می شود انسان کار سترگی را در مثل دانش فقه و حقوق یا دانش های دیگر به وجود بیاورد در حالی که بخواهد حاصل فکر فردی او باشد و به راحتی از زحمت گذشتگان بگذرد. پس شرط اول یک کار بزرگ تکیه و احترام به آثار دیگران است؛ به گونه ای که مراجعه به آثار گذشتگان جزء گفتمان و فرهنگ محقق شود .

تازه این کار نصف کار است انسان باید برآثار گذشتگان تکیه بزند و احترام بگذارد؛ اما متوقف نشود و تلاش کند دانش را پیش ببرد. آنهایی که به بهانه احترام به گذشتگان متوقف می شوند و حالت یخ زدگی پیدا می کنند در واقع می گویند ما متاسفانه دیر به دنیا آمده ایم . اگر این تصور در یک استاد ، دانش جو ، طلبه به وجود بیاید که کارهای بزرگ و بدیع را قبلی ها انجام داده اند بسیار خطر ناک است.

اگر ما ده هزار سال دیگر هم به دنیا می آمدیم اگر زود به دنیا نیامده باشیم ، دیر به دنیا نیامده ایم. دانش از این جهت نا متناهی است . مثل علم  است و تمام نشدنی . اگر احساس کنیم دانش تمام شده است باید بدانیم که خودمان یخ زده ایم. و متجمد شده ایم . بنده به عنوان کسی که نزدیک به چهار دهه است در زمینه فقه کار می کند و اطلاعاتی ازفقه دارد عرض می کنم که اگر بگوییم فقها و حقوق دانان در طول تاریخ کم کار کرده اند، بسیاربی انصافی است، اگر بگوییم فقیهان و حقوق دانان ما بسیار کار کرده اند  و کم مانده است ، یخ زدگی است و یک ذهن ایستا این حرف را می زند. فقیهان در طول تاریخ بسیار کار کرده اند اما بسیار بسیار کار زمین مانده وجود دارد.

در روایات داریم وقتی امام عصر، حجت عصر مطلق زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می کنند، اگر علم را بیست و هفت مرتبه حساب کنیم در روایت آمده است ، در آن موقع معلوم می شود که دو برگ و دو درجه از آن دانش طی شده است. و هنوز بیست و پنج درجه مانده است. این درفقه و تفسیر و کلام  و همه علوم تجربی و غیر تجربی، انسانی و غیر انسانی ، وجود دارد.

این باور باید در مجامع علمی ما ایجاد شود که کار های ایجاد شده نسبت به کارهای انجام نشده بسیار ناچیز است با کمی تسامح می توان گفت مَثََل کارهای انجام شده چون علم ما است و مَثَل کارهای انجام نشده چون علم باری تعالی است و نسبتی نمی توان بین علم انسان در هر مرتبه ای که باشد، با علم باری تعالی برقرار نمود.

اگر این باور بیاید محقق و نویسنده واستاد ما نظریه پرداز می شود، نقاد و نوآور می شود چون از یک سو متکی به اسناد گذشتگان است و عدم انضباط ندارد، بوی نا مطبوع خامی از کار او به مشام نمی رسد و از طرف دیگر فکر می کند و می اندیشد و تولید می کند.

نسبت کارهای نشده در مباحث خانواده و حقوق زن در فقه و سایر دانش های هم پیوند با این موضوعات بیشتر است.

آیا یک خانواده مسلمان در ایران و یک خانواده مسلمان در اروپا و سایر نقاط دنیا باید از یک قانون  و یک سیستم متابعت کنند و برای همه اینها یک قانون وجود دارد ؟ در این صورت آن هها مشکلات خودشان را با توجه به وطنشان چظور حل کنند آیا باید به آن ها بگوییم واجب است کوچ کنند ؟ یا باید بمانند ولی به هرحال باید در مباحث ازدواج و خانواه کار بشود. آیا از همان شرایط گذشته متابعت می کند؟ جناب عبد المطلب در سنین بالای عمر برای فرزند خود جناب عبد الله خواستگاری می کند،تفاوت سنی هم بسیار است. وقتی دارد در مسیر برمی گردد. یک زن هم برای خودش می گیرد. چنین محیطی که ازدواج این گونه است به این شکل ساده رخ  می دهد و انجام می شود، با یک محیطی که یکی از دو یا سه رکن مهم زندگی ازدواج است، تفاوت دارد. مفهوم همان مفهوم و موضوع همان موضوع است اما واقع قضیه متفاوت است و البته اگر خواسته باشیم منضبط حرف بزنیم و از ضوابط شناخته شده اجتهاد که برای ما بسیار محترم و دقیق است خارج نشویم چگونه باید در این زمینه ها قلم بزنیم، سخنرانی کنیم و در نهایت فتوا بدهیم .

بپذیریم که کار بر زمین مانده بسیار است.


۱,۱۱۱ بازدید