header

درس اخلاق - جایگاه شناسی نهاد روحانیت و ضرورت حفظ، تقویت و دفاع از آن

جلسه 1
  • در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۹۶
چکیده نکات

درس خارج فقه
1. جایگاه روحانیت در عصر غیبت در کلام امام هادی علیه السلام
2. سخنان اهل بیت علیهم السلام فرا زمان است
3. چرایی شبهه تراشی علیه امامت
4. تسری شبهه تراشی از امامت به مرجعیت و روحانیت
5. ضرورت ارسال امواج هدایت
6. در نظر گاه امام زمان عج هستیم
7. روحانیون باید الگو و نمادِ ادب باشند
8. یکی بر سر شاخ بن می برید!!!
9. نقد نشر یادداشت ها به ویژه با محتوای ناصحیح
10. ارائه دیدگاه بنیان ساز نه بنیان سوز

بسم الله الرحمن الرحیم

1. جایگاه روحانیت در عصر غیبت در کلام امام هادی علیه السلام 

امام هادی (علیه السلام ) می­فرمایند: « لولا من یبقی بعد غیبة قائمنا –علیه السلام- من العلماء الداعین إلیه الدالین علیه و الذابین عن دینه بحجج اللّه و المنقذین لِضعفاء عباد اللّه من شباک إبلیس و مردته و من فخاخٍ النواصب لما بقی احدٌ الا ارتد عن دین اللّه».[1]

 این حدیث، بسیار گران­بها و گرانقدر است. انسان برای اولین بار که با آن مواجه می­شود به این اندیشه می­افتد که اگر امام هادی (علیه السلام) فقط همین یک اثر را از خودشان به یادگار گذاشته بودند، برای برکت عمر آن حضرت، کافی بود. این حدیث، همانطور که از متن آن روشن است، نقش علما را بیان می­کند، از بود علما و نبود علما سخن می­گوید، علما باشند چه می­شود و نباشند چه می­شود. روایت به دوران ما یعنی به عصر غیب امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف اشاره دارد. 

حضرت می­فرمایند:  علمایی بعد از غیبت قائم ما صلوات اللّه علیه باید باشند تا مردم را به امام زمان راهنما باشند « الداعین إلیه و الدالین علیه» و از دین او دفاع کنند « الذابین عن دینه» و صد البته این دعوت، هدایت و دفاع بواسطه نقل خواب و سخن­های بی­پایه نباشد بلکه بواسطه « حجج اللّه» باشد. و هدایت به امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف نیز بسند نکنند بلکه به فکر ایتام آل محمد صلی الله علیه و آله و بندگان مستضعف خداوند هم باشند «المنقذین لضفاء عباد اللّه». « من شباک ابلیس و مردته» شباک جمع شبکه عبارت است از آن توری که کسی دارد و شباک إبلیس عبارت است از توری که إبلیس و پیروان او بواسطه آن صید می­کنند حال می­توان از این تورها، امروزه به «امواج ظلال» تعبیر کرد. « و من فخاخ النواصب» عبارت است از آلت دست­های نواصب، و دشمنان اهل بیت. عالمان دین، مستضعفان از بندگان خدا را از تورهای شیطان و پیروانش و از آلت دست های نواصب، نجات می دهند. اگر نبودند چنین عالمانی « لمابقی احدٌ الا ارتد عن دین اللّه»، هیچ فردی باقی نمی­ماند مگر آن که از دین خدا گمراه می­شد. 

ساختار این حدیث شریف بدین قرار است:

 1.حضرت کار علما را بیان می­کنند.

 2.ابزار کار علما را روشن می­کنند و آن عبارت است از حجج اللّه

 3.راه و نتیجه­ی آن راه را بیان می­کنند  که اگر در جامعه­ایی عالمانی با این صفات باشند، مردم، گمراه نمی­شوند. اگر نه، همه به گونه­ای از دین خدا فاصله می­گیرند.

این روایت دارای متنی بلند و عالی است به گونه­ای که این نوع از روایات به بررسی سند، نیاز ندارد.

2. سخنان اهل بیت علیهم السلام فرا زمان است

انسان در بررسی احادیث اهل بیت ع به این نتیجه می­رسد که این سخنان هیچگاه مشمول مرور زمان نخواهد شد، هر چند هزاران سال از صدور آن بگذرد. ذیل آیه ﴿وَ الشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا﴾[2] روایتی هست که شمس، رسول خداوند و قمر علی بن ابی طالب (و فرزندان آن حضرت) است. در این باره نکته ای جالب وجود دارد و بنده اولین بار در نوشته­های مرحوم آقای مطهری (قدس سره) مطالعه کردم و آن عبارت است از اینکه شمس و قمر مشمول مرور زمان نمی­شوند با حضرات معصومان ع تطبیق داده شده است. چه بسیار چراغی که افروخته شده و به خاموشی رفته است. زمانی فانوس و چراغ بادی بود و ... زمانی دیگر این­ها می­رود و مصادیق جدید می­آید ولی شمس و ماه نه چراغی است که مشمول مرور زمان شود. 

3. چرایی شبهه تراشی علیه امامت

 جزوه­ایی که در دست دارم جزوه­ایی است که در فروردین 96 به صورت محرمانه منتشر شده است. مبلغان سایبری در این جزوه؛ از بازه­ی زمانی 6 بهمن تا 20 بهمن 95 یعنی 15 روز شبهاتی که از مبادی سایت­ها، پیام­ رسان­ها تلگرام، اینستاگرام، توتیر و ... جمع آوری کرده­اند، در این گزارش آمده است: مجموع شبهات 1709 شبهه است که در هفت محور تقسیم می­شود، محور اول اعتقادات، کلام از 1709، 984 شبهه مربوط به این محور است یعنی %57 البته در مسائلی چون حکومت اسلامی، قرآن و حدیث، ادیان و مذاهب، تاریخ، اخلاق، فقه و حقوق نیز شبهاتی مطرح است ولی پنجاه و هفت درصد به اعتقادات مربوط است. این محور نیز به ده بخش تقسیم شده است 511 شبهه به اصل امامت مربوط است، البته در مسائلی چون نبوت، آفریدگار، معاد نیز مطرح است. راجع به معاد 25 شبهه رصد شده است ولی در مسأله امامت پانصد و یازده مورد شبهه رصد  شده است. آیا به نظر شما این رویداد از سر اتفاق است؟! البته این نیز یک تحلیل است، ولی زمانی که جریان­ها را تحلیل می­کنیم به این نتیجه می­رسیم که این آمار از سر اتفاق نیست، حتی از سر شبهه خیز بودن مسأله هم نیست؛ زیرا قطعاً بحث آفریدگار که نود و یک شبهه راجع به آن طرح شده است از مسأله امامت شبهه خیزتر است.

به نظر اینجانب علت این پدیده، نقش محوری است که امامت بر عهده دارد، بدین معنی که اگر بحث امامت به سامان خود نرسد، مسیر تعیین نمی­شود و وقتی مسیر مشخص نشد، امور دیگر نیز به سامان نمی­رسد. فرض کنید، مسأله اصل معاد، برای بشر حل شده است، و در ادامه جهان در انتظار فهم معاد و حقیقت آن است، به کدام آبشخور مراجعه کند؟! آیا از عرفان­های کاذب بگیرد؟! از أمثال اوشو بگیرد؟! از فلان صوفی و فلان رمال بگیرد؟! یا باید از امامت بهره­ ببرد؟ فرقه­های کاذب و منحرف مانند بهائیت، بابیّت قدیم و بابیّت نوین، اولین مسأله­ای که بر آن تمرکز می­کنند، مسأله­ای امامت است. 

4. تسری شبهه تراشی از امامت به مرجعیت و روحانیت

نکته ظریف، در این میان آن است که به علت اینکه در زمان غیبت حضرت ولیعصر عج هستیم، مسیر به امامت، مرجعیت و روحانیت است؛ از این جهت آن حساسیت بر امامت به مرجعیت تسری پیدا کرده است و فعالیت­های خود را بر مرجعیت و روحانیت متمرکز کرده­اند. اگر اعتقاد به این­ نهاد را از مردم گرفتید مسیر به إمامت نیز کشیده نمی­شود. بابیت نوین و فرقه­هایی باطل با استفاده از فضای مجازی اولین کاری که می­کنند این است که نهاد مرجعیت و روحانیت و حوزه­های علمیه را مورد هجوم قرار می­دهند، حال که به زعم خودشان از این نهاد عبور کرده­اند چه جایگزینی دارند؟! و از چه کسی به جای این نهاد بهره­ می­برند؟ یک دانشجوی رشته معماری بصره می­آید جای این جریان قرار می­گیرد! اوّل خود را باب الی الامام الزمان معرفی می­کنند؟! در مرحله بعد امام زمان معرفی می­کنند و اگر مجال پیدا کنند پیغمبر می­شوند؟! محمد علی باب  این کار را کرد.

5. ضرورت ارسال امواج هدایت 

امروزه بر اساس گسترش وسایل ارتباط جمعی، نوع تبلیغ متفاوت شده است، همچنانکه دشمنان «امواج ضلال» را منتشر می­کنند، روحانیون نیز با استفاده از این ابزار باید « امواج هدایت» را منتشر کنند، این یک تکلیف است. امروزه شما با ارسال امواج هدایت، شبانه روز می توانید، تبلیغ فعال داشته باشید. چه بسیار زمانی که شما در خواب هستید و مخاطبان در حال استفاده از امواج هدایتی که شما در فضای مجازی ارسال کردید، هستند و این تبلیغی است که نباید از آن غفلت ورزید.

6. در نظر گاه امام زمان عج هستیم

ما روحانیون باید طوری باشیم که وجودمان دفاع از امام زمان باشد. بنده بر این باور هستم که امام زمان عج در همین کوچه­ها  در همین مدرسه فضیه و دارالشفا قدم می­زنند و بعضی از نیرو­هایش را می ببیند و لذّت می­برند، همانطور که برخی را می­بینند و ناراحت می­شوند، و چه بسا بفرمایند: عاق کردم تو را! چه سربازی هستی برای من. لازم نیست ببینیم چه کسی خدمت آقا رسیده و چه کسی نرسیده، اصلاً ممکن است سربازی در طول عمر خود هیچ گاه به محضر حضرت نرسد. ولی در عین حال قره العین امام زمان باشد. 

امام زمان هیچگاه از نیرو­هایشان غافل نیستند و فقط بدها را رصد نمی­کنند، خوب­ها را نیز رصد می­کنند. انسان می­تواند با دفاع معقول با تلاش مجاهدانه نور چشم حضرت شود. و این چقدر ارزش است که انسانی قره العین امام زمان شود. در این هنگام معنای روایت از رسول خداوند ص فهم می­شود که فرمودند: بعضی پیغمبران به حال بعضی از علما غبطه می­خورند. یعنی با دفاع عملی، دفاع با کار و تلاش با حرکاتشان با زبانشان با ادبشان به این مقام می­رسند.

7. روحانیون باید الگو و نمادِ ادب باشند

 من و شما اگر یک جا نشستیم که صد نفر نشستند باید مؤدب­ترین جمله­ها از زبان من و شما باشد. یعنی جمله­ی ما در میان جمله­ها باید تک باشد البته نه این که انسان بی­جهت چاپلوسی کند نه، انسان وقتی می­تواند به صیغه جمع صحبت کند وقتی می­تواند « بفرمایید» بگوید: بگوید« بگو»! این خلاف ادب است؟! به هر حال این اولین دفاع لازم است از این نهاد نه چون اینکه بنده طلبه هستم و شما طلبه هستید چون این نهاد اگر از بین برود « لما بقی احدٌ الا ارتد عن دین اللّه»؛ از این رو باید مواظبت کرد. 

8. یکی بر سر شاخ بن می برید!!!

انسان وقتی نقش روحانیت را در نظر می­گیرد در می­یابد که حدیث مورد سخن از امام هادی ع دقیقاً نسخه­ای برای مشکلات این زمان است. از این رو تقویت نهاد مرجعیت و روحانیت یک وظیفه است. مایه تأسف این است که برخی از روحانیون نوعی خود زنی نسبت به این نهاد دارند. در صورتی که اگر این نهاد از بین برود، این می­شود که « لما بقی احدٌ إلّا ارتد عن دین اللّه» چرا وقتی امام می­خواهند غایب بشوند دست شیعیان را در دست فقیهان و عالمان می­گذارند و می­فرمایند «إنّهم حجتی علیکم و انا حجة اللّه علیکم» این راه کار همان اصل در کلام امام هادی (ع) است.

 تضعیف نهاد روحانیت، حرام است بلکه، تقویت آن واجب است، گاه می­گوییم تضعیف حرام است امّا یک دفعه می­گوییم، دفاع لازم است. تقویت لازم است و این دو مقوله یکسان نیست. روحانیون عزیز و بزرگوار، امروزه­ بر عهده من و شماست که « الداعین إلیه و الذابین عن دینه بحجج اللّه» باشیم. این تکلیف من و شماست. 

حال به تفکر بنشینید که چگونه این تکلیف را باید به انجام برسانیم. پرداختن به این مسأله خود یک دفاعِ عملی است. مرحوم آقای مطهری، مرحوم آقای صدر و بزرگان دیگر، لازم نبود از روحانیت دفاع کنند بلکه وجودشان دفاع از روحانیت بود یعنی دفاع مجسم بودند، گاه لازم نیست انسان سخنی بگوید زمانیکه مردم روحانی پارسا، عالم و عادل را می­بینند و احساس می­کنند که درد دین خدا دارد، او نیاز ندارد که از روحانیت دفاع کند بلکه خود دفاع مجسم است و این نوع از دفاع، موج موج مردم را جذب می­کند. 

9. نقد نشر یادداشت ها به ویژه با محتوای ناصحیح

در اسفند ماه 95 در فضای مجازی جمله­ای از مرحوم آقای مطهری در مجموعه یادداشت­ها ایشان منتشر شده بود -ما سر تا پا مدیون ایشان هستیم، بنده شاگرد علمی ایشان هستم- تقریباً در هیچ یک از آثار اینجانب نیست که به نوعی از ایشان نام نبرده باشم اما بالاخره یک جمله­ای علیه علما و فقهای شیعه را که برای دهه 30 است از مجموعه یادداشت­های ایشان برداشته و چاپ می­کنند.

 نفس چاپ هر یادداشتی، گواه از آن دارد که ما نه به کتاب اهمیت می­دهیم، نه به علم،  نه به مخاطب و نه به دانش احترام می­گذاریم؛ ظاهراً در هیچ کجای دنیا نیز رسم نیست یعنی اگر بنده از دنیا رفتم تمام دفترهایم را بریزند وسط که باید چاپ بشود!!!!
 از این شیوه ناصحیح که بگذریم، محتوای یاداشت نشرداده شده، اساساً غلط است. یعنی همان زمان که نوشته شده غلط بوده است. صدها سال قبل هم غلط بوده و بعدش هم غلط بوده است.

 نکته دیگر اینکه ما همراه سخن نیستیم که بگوییم عام داریم، خاص داریم، مطلق و مقید این است. حالا که اشتباهی می­شود و یادداشتی اشتباه چاپ می­شود، بدتر ان است که می­بینیم یک شخصی این یادداشت ناصحیح را روی کانال تلگرام خود می­گذارد تا از دست نرود!!! بعد هزاران نفر و بلکه ده­ها هزار نفر می­بینند، هیچ توجیهی هم ندارد، بدتر آنکه هیچ عکس العملی هم دیده نمی شود انگار اتفاقی نیفتاده است. برای من و شما روشن است که شهید مطهری خود دفاع مجسم از روحانیت بود ما از نوشته­های دیگر ایشان اطلاع داریم. اما این یادداشت وقتی می­رسد دست یک دانشجو، طلبه و یک بازاری می­گوید شخصیتی به این بزرگی چه طور به فقهای شیعه حمله می­کند! این دست خود زنی­ها زیاد شده است. 

10. ارائه دیدگاه بنیان ساز نه بنیان سوز

در بحث­های انتخابات و انقلاب که می­شود گاهی وقت­ها ما به خود زنی مشغول می­شویم قطعاً انسان­ها معصوم نیستند انسا­ن­ها خطا دارند، روحانیت افتخارش این است که یک جور فکر نمی­کند. 

 زمانی محضر رهبر معظم انقلاب بودیم ، فردی خدمت ایشان مطرح کرد که با بعضی از حرف­ها فقه نابود می­شود! –اشاره به سخنان یکی از حضار داشت- ایشان یک ربع توضیح دادند و توجیه کردند و فرمودند: این چه سخنی است!! مرحوم امام خمینی ره را چه قدر حوزه علمیه قبول دارد ولی چقدر حرف­های ایشان نقد می­شود؟ 

در همین درس خارج مکاسب محرمه چقدر می­گوییم مرحوم امام این دیدگاه را دارند ولی اشکال دارد. هیچ کسی نیز اعتراضی نمی­کند... چون بحث علمی است قطعاً ارزش حق و علم بالاتر از همه­ی شخصیت­ها است و این افتخار حوزه است امّا نقد گفته­ها، نقد عملکرد­ها نباید به گونه­ای طرح شود که بنیان­ها را نیز بسوزانیم. 

بنده ممکن است در جمعی جریانی را نقد کنم باید حساب بکنم و بیندیشم که این نقد چه نتایجی دارد و چه آثاری بر مخاطب می­گذارد؟ باید مواظبت کرد یعنی در واقع هم خودمان دفاع مجسم باشیم هم اگر هجمه­هایی می­شود در حد معقول جواب بدهیم و دفاع کنیم وانگهی اگر در مواردی که لازم دیدیم، نقدی را طرح کنیم به گونه­ایی باید بیان کنیم که اساس و بنیان زیر سؤال نرود طوری نشود که بگویند: فلانی که آن طور و آن یکی هم که آن طور پس دیگر کسی نماند. مقاله­­ایی را از فردی مدّعی دفاع از ولایت و رهبری چندی پیش مطالعه می­کردم، تحلیلی راجع به دولت­های بعد از انقلاب مطرح کرده بود تمام دولت­هارا زیر سؤال برده بود و آن­ها را دولت­هایی ناتوان، دولت­هایی بد اخلاق و سوء استفاده کن و ... نامیده بود. 
اولاً این حرف فی نفسه درست است؟
 آیا این قضاوت عادلانه است؟
 آیا هیچ کدام نقطه­ی مثبتی نداشته اند؟ 
یعنی این سی و هفت سال سیاهی و تباهی بوده است؟ این به نظر من ناعادلانه است.

 البته دولت­ها خوبی­ها و بدی­هایی دارند لغزش­هایی دارند وانگهی اگر کسی این مقاله را بخواند می­گوید این چهل سال که این طور بوده چه تضمینی دارد که چهل سال بعد این جور نباشد؟ چرا برخود و مخاطبان رحم نمی­کنیم؟ اگر نقدی می­کنیم منصفانه باشد. این شیوه برخورد آن اساسی که می­خواهی حفظ کنی را از میان می برد. این نوع سخن، اصل ولایت فقیه را؛ اصل نظام را، امام و رهبری را زیر سؤال می­برد. و در عین حال فکر می­کنی که در حال دفاع هستی! یکی بر سر شاخ، بُن می­برید. 

باید مراقب این جریان­ها بود مخصوصاً اساس روحانیت، را حفظ و تقویت کنیم. امید داریم که بتوانیم یکی از سربازان جریان روحانیت و مصداق حدیث شریف امام هادی (ع) باشیم بحق محمد و آل محمد.

 الحمد لله رب العالمین

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. محمد باقر(علامه) مجلسی، بحار الأنوار، ج2، ص6.

[2] . سوره شمس، آیه 1و2.

 

۷۶۸ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
چکیده نکات

درس خارج فقه
1. جایگاه روحانیت در عصر غیبت در کلام امام هادی علیه السلام
2. سخنان اهل بیت علیهم السلام فرا زمان است
3. چرایی شبهه تراشی علیه امامت
4. تسری شبهه تراشی از امامت به مرجعیت و روحانیت
5. ضرورت ارسال امواج هدایت
6. در نظر گاه امام زمان عج هستیم
7. روحانیون باید الگو و نمادِ ادب باشند
8. یکی بر سر شاخ بن می برید!!!
9. نقد نشر یادداشت ها به ویژه با محتوای ناصحیح
10. ارائه دیدگاه بنیان ساز نه بنیان سوز