header

فقه القضاء - شرایط قاضی

جلسه 100
  • در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۹۸
چکیده نکات

نقد و بررسی ادله نفی
نقد
دعای یا من تحل به عقد المکاره ...
آیه 34 و 35 سوره مبارکه نساء
پرسش ها در اطراف آیه
مراد از رجال و نساء ؟
معنای قوامون ؟
خبریه بودن یا انشائیه بودن آیه ؟
مفهوم شناسی نشوز ؟

شرایط قاضی - مذکر بودن


برگه جلسه :

صفحه 215 و 216
بررسی و نقد ادله نفی واثبات
بررسی و نقد ادله نفی 
1. ادله قرآنی
الف) بررسی و نقد استدلال به آیه: «الرجال قوامون علی النساء» در گذشته1 وجه استدلال به آیه معلوم شد و جان استدلال به این بود که: «القیمومة بمعنی الولایة و تکون عامة لجمیع الشؤون و لیست مختصة بالزوجیة و یکون المراد من التفضیل جعل الفضیلة له تشریعاً و تکویناً».
این استدلال سه نکته را مسلم گرفته تا به مطلوب مورد نظر خود رسیده است؛ بدین ترتیب: 
مفاد آیه انشاء است نه خبر.
قیمومت در آیه به دلیل تأدیه آن به «علی» نه به «باء» به معنای ولایت، تسلط در تدبیر و تأدیب و... بر همه شئون است. 
مراد از رجال و نساء شوهران و همسرانشان نیستند، بلکه صنف مردان و زنان مراد است.
(جلسه صدم)
برای وقوف بیشتر بر مفاد آیه لازم است، به کل آیه و آیه بعد توجه شود؛ بدین قرار: 
«الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ  فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ  وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا».2
نقد
در دلالت آیه بر مراد در هر سه مرحله ای که گذشت، ملاحظاتی وارد شده یا قابل ورود است. می‌توان به ترتیب گفت: 
(پایان جلسه)
1. این احتمال در آیه وجود دارد که خداوند از عهده‌داری مردان نسبت به امور زنان در تکوین خبر می‌دهد و خروج و عدم اعتنا به این احتمال وقتی میسر است که قوام به معنای صاحب ولایت و تسلط شرعی معنا شود و الا این احتمال مدافعی ندارد. این احتمال، وقتی موجه‌تر رخ می‌نماید که آن را مقدمه و زمینه برای دستورات بعد در آیه به حساب آوریم. 
2. تفسیر قیمومت به آن چه در استدلال گذشت، و با آن گستره، یکی از تفاسیر و برداشت‌های محتمل از آیه و این واژه است و الا برای این فرضیه رقیب دیگری هم وجود دارد.
برخی از نویسندگان فرضیه رقیب را این گونه ارائه داده‌اند: 
«...گروهی از لغویها، عهده داری و مسئولیت در نظریه دیگر، گروهی از لغوی‌ها و مفسران، «قوام» را به معنای مدیریت و یک مسئولیت صرفا اجرایی دانسته‌اند و بر این اساس مرد بر زن هیچ گونه ولایتی ندارد و قیمومت در آیه مورد بحث به معنای این است که در روابط زناشویی، مرد در مقابل همسرش مسئول و مراقب است و باید نسبت به کارها و نیازهای وی قیام و اقدام نماید: و قوله تعالی: «الرجال قوامون علی النساء» یعنی برای پرداخت  نفقه به آنها و مراقبت از آن‌ها قیام می‌کنند. گاهی قیام به معنای محافظت و اصلاح می‌آید و این گونه است سخن خداوند که فرمود: «الرجال قوامون علی النساء» و قوله تعالی: «الا ما دمت علیه قائما» أی ملازما محافظا. همانند این معنا در لسان العرب نیز آمده است. ابن منظور آیه مورد بحث را به عنوان شاهد بر این معنا ذکر کرده است و می‌گوید: «قیم المرأة یعنی: زوج المرأة؛ زیرا مرد به زن و نیازمندیهای او قائم است. ایشان در جای دیگر می‌گوید: قیم زن، شوهر اوست؛ زیرا مرد به احتیاجات زن خود قیام می‌کند و این که در قرآن عزیز فرموده است: «الرجال قوامون علی النساء به این معناست (و الله اعلم) که مردان متکفل نیازهای زنان و کمک کار آن‌ها در نیازهایشان هستند».3 
این گروه معتقد نیستند که تعدی «قوّامون» به «علی» معیِّن وجه اول از دو وجه مورد اشاره در آیه باشد؛ به همین خاطر کسی نسبت به کریمه : «وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا»4
 با این که ماده قیام با «علی» متعدّی شده است، احتمال ولایت را نداده است. همچنین در کریمه: «افمن هو قائم علی کل نفس بما کسبت»5 قائم به معنای مراقب آمده است.
از همه این امور که بگذریم: آیه یا مخصوص شوهران و همسران است یا شوهران و همسران را نیز در بر می‌گیرد، در هر دو حال ولایتی به معنای مطلق، مردان بر زنان ندارند و کلماتی در تفسیر آیه به مثل: «یقومون علیهن آمرین ناهین، کما یقوم الولاة علی الرعایا و سمّوا قوّماً لذلک»6، اگر اطلاق آن مراد باشد ملتزمٌ‌به فقها و قابل دفاع فقهی نیست.

---------------
1. ص188.
2. سوره نساء:34و35.
3. بررسی فقهی مدیریت زنان در مناصب سیاسی، ص139 و 140.
4. آل عمران:75.
5. رعد:33.
6. الکشاف، ج1،ص505.






مشروح درس :

بسم الله الرحمن الرحيم
بحث به جاي بسيار حساسي رسيده است. ما در نقد و بررسي آيه ي «الرجال قوامون علي النساء» هستيم. ما كمتر آيه اي داريم كه در اين دهه هاي اخير به اندازه ي اين دو آيه در اطرافش بحث شده باشد. در اين باره كتاب هاي زيادي نوشته شده است مثل «رياست خانواده» يا «مديريت زنان» يا « داوري در حقوق خانواده» و ده ها مقاله و پايان نامه اي كه نوشته شده است. مفسران هم كه از صدر اسلام به اين طرف ورود كرده اند حتي لغوي ها وقتي مي خواستند واژه ي قوام را بررسي كنند به اين بحث ورود كرده اند.
«الرجال قوامون علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض و بما انفقوا من اموالهم»
مردان قوام هستند بر زنان 
مردان يعني شوهران و زنان يعني همسران يا مردان يعني صنف مردان بر صنف زنان؟ اين اولين نكته.
قوام هستند يعني دارد خبر از خارج مي دهد يعني بدانيد مردان اينطوري هستند و با اين خبر خداوند زمينه را فراهم مي كند براي تكاليف بعد اما در ابتدا خداوند خبر مي دهد يا اين كه خبر به قصد انشاء است يعني ما قرار داديم مردان را قوام بر زن ها در شريعت؟ اين نكته ي دوم.
قوام يعني مسلط هستند؟ ولايت دارند؟ مخصوصا با كلمه ي «علي» كه آمده است مثل اين كه مي گوييم : امام قائم است بر مأموم، ولايت دارد، حق امر و نهي دارد، تسلط دارد يا به معناي محافظ، مراقب است يعني رجال محافظان و مراقبان نساء هستند؟
دليل اين قوام بودن چي است؟ به دو دليل
اول: فضل الله بعضهم علي بعض خداوند متعال برتري داده است برخي انسان ها را بر برخي ديگر، برتري جسمي، برتري عقلي، برتري در مديريت، تدبير، برتري در اداره ي خانه و كشور و نظام.
دوم: بما انفقوا من اموالهم به اين دليل كه مردان از اموالشان انفاق مي كنند به زنان. در سيستم اسلام اينطور نيست كه زن خرجش با خودش باشد، مرد هم با خودش چنانكه اينطور نيست كه زنان بايد خرج خود را بدهند خرج مردان را هم بدهند بر عكس مردان بايد خرج زنان را بدهند هر چند زن دارا باشد و مرد فقير.
بعدمی فرماید : فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله. مردم بدانيد زنان صالح زنان متواضع هستند (قانت يعني متواضع، تسليم، مطیع) حافظات غيب هستند يعني در خانه ي شوهر كه هستند اسرار را نگه مي دارند، اموال شوهر را، آبروي شوهر را، اموال خانه را و حتي دامن خود را چون آن هم از غيب مرد است. حافظات غيب خانه و خانواده و همسرانند در مقابل آنچه خداوند حفظ كرده است براي آن ها. يعني اينطور نيست كه آن ها فقط حمال و حافظ خانه و خانواده و همسران باشند بلكه حقوقي هم بر گردن مرد گذاشته است براي زن، در مقابل ما حفظ الله آن ها هم حافظات غيب هستند. «و اللاتي تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن في المضاجع و اضربوهن فان اطعنكم فلا تبقوا عليهن سبيلا ان الله كان عليا كبيرا» برخي زنها صالحات نيستند، قانتات نيستند مطيع نيستند نشوز دارند يا آثار نشوزشان ظاهر شده است (اين نشوز چي هست؟ اين نافرماني به چه معنايي است؟ چي كار كرده اند كه مي گوييد نافرمان شده اند؟ در اين جا بحث هاي بسياري است). منظور از نشوز يعني تمكين نمي كنند و الا صرف اینکه دستور شما را انجام نمي دهند كه مهم نيست، نشوز يعني تمكين نمي كنند به تعبيري وظيفه ي زناشويي را انجام نمي دهند يا وظيفه ي همسري را مراعات نمي كنند. مي گويد من نمي خواهم شما شاغل باشي قبول نمي كند، نمي خواهم شما بيرون بروي قبول نمي كند، عرف و شرع همسر را قبول نمي كند؛ ديدم يكي از دوستان ما تفسير سومي از اين آيه كرده است. ايشان با مقدماتي كه خود ايشان چيده است گفته منظور از نشوز آلوده دامني زن است منتهي در كمتر از زنا، با نامحرم مي گويد، مي خندد، نافرماني از فرمان شوهر در اطاعت از بستر و ارتكاب فاحشه غير از زنا. اگر اين باشد مقداري تند مي شود، مقاله ي ايشان را مي توانيد با عنوان «نگاهي نو به تفسير نشوز زوجه در قرآن» چاپ شده در دو فصل نامه قرآن فقه و حقوق اسلامي شماره 4 ببينيد. من به مناسبتي كه اين بحث را در دانشگاه علوم اسلامی رضوی علیه السلام مشهد داشتم اين مقاله را نقل و نقد كردم، صوتش روي سايت هست چون ما نظر چهارمي داريم كه عرض خواهم كرد) شما زنان را موعظه كنيد چون مدير شما هستيد و اگر جواب نداد بسترشان را جدا كنيد، كنار هم نخوابيد و نهايتا اضربوهن (در اين جا هم بحث هايي است كه مراد از ضرب چيست؟ نكاتي دارد اين اضربوهن، آن چه مسلم است بايد در محدوده ي برگرداندن زن باشد) تا وقتي كه اطعنكم، لذا تا اطعنكم شد ديگر نمي توانيد عقده گشايي كنيد و ادامه دهيد فلا تبغوا عليهن سبيلا. حالا اگر يك زماني همين ضرب زوجه در همين فضاي نشوز هتك حرمت زن حساب شود، يك زماني زنان افتخار مي كردند كه شوهرشان او را زده است پس معلوم مي شود كه به او توجه دارد و نسبت به آن ها حساس است و برايش مهم است اما يك زماني است كه اگر زده شود نه تنها اطاعت نمي كند بلكه هتك حريم حساب مي شود و ممكن است خانواده متلاشي شود، آيا مي توانيم اين آيه را به عنوان يك قاعده ي كلي به حساب آوريم يا بايد اصل راهكار را بايد از اين آيه بگيريم نه شكل راهكار را.
آيه ي بعد: «و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكما من اهله و حكما من اهلها» اگر احساس مي كنيد دارند از هم جدا مي شوند دو نفر را حاكم كنيد، يكي از خانواده ي شوهر يكي از خانواده ي همسر يا حكم از خانواده ي شوهر (ولو خود حكم غريبه باشد، من اهله متعلق به ابعثوا است نه وصف حكما و همينطور حكما من اهلها) البته حكم ها بايد قصد الهي و اصلاح داشته باشند ان يريدا اصلاحا اين مشاوره ها خوب است ولي گاهي مي گويند اول اين مبلغ به حساب واريز كن بعد بيا ولي آيه يك چيز مقدس گونه اي را بيان مي كند. و اين ان يريدا آيا آن زن و مرد يا آن دو حكم؟ اگر حكم ها قصد اصلاح داشته باشند خداوند بين زن و مرد توفيق ايجاد مي كند و قلبشان را به هم نزديك مي كند.
مشاهده كرديد كه فضا فضاي خانواده است اگر از ابتدا نگوييم مسلم از بما انفقوا وارد خانواده مي شود و فضا فضاي مديريت خانواده است حال آيا از اين آيه مي توانيم اولا يك حكم شرعي استخراج كنيم و ثانيا از خانواده به غير خانواده، انتخابات مجلس، وزارت، وكالت، فرمانداري، قضاوت، ببريم؟ اگر برديم تا كجا؟ اگر نبرديم در خود خانواده چطور معنا كنيم؟ زن چقدر بايد در خانه مطيع شوهر باشد، مرد چقدر مي تواند فرمان بدهد؟ به هر صورت اگر اين آيه بخواهد دلالت كند بايد آن سه مرحله را كه بيان كرديم را بگذراند. اگر هر كدام از اين مقدمات به اثبات نرسد شما براي بحث خودمان كه تصدي زنان در مناصب كليدي از اين آيه نمي توانيد استفاده كنيد.
الحمد لله رب العالمين

۱,۰۸۴ بازدید

نظرات کاربران

 
در تاریخ ۰۱ فروردین ۱۳۹۹ & ساعت ۱۶:۳۵

با سلام و احترام

واقعاً خدا قوت هم خدمت استاد بزرگوار حضرت آیت الله علیدوست و هم شما دست اندرکاران محترم سایت

متاسفانه به متن یا صوت جلسه دهم خارج فقه القضاء ( 96 97 ) دسترسی پیدا نکردم

بسیار ممنون خواهم شد اگر بنده را در این زمینه راهنمایی بفرمایید .

سلام وقت بخیر
به زودی قرار داده می‌شود
با تشکر

 
در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۹۹ & ساعت ۲۱:۲۸

سلام علیکم

کمال تشکر رو از حضرت استاد حاج آقا علیدوست دارم. واقعا به ما طلبه های شهرستان که از قم دور هستم کمک بزرگی کردن. ان شاء الله سایه استاد همیشه مستدام باشد


نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

نقد و بررسی ادله نفی
نقد
دعای یا من تحل به عقد المکاره ...
آیه 34 و 35 سوره مبارکه نساء
پرسش ها در اطراف آیه
مراد از رجال و نساء ؟
معنای قوامون ؟
خبریه بودن یا انشائیه بودن آیه ؟
مفهوم شناسی نشوز ؟