header

فقه هنر (1400-1401)

جلسه 20
  • در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
چکیده نکات

حکم الغنا فقهیا
موقعیت فقهی غنا
نسبت به حرمت غنا ادعای اجماع بلاخلاف بلکه ضرورت دینی شده است.
البته در ادعای ضرورت دینی، قدری مبالغه است.
در بسیاری از کلمات، غنا فی الجمله حرام انگاشته شده است؛ نه به طور مطلق.
در برخی کلمات غنا در قرآن یا مراثی امام حسین یا در دعا و امثال آن به شرطی که همراه با آلات موسیقی نباشد، جایز شمرده شده است.
در اینباره از جناب کلینی، سید مرتضی، شیخ صدوق و پدرش، طبرسی، محقق اردبیلی، محقق سبزواری، فیض کاشانی استثنائاتی نقل شده است.
در اینکه آیا مثل فیض کاشانی قائل بوده که غنا بماهو غنا اصلا حرام نیست و حرام مقارنات آن است، یا اینکه همراه شدن غنا با مقارنات حرام خود غنا را نیز حرام میکند، اختلاف است.
از اهل سنت فتاوای به حرمت و عدم حرمت مثل کراهت نقل شده است.
لکن احتمال اینکه منظور آنها از کراهت، حرمت باشد وجود دارد.
برخی از اهل تسنن تا یازده قول از فقهای خود راجع به غنا نقل کرده اند!

بسم الله الرحمن الرحیم 
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین 
فقه هنر؛ غنا و موسیقی
بین غنا و موسیقی آن چه بیشتر مد نظر است غنا است؛ چون موسیقی به عنوان نواختن آلات اگر معنا کنیم، در همان بحث لهو  و لغو و لعب  باطل آمده است ....
اما غنا در ادله آمده و مورد بحث علما واقع شده است ...
فی حکم الغنا؛ فقهیا ...
شرعیا را وقتی میگوییم که می خواهیم خدمت  ادله برویم اما فقهیا یا فقها را زمانی می گوییم که می خواهیم خدمت علما برویم ...
باید برویم و ببینیم وضعیت چه طوری است از نظر اتفاق یا اجماع  و یا اختلاف ...و بعد از آن ممکن است نگاهمان به ادله تصحیح شود.
لذا من اول موقعیت مساله را بررسی میکنم و بعد به مسائل دیگری می پردازم ..
در جواهر ادعا شده اجماع ، به قسمیه علی حرمة الغنا ؛ اجماعا منقولا و اجماعا محصلا ..
نراقی: لا خلاف بل الاجماع، بل ضرورة دینیة علی حرمة الغنا....
صاحب ریاض: علیه اجماع العلما و هو الحجة ....
 مطلب دوم این است که: آیا غنا حرام است مطلقا بدون استثنای فرد یا حرام است فی الجمله ؟
یا اصلا مقارناتش حرام است  و خودش حرام نیست...
بسیاری از بزرگان را دایم که اطلاق حرمت غنا را زیر سوال برده اند...مثل شیخ در استبصار در قسمت برخی اخبار جواز فرموده : این اخبار، مربوط به جایی است که لا یُتکلم بالاباطیل و لا یُلهی بالملاهی و العیدان بل کان ممن یزفّ العروس .....و یتکلم بها بانشاد الشعر و القول البعید عن الفحش و الاباطیل  
و بعد گفته و هو ظاهر الکلینی .....
از شیخ طبرسی هست که اگر در قرآن، صدا را زیبا کنند، اشکال ندارد.
سید مرتضی هم عبارتش اِشعار دارد ...
فاضل در منتهی ...محقق اردبیلی ، سبزواری در کفایه...: 
سبزواری میگوید: فی عدة من الاخبار، روایاتی که دلالت بر حرمت غنا میکند ، اشعار بکونه لهوا باطلا و صدق ذلک فی القرآن ، دعوات ، الاذکار المقروئة بالاصوات الطیبة المذکرة للاخرة .....محل تامل.
سبزواری :لا ریب فی تحریم الغنا علی سبیل اللهو بل الاقتران بالملاهی و نحوها اما ان ثبت اجماع فی غیره کان متبعا و الا بقی حکمه علی اصل الاباحة ...
در ادامه می گوید: استثنی بعضهم مراثی الحسین علیه السلام وهو غیر بعید.
فیض کاشانی : لا باس بالسماع التغنی بالاشعار المتضمنة ذکر الجنة و النار و التشویق الی دار القرار ووصف نعم الله الملک الجبار و ذکر العبادات و الترغیب الی الخیرات و ... و نحو ذلک....بعد این عبارت را بیان می کند و می گوید:
الذی یظهر لی من مجموع الاخبار الواردة فی الغنا و یقتضیه التوفیق بینهما اختصاص حرمته و حرمة ما یتعلق به بما کان علی النحو  المتعارف فی زمن بنی امیة ....
میگویداین روایات عصری است ..ناظر به عصر خاصی است؛ آن غناهایی که زمان بنی امیه بوده ...من دخول الرجال علیهن و استماعهم لقولهن و تکلمهن بالاباطیل و لعبهن بالملاهی و بالجمله ما اشتمل علی فعل محرم دون ما سوا ذلک ....
صاحب جواهر: من الغریب ما وقع لبعض متاخر المتاخرین طبعا للمحکی عن الغزالی من عدم الحرمة فیما لم یقترن بالمحرم الخارجی کالضرب بالعود و الکلام بالباطل و نحو ذلک .....
جواهر میگوید: جناب فیض! شما میگویید این ها غنا نیست اگر همراه با محرم باشد اصلا قابل قبول نیست...ممکن است شما بگویید من قبول دارم غنا است اما اگر همراه این ها نباشد، حرام نیست.
این جا مطلبی که هست این که مثل فیض میخواهد بگوید اگر با اباطیل وملاهی همراه شد، این صوت هم حرام می شود و یا این که نه...می خواهد بگوید این مقارنات است که حرام است.سوال این است که همراه شدن با محرمات می شود واسطه در ثبوت ؟و خودش هم حرام می شود؟ یا می شود واسطه در عروض و خودش هیچ زمانی حرام نیست.ثمره اش این جا ظاهر می شود که اگر کسی را دعوت کردند که بخواند ، اگر به کنیزی گفتندبخوان و او شروع به خواندن کرد اما در کارهای مستمعین که کارهای فلان و بهمان می گردند دخالتی نداشت این پولش حلال است...بنابر این که واسطه در عروض باشد ...ولی اگر گفتیم که نه اگر همراه این ها شد، خودش هم حرام میشود، قهرا نمی تواند که پول بگیرد..
مرحوم امام خمینی عبارتی دارد و ایشان گفته است که الظاهر، منهما (سبزواری   و فیض کاشانی) ان الغنا المقارن لها حرام لا ان المقارنات حرام فقط ...و لذا حرم اجرهن و تعلیمهن الاستماع منهن ....
این را من از مکاسب محرمه مرحوم امام خمینی (ج1، ص210) آوردم ...ایشان برداشتش این است که واسطه د رثبوت است و شیخ انصاری واسطه در عروض است...
جناب سبزواری یک کتابی دارد که آن جا هم تفصیل میدهد ..
تمام این ها فقه شیعه بود....
که این ها غنا را موسع معنا می کردند و بعضا به صدای خوب معنا می کردند ...یا بعضا گفته اند که صوت زیبای با ترجیع و یا صوت زیبای مطرب ...و یا صوت زیبای مطرب با ترجیع ....و یا صوت زیبای با ترجیع مناسب با مجالس لهو ولعب ...سوال این است که آیا این ها روی یک نظر روی تفسیر غنا اتفاق نظر داشتند؟
من این جا وقتی به قسمت تحقیق رسیدم گفته ام:
قد عرفت فی البحث عن مفهوم الغنا، الشقاق بینهم فی تفسیر الغنا بین موسع فی تفسیره و مضیق و علیه فسرد الاقوال و الآراء فی المساله و تنظیمها لیس بسهل یسیر فقد یقصد القائل بحرمة شیئا من الغنا فی حین یقصد الاخر القائل بالجواز شیئا آخر من دون ان یکون فی الواقع بینهم شقاق و خلاف فی الحکم ....
اگر خواستیم بگوییم قضیه اختلافی است با ید موضوع و متعلق حکم را دقیقا مشخص کنیم .

یک گزارشی هم از فقه اهل سنت بدهم ...
رای الناس فی المساله
من این جا نوشتم  و البته مطلب را از جناب سبزواری من این جا آورده ام :
اختلفت العامة فی المساله اختلافا کثیرا واضطرب الناس فی نقل مذاهب فقها ء الاربعة ... فنقل الشیخ فی الخلاف (از ابوحنیفه) و حکی عن مالک اباحته ....
یک مناسبت
و جالب این است که من تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که واژه یکره هم برای کراهت و هم حرمت به کار می رفته است .
و واژه واجب هم هر جا به کار رفته به معنی ثابت است ...یعنی مشروع یعنی بدعت نیست؛ و آیا به این معنی است که واجب است؟آقای خویی می گوید بینه هر جاامده به معنی امر روشن است ..
و یا آیه قرآن است که انما المشرکون نجس...سوال این است که آیا این نجس این جا به معنی نجس فارسی است؟
و باز من این جا نوشتم :
والعجب ان بین الناقلین ان رای العامة فی المساله خلافا  فقال بعضهم 
ان الاصحاب و التابعین والمالک و الشافعی و ابا حنیفه کانوا مجمعین علی جوازه ....
احتمالا هم آن ها کلمه مکروه فریبشان داده است.
جزیری کتابی دارد به نام الفقه علی المذاهب الاربعة ...ایشان نظرهای فقهای اربعه را نقل میکند.
ابن حجر عسقلانی گفته یازده نظر در این باره هست ....
من الحرمة علی الاطلاق و الکراهة و الاباحة کذلک والتفصیل بین الکثیر و القلیل ...
انشاالله هفته آینده میرویم سراغ تحقیق ...
این ها تتبع در متون بود و از هفته آینده می رویم سراغ تتبع در ادله ...و قطعا تحقیق را هم صورت می دهیم ... انشا الله.

الحمد لله رب العالمین

۳۶۸ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

حکم الغنا فقهیا
موقعیت فقهی غنا
نسبت به حرمت غنا ادعای اجماع بلاخلاف بلکه ضرورت دینی شده است.
البته در ادعای ضرورت دینی، قدری مبالغه است.
در بسیاری از کلمات، غنا فی الجمله حرام انگاشته شده است؛ نه به طور مطلق.
در برخی کلمات غنا در قرآن یا مراثی امام حسین یا در دعا و امثال آن به شرطی که همراه با آلات موسیقی نباشد، جایز شمرده شده است.
در اینباره از جناب کلینی، سید مرتضی، شیخ صدوق و پدرش، طبرسی، محقق اردبیلی، محقق سبزواری، فیض کاشانی استثنائاتی نقل شده است.
در اینکه آیا مثل فیض کاشانی قائل بوده که غنا بماهو غنا اصلا حرام نیست و حرام مقارنات آن است، یا اینکه همراه شدن غنا با مقارنات حرام خود غنا را نیز حرام میکند، اختلاف است.
از اهل سنت فتاوای به حرمت و عدم حرمت مثل کراهت نقل شده است.
لکن احتمال اینکه منظور آنها از کراهت، حرمت باشد وجود دارد.
برخی از اهل تسنن تا یازده قول از فقهای خود راجع به غنا نقل کرده اند!