header

ضرورت تعظیم شعائر

خلاصه خبر :
ضرورت تعظیم شعائر قبل از اینکه شرعی باشد و از قرآن برایش سند پیدا کنیم، ضرورت عقلی و عقلایی دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم

هفتمین نشست از سلسله وبینار‌های تخصصی حقوق و رسانه با عنوان «رسانه‌ها و تعهد بر اقامه شعائر دینی» توسط معاونت حقوقی و امور مجلس برگزار شد.

آیت الله علیدوست
ضرورت تعظیم شعائر قبل از اینکه شرعی باشد و از قرآن برایش سند پیدا کنیم، ضرورت عقلی و عقلایی دارد.
هر دین، ملت و کشوری شعائر و شعار‌هایی دارد که با آن‌ها شناخته می‌شود، هویت خود را پیدا می‌کند و دیگران از آن طریق با آن ملت و کشور ارتباط برقرار می‌کنند؛ لذا اگر بگوییم که شعائر پدیده‌هایی هستند که به صاحب آن هویت می‌دهند، تعریف درستی ارائه کرده‌ایم.

هر دین، ملت و کشوری شعائر و شعار‌هایی دارد که با آن‌ها شناخته می‌شود، هویت خود را پیدا می‌کند و دیگران از آن طریق با آن ملت و کشور ارتباط برقرار می‌کنند؛ لذا اگر بگوییم که شعائر پدیده‌هایی هستند که به صاحب آن هویت می‌دهند، تعریف درستی ارائه کرده‌ایم. منظور من از نظر لغوی نیست بلکه بیشتر به جنبه‌های عینی اشاره کردم. طبیعتاً دین اسلام به عنوان دین جامع، جهانی و جاودان دارای شعائری است که اسلام را از طریق آن‌ها می‌توان شناخت. هویت مسلمانی از این طریق پیدا می‌شود و جامعه اسلامی از این طریق شناخته می‌شود. اگر این نگاه را به شعائر داشته باشیم، فقط نماد و صورت مطرح نمی‌شود بلکه از درون می‌جوشد و در بیرون هم خودش را نشان می‌دهد.

نکته دیگری که باید مطرح شود این است که ضرورت تعظیم شعائر قبل از اینکه شرعی باشد و از قرآن برایش سند پیدا کنیم، ضرورت عقلی و عقلایی دارد. به عبارت دیگر، برای فهمیدن ضرورت خیلی از موضوعات نباید قرآن را تورق کرد یا برایش روایتی پیدا کرد بلکه براساس نگاه عقلانی باید به آن‌ها عمل کرد. نمونه این موضوع را در حج می‌توان دید؛ اگر به شعائری مثل حج این قدر تاکید می‌شود، به این دلیل است که به امامت ختم می‌شود. به همین دلیل است که می‌گویند «مدینه بعد» افضل از «مدینه قبل» در حج است و حتی این سنت در بین ایرانیان وجود داشته است که بعد از حج به زیارت امام رضا علیه السلام می‌رفتند.

گاهی برای ما سوال به وجود می‌آید که چرا ثواب‌های عظیمی برای اقامه عزا برای امام حسین (ع) قرار داده شده است؟ کسی که در سوگ امام حسین (ع) گریه کند یا بگریاند و یا اجتماع گریه‌کنانی را جمع کند، آتش بر بدن او حرام و بهشت بر او واجب می‌شود. این موضوع می‌تواند مصداق مهمی برای تعظیم شعائر باشد.

در قرآن تعظیم شعائر، هم به عنوان وظیفه فردی همگانی خودجوش و هم به عنوان کار نهادی و حکومتی مطرح می‌شود. در آیاتی که در سوره حج داریم مصداق این موضوع را می‌بینیم. مثلا در آیه ۴۱ سوره حج تعبیر شعائر نیامده است، اما روی زنده کردن مصادیق شعائر الهی تأکید شده است. در این آیه می‌خوانیم: «الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَآتَوُا الزَّکاهَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَهُ الأُمورِ» قبل از این آیه، صحبت از مظلومان تاریخ شده و به کسانی اشاره می‌کند که آمادگی یاری خداوند را دارند. در ادامه، این آیه آمده و توصیفات این افراد بیان شده است. این افراد کسانی‌اند که وقتی در جامعه اسلامی امکانات پیدا می‌کنند، نماز را اقامه می‌کنند، زکات را برپا می‌دارند، به معروف امر می‌کنند و از منکر بازمی‌دارند.

بنابراین باید به چند نکته توجه داشت؛ از نظر قرآن، دو نوع تعظیم شعائر داریم؛ اول، تعظیم شعائر به صورت فردی، مردمی، همگانی و خودجوش و دوم تعظیم شعائر به صورت حکومتی و نهادی. البته در این فرم از تعظیم شعائر، آن نهاد یا ارگان نه تنها خود باید دست به کار شود بلکه باید بستر را برای اقامه شعائر فراهم کند. در حقیقت حاکمیت وظیفه دارد به گونه‌ای رفتار کند که خود مردم تعظیم شعائر کنند. اگر حکومت بستر را آماده نکرد و یا کاری کرد که زمینه‌ها از بین رفت، ترک واجب کرده و مرتکب گناه شده است. روزگاری بود که با کتب ضلال مواجه بودیم، اما اکنون با امواج ضلال مواجهیم. همانطور که امواج ضلال داریم، امواج هدایت هم داریم. در این بین، صدایی که بلندتر باشد پیروز است. اگر انسان‌هایی وجود دارند که می‌خواهند امواج ضلال درست کنند، وظیفه همه حاکمیت است که در برابر آن ایستادگی کرده و امواج هدایت را ایجاد کنند. این موضوع منحصر هم به حکومت دینی نیست و در هر حکومت مصلحی که در جهان وجود دارد باید رعایت شود.

شبهه‌ای که مطمئنم برای خیلی‌ها پیش می‌آید در حوزه رسالت حاکمیت نسبت به اقامه شعائر دینی است. سوال این است که آیا برنامه‌ها برای تعظیم شعائر دینی باید در داخل حاکمیت باشد یا در خارج از آن؟ دقت داشته باشید اینکه بگوییم هر حاکمیتی به هر شکلی و هر رسانه‌ای با هر سابقه‌ای برای تعظیم شعائر ورود کند، درست نیست. در نقطه مقابل، اگر بگوییم که حوزه وظیفه حاکمیت ورود به این مباحث هم نیست، باز هم غلط است. در آموزه‌های دینی ما کسی که قدرت پیدا می‌کند باید به صورت معقول به اقامه شعائر دینی بپردازد. برای مثال گفته می‌شود که صلوات را باید بلند فرستاد، این موضوع چه دلیلی دارد؟ دلیلش این است که در صلواتِ بلند، شعائر دینی تبلیغ می‌شود، در حالی که صلوات باطنی چنین ویژگی ندارد.

اول اینکه چه حاکمیت، چه رسانه و چه اشخاص، وقتی به عرصه تعظیم شعائر دینی ورود پیدا می‌کنند نباید سیاسی رفتار کنند. بنده گناه و خیانت می‌دانم که مسائل دینی را به خطوط خاص سیاسی محدود کنیم. منظورم این نیست که این مسائل سیاسی نیستند. بدون شک جنس عزاداری بر امام حسین علیه السلام سیاسی است، اما جناحی نیست؛ بنابراین اگر دولت‌ها و گروه‌ها در این عرصه ورود پیدا می‌کنند، نباید دست به سیاسی بازی گروهی بزنند. نکته دوم این است که باید کار را به اهلش بدهند. متاسفانه کار رسانه‌ای بعضاً در دست اهلش نیست که نتیجه درستی نمی‌دهد و نکته سوم این است که باید به اقناع، توجه ویژه‌ای داشت.

انتهای پیام/

لینک خبر از "مفتاح اندیشه"


۱,۵۶۰ بازدید