header

ارزش آموزش و پژوهش در اسلام - جامعة الزهرا

خلاصه خبر :
رسالت زنان در حل تضاد نمای یا تحصیل یا خانه داری و حجاب
قم - افتتاحیه جامعة الزهراء - مهرماه 1402
ارزش آموزش و پژوهش در اسلام
ارزش عالمان دین
لغو اعتبار جنسیت خاص

بسم الله الرحمن الرحیم 

دانلود صوت کلیک کنید

الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله و لعنة الله علی اعدائهم اعداء الله 
اللهم صل علی محمد و آل محمد و اهدنا لما اختلف فیه من الحق باذنک انک تهدی من تشاء الی صراط مستقیم 
الا اخبرکم باقوام لیسوا بانبیاء و لا شهداء یغبطهم الانبیاء و الشهداء
خدای بزرگ را شاکرم که توفیقی داده تا در محضر شما بزرگواران و فرهیختگان باشم جلسه فاخر و معظمی است.
بحثی که محضر شما دارم طبیعتا مناسب با جلسه شرکت کنندگان و مناسبت جلسه دوست دارم قدری راجع به رسالتی که ما امروز به عنوان یک عالم زن یامرد و قبل از آن به عنوان یک محصل مطرح کنم . میدانید ارزش انگاری علم و در ادامه علم، پژوهش و تحقیق مخصوص اسلام نیست یعنی این پدیده ای نیست که اسلام آورده باشد یک پدیده انسانی است تا اسلامی همه انسان ها ، به تحصیل به علم به تعلیم و تربیت و پژوهش ارزش قائلند و یک ارزش انسانی است اهل هر مذهبی هر دینی یا دین واره ای شما تصور کنید برای این جهاتی که گفته ام ارزش قائلند . 
ولی وقتی نوبت به اسلام می رسد وضعیت خیلی فرق می کند رفتاری که رهبران بزرگ اسلام از خداوند متعال تا پیامبر تا ائمه با این پدیده دارند پدیده علم و پیراعلم یا آموزش باشد یا تحصیل یا تدریس یا پژوهش دارند برخورد عجیبی است این حدیثی را که در ابتدای صحبتم محضر ما عرض کردم مرحوم جناب مجلسی آن را در بحار می آورد از قول پیامبر عظیم الشان تعبیر من این است که حدیث به قدری عجیب است که برخی از بزرگان را به تعجب واداشته است و حدیث این است که پیامبر، میفرمایند مردم : آیا به شما خبربدهم از کسانی که نه پیامبرند و نه شهیدند اما منزلت و مقامی دارند هم پیامبران غبطه آنها را می خورند هم شهدا. غبطه هم حالتی است که مثلا یک ویژگی کسی دارد و انسان ندارد و انسان نمیگوید چرا نفر مقابل دارد اما از این که خود این صفت را ندارد ناراحت است. 
علامه طباطبایی یک حاشیه بر بحار دارند اما آن را ادامه نمیدهند همان چند جلد اول را دارند . ایشان می گوید یعنی چه ما جمعیتی داشته باشیم با این صفات؟ اگر ادامه حدیث را سرچ کنید پیامبر اشاره می کنند به عالمان دین . 

أَ لَا أُحَدِّثُكُمْ عَنْ أَقْوَامٍ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْأَنْبِيَاءُ وَ الشُّهَدَاءُ بِمَنَازِلِهِمْ مِنَ اللَّهِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ قِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُمُ الَّذِينَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ- وَ يُحَبِّبُونَ اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ قُلْنَا هَذَا حَبَّبُوا اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ فَكَيْفَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ قَالَ يَأْمُرُونَهُمْ بِمَا يُحِبُّ اللَّهُ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَمَّا يَكْرَهُ اللَّهُ- فَإِذَا أَطَاعُوهُمْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ.
آيا آگاه كنم شما را از گروهى كه نه از انبيا هستند و نه از شهدا، ولى انبيا و شهدا در روز قيامت به مقام  و منزلت آنان غبطه مى خورند، و آنها بر منبرهايى از نور نشسته اند؟ سؤال شد اى رسول خدا! آنان كيانند؟ فرمودند: آنان كسانى هستند كه بندگان خدا را نزد خدا و خدا را نزد بندگانش محبوب مى گردانند عرض كرديم: ايجاد محبت خدا در دلها معلوم است، ولى چگونه بندگان را نزد خدا محبوب مى گردانند؟ فرمودند: آنان را فرمان مى دهند به آنچه خدا دوست مى دارد و باز مى دارند از آنچه خدا دوست نمى دارد، پس اگر آنان را اطاعت كنند، خداوند دوستشان مى دارد.

علامه طباطبایی می فرماید شاید منظور از غبطه غبطه اصطلاحی نیست شاید منظور این است که یعنی شاد می شوند یعنی این جمعیت عالمان و دانشمندان که وارد می شوند انبیا و شهدا شاد می شوند . 
به نظر من نیاز به سوبسید دادن به حدیث نیست و این که ما این گونه معنا کنیم ضمن این که جهت ادبی هم این گونه اجازه معنا نمیدهد . من حرفم این است که ما چرا این حدیث را توجیه کنیم یعنی واقعا یک عالم دین نمی تواند به مقامی برسد که این مرتبه را بیابد؟ این که یک زن یا یک مرد د ریک رشته علمی بیاید و کار کند بزر گ و سترگ شود وبعد آنچه را که آموخته است منتقل کند چون د ر ادامه حدیث به بحث تبلیغ و انتشار آن علم تاکید شده است . مقامش اگر ا زاین جهت بالاتر از برخی انبیا غیر انبیای اولوالعزم که حسابشان جداست ،باشد چه اشکال دارد؟!
آیا اشکال دارد بگوییم کسانی که با دین جامع ، جاودان و جهانی سر و کار دارند، به این مقام برسند؟!
 البته به انبیا وحی می شود یا انبیا معصومند به هیچ عالمی وحی نمی شود اما از جهت تبلیغ از جهت ارزش انگاری در دین ممکن است برخی از عالمان نسبت به برخی انبیا مقام بالاتری داشته باشند. این طور بیانات را ما در هیچ دینی نسبت به عالمان نمی بینیم. در جلد دوم بحار آمده که امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند وقتی یک محصل راه می رود فرشتگان بال پهن می کنند و به محصل دین می گویند پا روی بال ما بگذار نه روی زمین. 
طبعا شاید جلوه خارجی نداشته باشند اما این ها بیان سمبلیک هست که امام علیه السلام با زیباترین بیان می خواهند منزلت محصل دین را مشخص کنند. 
که بگویند طلبه دین چنین منزلتی دارد یا روایاتی که داریم که نگاه به سیمای عالم یا نگاه به دیوار خانه عالم که اینها در واقع منزلت علم را مطرح می کند این طور رفتار نسبت به عالم و معلم و تعلیم ما در هیچ مکتبی نداریم. 
از آموزش می رویم سراغ پژوهش:
 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
شما این آیه را چگونه نگاه می کنید؟
قسم به قلم و آن چه می نویسند. اگر موصول حرفی باشد ما می شود نوشتن اگر موصول حرفی باشد معنای الذی بدهد، می شود نوشته . قسم به قلم و نوشتن قسم به قلم و نوشته .....
ممکن است کسی بگوید این آیه باطنی دارد. البته نباید باطن قرآن را در ستیز با ظاهر قرآن قرار داد. 
دو بال یکی آموزش با همه پیرایه های آن و دیگری پژوهش 
ما با هیچ نهادی سراغ نداریم که اسلام این گونه برخورد کرده باشد. و میدانید ثمره خود را هم نشان داد همین رفتار ها که از خدای متعال شروع می شود و توسط ائمه امتداد پیدا میکند یک از بزرگترین تمدن های جهان را با محوریت دانش و پژوهش اسلام توانست به منصه ظهور برساند. اگر ما در همیشه تاریخ با یک چنین ارزشی مواجه بودیم و مطابق آن عمل می کردیم الان وضعیت دیگری داشتیم. الان قدم برداشتن در حوزه دانش و پژوهش ضرورتش و ارزش و اهمیت و صولت و سطوت و اثرش امروزه قابل مقایسه با گدشته ها نیست شما اگر یک عالمی میدیدید در گذشته زن یا مرد نهایتا د راطراف خودش می توانست اثر بگذارد. اما الان چه؟ اگر کسی می خواست کتاب منتشر کند از زمان نوشتن تا نشر گاه سالها می گذشت اما الان اگر محققی حرف برای بیان داشتن باشد به قول معروف هنوز مرکبش خشک نشده می بینید که این کتاب قابل استفاده هست و استفاده می کنند بلافاصله از آن تا آخر. 
من و شما به یک تعبیر دیگر د ربازار مسگرها هستیم به قول برخی در بازار مسگرها همه بر مس می زنند . و صدایی در واقع موفق تر بود که بلندتر باشد الان بازار مسگرها است و لذا د راین بازار مسگرها باید چنان بار زد چنان نواخت و چنان تحصیل کرد که انسان بر همه صداها غالب شود. و گوی سبقت را در این میدان از همگان ربود. ولذا انتظاری که قرآن از ما دارد اهلبیت ا زما دارند و یا خدای متعال دارد تلاش مستمر است . 
بنده واقعا تعجب می کنم از کسی که وقتی از او عدم تلاشش را می پرسم می گوید من انگیزه ندارم. چطور می شود که یک انسانی در چنین فضایی کار نکند انسان موفق و انسان نفیس ، کسی است که بتواند از درون همین مشکلات ، خودش را نبازد و بالا بیاورد . ما وقتی این همه پشتوانه حمایتی از دین و عرف از اثرگذاری داریم چه دلیلی داریم که بخواهیم در این عرصه کوتاهی کنیم؟
همین زمین ثبت میکند و همین دست و پا ضبط میکنند و این ها حجت می شود . که ما از فرصتها استفاده کنیم و کا رکنیم تلاش کنیم و اسلام را به معنای درستش بفهمیم . ما مشکلی که امروز داریم فهم های ناقص است . 
ما سعی کنیم دین را در یک نظام حلقوی یعنی در کنار هم یا در یک نظام طولی و هرمی بفهمیم و این اولین وظیفه ما است و توهم فهم دین نداشته باشیم بلکه ساعتها وقت بگذاریم  و مباحثه کنیم مذاکره کنیم مطالعه کنیم . هیچ بهانه ای نداریم بعد از فهم دین ارائه دین است که من از فرصت استفاده کنم و بگویم خواهران فرصتی که شما دارید ما آقایان نداریم. 
آقایان نهایتا درس بخوانند و بشوند مبلغ دین که یعد بروند ضمن حدیث الا اخبرکم ...........
شما خانم ها اگر خوب درس بخوانید و تبلیغ کنید یک تضادنما را حل کرده اید گاهی ما با عناصری مواجهیم که این ها متضاد نماست. مثلا گفته می شود که کسی یا باید یک مادر موفق باشد یا یک استاد موفق . یا در سیاست ممکن است کسی بگوید ما یا باید وابسته باشیم یا این که استقلالمان را حفظ کنیم . من اصرار دارم که بگویم این ها و این حرفها متضادنماست و انسان های موفق انسانهایی هستند که بتوانند این متضادنماها را مدیریت کنند. 
دنیا آمده گفته یا زن حریم حجاب و عصمت و عفاف دارد یا این که راحتی خود را می خواهد و اینها را کنار میگذارد شما خانمها با قدم گذاشتن درعرصه علم درواقع این متضادنما را حل می کنید. که یک خانم می تواند عالم باشد و یک متفکر باشد و د رواقع یک خانواده گرا هم باشد . 
کار دیگری که باید انجام دهید این است که اسلام را در یک نظام معرفی کنید . 
عیدی 
قرآن همه آن نور است و همه آن طرفه و طریف است 
إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ قَلْباً؛ وَ إِنَّ قَلْبَ اَلْقُرْآنِ يس 
پیامبر فرمودند هر چیز قلبی دارد وقلب قرآن یاسین است . 
اگر از امروز با خودمان عهد ببندیم که هر روز این سوره را بخوانیم کار ارزشمندی است 
سوره یاسین را بخوانید زرنگ باشید و آن این که وقتی سوره ای می خوانید به کسی هدیه کنید . 
مثلا بنده خودم به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه میکنم 
درایام عذر هم می توان این سوره را خواند و هدیه کرد این هدیه ما به شما باشد . و از همین امروز شروع کنید و مقید هم به آن باشید تا آثار آن را به دست آورید که استمداد کنیم ا زاین سوره که عالم شویم ومنتقل کنیم و خودمان هم عمل به دین کنیم  انشاالله.
مجددا تشکر کنم از بزرگوارانی که این فرصت را  ایجاد کردند که محضر شما باشیم امیدوارم که حرف ما اثر گذار باشد.