فلسفه تفسیر
جلسه 14- در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۹۱
چکیده نکات
معارف اهلبيت
همه مفسری
همه كشيشی
پیاده سازی جلسه چهاردهم
بسم الله الرحمن الرحیم
يكي از مباحث اهم و الزم همين است كه حتي يك عامي در تفسير قرآن چقدر بايد از معارف اهلبيت استفاده كند. در اين مسئله سه نظر وجود دارد و براي شما كه انشاءالله اميدهاي آينده هستيد توجه به اين سه نظر و اتخاذ موضع اعتدال يعني فارغ از افراط و تفريط ضروري است چون اينكه بگوييم يك عالم كاري به قرآن ندارد اين خيلي مصيبت است. شايد سال قبل اين را گفته باشم احيانا بخشي از آن را مخصوصا اين عبارت يادم هست به مناسبتي يك نظر از قديم هم بوده است بخصوص اهل تسنن بخشي از آنها البته اين نظر را ترويج ميكردند بعدا در عربها مطرح شده و يك مقطعي هم در ايران خود ما رواج پيدا كرد و آن اين بود كه ما در تفسير قرآن نيازي به اهلبيت نداريم يعني هر كسي، ميتواند مفسر قرآن باشد، «همه مفسري» مثلا چنين تعبيري كنيم؛ همه تفسير قرآن ميكنند شبيه به اين نظر در مورد انجيل در يك زماني در غرب به وجود آمد كه در ادبيات فارسي ما به «همه كشيشي» معروف شد. منظور از همه كشيشي يعني اينكه تفسير متون مقدس متولي خاصي ندارد، چه كسي گفته است كه بايد متون مقدس را افراد خاصي تفسير كنند يا نهاد خاصي اين كار را بكند؟ مثلا نهاد كليسا يا نهاد روحانيت مسيحي يا كشيش مثلا تفسير كند و اصلا ميدانيد كه مذهب پروتستان از همين جا پيدا شد مسيحيت كاتوليك اصرار داشت كه متولي تفسير متون مقدس كليسا باشد و روحانيت مسيحيت باشد ولي جريان مقابلش همين جريان همهكشيشي پروتستان آمد. بر این مبنا که كافي است كسي متن را بفهمد و تفسير كند او هم میتواند کشیش باشد. اين جريان در مسيحيت رخ داد. بعد آرام آرام به متون اسلامي مثل قرآن سرايت كرد حالا اهل تسنن كه جدا، در خود شيعيان هم اين نظر رسوخ پيدا كرد در يك مقطعي بعد از مشروطه جريان همه كشيشي پروتستان در اسلام هم آمد امثال آخوند زاده روحاني نبودند ولي يك سري ملبس به لباس ما بودند مثل خرقاني و شريعت سنگلجي، اينها اين عقيده را ترويج ميكردند كه اولا چه كسي ميگويد قرآن محكم و متشابه دارد؟ البته نميگفتند ندارد. ميگفتند متشابهاتش، همان حروف مقطعه است، «الم، المر، كهيعص» فقط متشابهات قرآن آنهاست بقيه آيات قرآن، محكم است و آيات محكم ديگر متولي و مفسر نميخواهد.
نكتهاي كه انسان شك ميكند در دوران اختناق رضاخان كه حتي دو نفر هم نميتوانستند مجلس مذهبي تشكيل دهند، روضه ممنوع بود امثال آقاي شريعت سنگلجي چگونه هست که در تهران رسما جلسه تفسير قرآن داشته است انسان يك مقداري شك ميكند كه رضاخاني كه هيچنوع مدل مذهبي را تحمل نميكند مثل آقاي شريعت جلسه قرآني ميگذارد و افرادي هم جذب ميشوند و صحبت ميكند، رفت و آمد دارد و حكومت رضاخان هيچ كاري با آنها ندارد در آن مقطع رضاخان ميبينيد كه مثلا امثال خرقاني، سنگلجي يا آقای يوسف شعار و امثال اينها اصلا كتابهايي مينويسند راجع به المحكمات و المتشابهات في القرآن پيام همه آنها يكي است و آن اينكه:
1. قرآن متشابه ندارد جز حروف مقطعه و
2. در تفسير قرآن ما نياز به معارف اهلبيت نداريم.
البته آنها مخالف معارف اهلبيت و اهلبيت نبودند منتها ميگفتند نياز نداريم و قرآن را هر كسي ميتواند تفسير كند مثلا در تبريز شخصي به نام يوسف شعار هست كه جلسه تفسير ميگذارد.
جريان دوم عكس اين است جرياني كه قرآن را يك كتاب معما گونهاي ميداند كه هيچ چيزي نبايد استفاده كنيم مگر از طريق اهلبيت معنا شود و به قول امروزيها شايد بگوييم اين آنتيتز آن است اين افراط، آن تفريط را دارد يا اين تفريط، آن افراط را دارد. اينها عقيدهشان اين بود كه قرآن فقط در سايه اهلبيت تفسير ميشود روايات اين انديشه دوم را تقويت ميكند يعني مطلقا ورود به قرآن پيدا نكنيد مگر از طريق اهلبيت، در حالي كه بعضي روايات ضد اين است يا حتي ديدید كه خود قرآن رسما ميگويد «تبيانا لكلّ شيء» يا يك طوري بيان ميكند كه من آمدهام براي روشنگري. خوب اگر بنا شد که روشنگري، روشنگر بخواهد اين ديگر كتاب روشنگر نيست، ميشود همان كتاب معمّا؛ اين دو نظريه نميتواند درست باشد. اولاً مثل نظر دوم چه اشكالي دارد که يك كسي بگويد همانطور كه بعضي از اخباريها ميگويند: ما حق نداريم از قرآن هيچ استفادهای بكنيم مگر بعد از مراجعه به احاديث، اگر هم جايي احاديث نداشتيم دست نگه داريم، به عنوان نمونه ما چهارهزار حديث ذيل آيات داريم. اما چون ذیل بعضي آيات حديثی وجود ندارد بايد دست روي دست بگذاريم و توقف كنيم؟ اولا دليل رد اين نظر چيست؟ خوب نظر اول را به آسانی مي توان رد كرد؛ همه كشيشي، همه مفسري و بالاخره همه آخوندي، را به راحتی ميتوان رد كرد؛ اما دومي را چگونه رد كنيم و حد وسط چيست؟ بايد يك دسته بندي در مورد آیات داشته باشيم، بعد بگوييم كجاها بايد اهلبيت حضور داشته باشند و كجاها حضور اهل بیت لازم نيست.
چکیده نکات
معارف اهلبيت
همه مفسری
همه كشيشی
نظر شما