header

آیات الاحکام یک (99)

جلسه 1
  • در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
چکیده نکات

فلسفه آیات الاحکام
دانشگاه علوم اسلامی مشهد

بسم الله الرحمن الرحیم 

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین 
اللهم عجل لولیک الفرج و احفظه من کل سوء و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره 
اهداف سه گانه در تحصیل و تدریس درس خارج
چند جلسه ای که محضر دوستان بزرگوار در دانشگاه محترم جامع علوم اسلامی رضوی هستیم، قرار است راجع به آیات الاحکام مباحثی داشته باشیم. هدف ما از تدریس آیات الاحکام مثل تدریس درس خارج در حوزه های علمیه سه چیز است و من دوست دارم اعزه به این نکات توجه داشته باشند.چون با دو واحد درسی که داریم نمی توانیم ادعا کنیم که بخشی از آیات قرآن را فقهیا و حقوقیا بررسی می کنیم.گرچه بخشی از آیات را از این منظر بررسی می کنیم ولی بیشتر به دنبال این سه هدفیم:
هدف اول: دانش افزایی است.به هر حال تعبیر من این است که کلاس ها با ید به گونه ای باشد که وقتی شما در کلاسی شرکت می کنید، احساس کنید که چاق شده اید.
دومین هدف: آشنایی با تراث و مهمتر پیدا کردن قدرت ارتباط با تراث است.نمی گویم که دانشگاهها این مشکل را ندارند اما در حوزه ها بیشتر با متون و با تراث ارتباط دارند متون اعم از قرآن، احادیث و روایات و متون علما و فقهاست و این که کسی بتواند ارتباط پیدا کند، بسیار مهم است.ممکن است افرادی داشته باشیم که دارای دکترا در رشته های کلام ،تفسیر و یا فقه و مبانی اسلامی باشند اما قادر به برقراری ارتباط با متون و تراث مربوطه نباشند.طلبه ممکن است وقتی با کتبی نظیر تفسیر نمونه سر و کار داشته باشد یا توضیح المسائل مشکلی نداشته باشد اما وقتی می رسد به ریاض یا جواهر الکلام یا جامع الجوامع یا ....ممکن است به مشکل برخورد کند، این بسیار مهم است، مگر می شود انسان به تخصص و تمحض و تمرکز در یک علمی برسد ولی با تراث آن علم آشنایی و ارتباط نداشته باشد؟!و یا این که نتواند با متون سیاسات و جزا مرتبط باشد و ارتباط برقرار کند. و این خیلی اشکال بزرگی است.ممکن است کسی سوال کند که چگونه می توانیم ارتباط برقرار کنیم که من درکتاب صراط اندیشه و عمل آوردم به صورت مفصل.اگر اجمالش را بخواهید همین تمرین پیوسته مراجعه به متون وقتی انسان مطالعه چندین ساله داشته باشد به عنوان مثال در فقه جزا در کتب دیات و کتاب الحدود و یا کتاب القضاء از شرح لمعه گرفته تا بالاتر ؛ به مرور این کار باعث می شود که انسان بتواند ارتباط برقرار کند. و در واقع درس خارج درسی است که می تواند این ارتباط را برقرا رکند.
هدف سوم: مهارت پیدا کردن؛ درس خارج که درس ما از مصادیق آن است ،هدف این است که انسان روش شناسی کند و روش را یاد گیرد کسی که درس خارج را شرکت می کند در واقع هدف این است والا صرف اطلاعات فقهی که اقلا یک دوره کامل درس خارج فقه را خواندن اقلا چهارصد یا پانصدسال زمان نیاز دارد، تا کسی کامل با فقه اسلامی آشنا شود.ما دوازده سال سیزده سال صرفا قسمتهایی از مکاسب را توانستیم بحث کنیم نه تمام مطلب را .اما یک طلبه در دوره این مجموعه دروس تحت عنوان درس خارج می تواند یک دوره روش شناسی را آشناشود و ضرب بعضه ببعض وقتی این کاررا کرد یتولد منه الصواب به قول مولی امیر المؤمنین علیه السلام تا به یک روش اطمینان بخش برسد.صاحبان روش های قویم در اجتهاد کسانی هستند که حسن روش های مختلف را برگزیده اند و عیوب روش ها را وانهاده اند. تا به روشی متقن رسیده اند.ما زمانمان کم است ولی سعی داریم تحت عنوان درس آیات الاحکام، در این جلسات به این سه هدف برسیم.البته نکته این است که اینها نگاه سخت افزاری است و پشت این ها یک نگاه نرم افزاری هم هست که در واقع پشتوانه تمام این کارهاست از جمله اخلاص؛که مولی فرمودند: «الاخلاص غایة الدین» وقتی انسان مخلَص شد وقتی مخلِص شد؛ بخشی از دانشها را از آن طریق پیدا میکند.
تا نگردی آشنا، زین پرده رمزی نشنوی    / گوش نامحرم نباشد، جام پیغام سروش
و البته انسان در اثر اخلاص به جایی میرسد که با حساب مادی قابل احتساب و بیان نیست.
ضرورت گفتگو از فلسفه آیات الاحکام
وقتی از آیات الاحکام صحبت می شود، یعنی قسمی که از آیات شریعت است. بلافاصله کتبی مثل فقه القرآن جناب رواندی به ذهن میرسد .
یا زبدة البیان محقق اردبیلی یا کنز العرفان سیوری؛ این ها کتابهایی هستند که آیات الاحکام را از قرآن گرفته اند و این مباحث را مورد گفتگو قرار داده اند و این ها کتب بسیار وزینی هم هستند.حالا بگذریم از این که هیچ متن فقهی نیست ،مگر این که آیاتی از قرآن در آن هست که مورد بررسی قرارداده اند . چه کتبی که در خصوص این موضوع نوشته شده و چه کتب فقهی. که به مناسبت از آیات الاحکام گفتگو کرده است.اما جای یک کار بزرگ خالی است.و آن چیزی است که امروزیها به آن می گویند فلسفه آیات الاحکام.فلسفه آیات الاحکام جزء فلسفه های مضاف است.ما یک دانش فلسفه مطلق داریم که از احکام وجود یا موجود بماهو موجود بحث می کند یا همان فلسفه اعلی؛اما گاهی این کلمه به علوم اضافه می شود مثلا فلسفه فقه یا فلسفه اصول فقه یا ....در فلسفه آیات الاحکام ؛ در واقع مضاف الیه فلسفه محور قرار میگیرد.و مسائلی در ارتباط با آن مضاف الیه مورد گفتگو قرار می گیرد که جزء خود آن مضاف الیه نیست اما ناظر به آن مضاف الیه است.من دو مثال می زنم؛ فلسفه فقه ببینید فرض کنید یک دانش؛ دانش کاشف شریعت،اگر ما فقه را گذاشتیم وسط و راجع به کلیت این دانش، صحبت کردیم؛ مثلا تاریخ فقه ؛منابع فقه ؛ روش شناسی فقه حتی پدید آورندگان فقه یک چیزی شبیه به امور ثمانیه قدیم و حتی چیزی وسیعتر؛ولی اگر داخل فقه رفتید و یک مساله فقهی را بررسی کردید ، این دیگر فلسفه فقه نیست؛به همین خاطر فلسفه فقه خیلی شبیه به اصول فقه است.در فلسفه فقه باحث بیرون از فقه می ایستد و کلیاتی از فقه را مورد بررسی قرار میدهد این را می گویند فلسفه فقه. و اما مثال دوم اگر ما گفتیم فلسفه آیات الاحکام؛باحث و فیلسوف آیات الاحکام وارد مباحث آیات الاحکام نمیشود؛ اما مباحث پیرامونی را مورد بررسی قرار میدهد. اما در ادامه ممکن است مباحثی از آن را هم مورد بررسی قرار دهد.به هر حال من مباحثی را مورد واکاوی قرار میدهم که داخل آیات الاحکام نیست؛ اما مرتبط با آیات الاحکام است.بر این اساس کتاب فقه القرآن راوندی ؛ کتاب آیات الاحکام هست؛ نه کتاب فلسفه آیات الاحکام.و به همین ترتیب سایر کتبی که بزرگان و قدما نوشته اند.اما هیچکدام در خصوص فلسفه آیات الاحکام بحث نکرده اند.قدما نه از این اصطلاح استفاده کرده اند و نه انگیزه ای به این سمت و سو داشته اند.شما نگویید که گذشتگان به این کار اقدام نکرده اند؛ شما ببینید اگر ضرورت هست، به این کار بپردازید.چقدر ما راجع به قواعد فقه کتاب داریم؛بگذریم از این که بسیاری از مباحث قواعد فقه ذیل عناوین دیگری آمده است؛ مثل العناوین و یا عوائد الایام و ....یا القواعد والفوائد شهیداول مگر می شود شماره کرد؟!این بزرگواران آمده اند و قواعد فقه نوشته اند ولی آیا آمده اند فلسفه قواعد فقه را بنویسند؟آره ولی به طور استطرادی به قول دولتی ها مثل بحثی که ردیف بودجه نداشته باشد، و جایگاه مشخص و معینی نداشته باشد، و جسته و گریخته به آن پرداخته شده باشد، مقوله فلسفه آیات الاحکام هم در آثار قدما از این سنخ است.بحث قواعد فقهیه هم از این قاعده مستثنا نیست و به طور کارتن خواب راجع به فلسفه قواعد فقهیه در آثار قدما از آن بحث شده است. اما یک موضوع دیگر این که بنده مقاله ای راجع به فلسفه قواعد فقه دارم که درسایت هست، و می توانید با این عنوان به آن مراجعه کنید.
در بحث فلسفه آیات الاحکام هم هدف این است که نگرش و یک رویکرد به شما بدهد که شما وقتی به این موضوع مراجعه میکنید با این نگرش مراجعه کنید.کلا به شما عرض کنم که فلسفه های مضاف این طوری است. مثلا ممکن است، شما بیست سال از دین صحبت کنید، اما از فلسفه دین صحبت نکنید.ممکن است کسی باحث دین باشد اما از فلسفه دین مطالعه ای نداشته باشد و ...یا در فقه کار کند اما فلسفه فقه و یا حقوق اما فلسفه حقوق را کار نکند.و البته کسی هم که این کار را کند سادگی هست بغایت. و اما بحث فلسفه آیات الاحکام؛ فعلا می خواهیم که مباحث و سرفصلها را لیست کنیم.ما یک دو فصلنامه داریم در قم با عنوان قرآن، فقه و حقوق اسلامی مربوط هم می شود به انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم در اولین شماره تحت عنوان سخن نخست،در آن جا به عنوان مدیر مسئول پانزده  مساله از مسائل آیات الاحکام را مطرح کرده ام.
مسائلی از فلسفه آیات الاحکام
1. صحت یا عدم صحت تمسک به ظواهر قرآن؛ یادتان هست کجا این بحث را خواندید؟ در فرائد الاصول در کفایة الاصول و یا آن جا بحث جناب میرزای قمی مطرح می شد، یا بحث با اخباریها مطرح می شد، ادعا می شد که اخباریها گفته اند:قرآن ظاهر نیست، یا این که گفته بودند قرآن ظاهراست ولی ظاهرش حجت نیست.روی اختلافی که بود در برداشت از سخن اخباریها.واقعیت آن است که سالها لازم هست تا بتوان بحث آیات الاحکام را کار کرد و تمام کرد.و درست هم بحث کند. 
2. تحت عنوان تعداد آیات الاحکام؛ اصلا سنجه این که یک آیه، آیات الاحکام شود، چیست؟آیا آیه «أومن ینشأ فی الحلیة و هو فی الخصام غیر مبین» جزء آیات الاحکام است؟ یا «اتقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة»؛ آیا از آیات الاحکام است؟ «قوا اهلیکم و انفسکم نارا» آیا از آیات الاحکام است؟ اختلاف هست؛ باید سنجه ای دست انسان باشد وقتی که می خواهد بحث کند.از لحاظ تعداد ما قولی داریم که معتقد است ما دویست آیه آیات الاحکام در قرآن داریم تا قولی که می گوید تمام قرآن آیات الاحکام است. به هر حال این بحث یک بحث بیشتر تتبعی است تا نظری؛ و به شدت هم تابع سلیقه و قدرت باحث است. رُبَّ فقیهٍ که از یک آیه استنباط حکم شرعی می کند که دیگران نکرده اند.علی ای حال نه افراط که گفته شود تمام آیات القرآن، آیات الاحکام هست و نه تفریط؛ که بخواهیم آمار دقیق دهیم و اصولا در این گونه مباحث با آمار دهی مخالفم.
3. روش شناسی استدلال و مراجعه ائمه به آیات قرآن؛چقدر خوب است که انسان روش ائمه را در برداشت از آیات قرآن ببیند.احیانا نگویید که ائمه نمی خواستند اجتهاد کنند و ما می خواهیم اجتهاد کنیم و لذا روش ائمه نمی تواند آموزگار ما باشد!!ائمه گاهی اوقات استدلال می کردند؛ استدلال قطعی و روشن.واصلا مدیریت ائمه می تواند الگو باشد؛ مثلا ائمه چقدر سیاق را در برداشت از آیات دخالت می دادند؟و یا چقدر از بطون و یا اشارات قرآن استفاده می کردند؟
4. امکان یا عدم امکان تخصیص وتقیید عمومات و اطلاقات قرآن به مثل خبرواحد؛من در آن فصلنامه سه خط بحث کردم .در درس خارج اصول هم چیزی نزدیک به ده دوازده صفحه بحث کرده ام .ولی در این کتاب اخیر روش شناسی اجتهاد راجع به این موضوع خیلی بیشتر صحبت کرده ام.این سه مورد اخیر موضوع یک پایان نامه و یا یک پژوهش خوب است.در این بحث چهارم منظور این است که آیا عمومات و اطلاقات قرآن با  خبر واحد تخصیص می خورد؟ در این جا منظور از خبر واحد؛ خبرواحد معتبر غیر قطعی؛....میدانید کجا بحث است؟ آن جایی که خبرواحدی داشته باشیم معتبر که بگوید مثلا زن از عقار واموال غیر منقول شوهر  ارث نمی برد.روایات معتبر و بقول برخی قطعی در این باره داریم.اما از آن طرف قرآن چه دارد؟ می فرماید:  فلهن الثمن مما ترکتم ان کان لکم ولد...ولهن الربع مما ترکتم ... ماترکتم عموم هست یا نه؟آیه که ندارد که از عقار نمی برد . زنان شمااگر فرزند ندارید یک چهارم و اگر فرزند دارید یک هشتم از ما ترکتم شما ارث می برند. و ما چقدر داریم عمومات و اطلاقات در قرآن، که با خبرواحد تخصیص خورده است.این مساله الان از رنگ علمی آن خارج شده است و رنگ ژورنالیستی پیدا کرده است .یا آیه داریم الزانی و الزانیة فاجلدوا کل واحد منهما مأة جلدة؛ روایات معتبر معتقد است این مربوط به فلان قشر زانی و زانیه است.اما برخی ها باید که رجم شوند.بعضی ها باید با شمشیر زده شوند و  ....برخی می گویندکه این ها در قرآن نیست. مثلا رجم که در قرآن نیست! سوال این است که شما چرا اطلاق قرآن را تخصیص می زنید و مقید می کنید.سوال این است که برای چه این قیدها را می آورید؟ که مثلا زن، شوهر دار نباشد؛ یا مثلا مرد همسر دار نباشد....یعنی در واقع این ها که با روایات مشکل دارند می خواهند به این مطالب مستمسک شوند.در کنار بسیاری از آیات الاحکام، خبرواحد معتبر است.یا در کنار عمومات قرآن، خبر واحد هست.از پانزده مساله من، چهار عدد آن را گفتم.
الحمد لله رب العالمین 
۱,۴۶۴ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

فلسفه آیات الاحکام
دانشگاه علوم اسلامی مشهد