header

فقه هنر (1400-1402)

جلسه 28
  • در تاریخ ۰۸ آبان ۱۴۰۱
چکیده نکات

جلسه بیست و هشتم 1400-1402
جلسه پنجم 1401-1402
استثنای مورد مداوا از حرمت غنا
در وقتی که واقعا مداوا منحصر در گوش کردن به غنا یا موسیقی باشد
ادله جواز
نفی ضرر
اضطرار
تقدیم اهم بر مهم
نقد این ادله یه غیر از دلیل اضطرار
جمله در اسلام احکام ضرری نداریم صحیح نیست
در اسلام احکام فاسد نداریم و هر حکم ضرری فاسد نیست
بر فرض جواز غنا برای مریض نمیتوان آنرا برای خواننده تجویز کرد.
البته مثل بیمارستان که متکفل مداوای مریض است مشمول این حکم نیست.
روایت ابو حمزه ثمالی در باب
تحلیلی پیرامون آن

متن پیاده سازی شده نشست پنجم (28) سال دوم درس خارج فقه هنر 8 آبان 1401

برای دریافت فایل کلیک کنید

بسم الله الرحمن الرحیم 
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین  
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا وحافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا

غنا؛ استثنائات 
یک بحث طویل الذیلی را شروع کردیم ؛ استثنائات غنا؛ غنای محرم....
یکی از مواردی که گفته شده گاه به عنوان یک دارو، مطرح می شود و آن الغنا للتداوی ؛ این بحث را از این جهت به آن نگاه کنید که یک بحث عامی است. 
و برخی ممکن است تحت عنوان هنر درمانی از آن نام ببرند..
البته در بحث غنا هم تا وقتی که صدا حالت ترجیع نداشته باشد ، برخی ان را مشکل نمی د انند و یا برخی همین که کمی از این حالت ترجیع در صدا را حس می کردند قائل به غنای محرمه بودند ...گرچه معتقدیم تا محتوای مبتذلی از ان و یا در  آن نباشد، صرف صدا که نمی تواند موضوعیت داشته باشد. 
یکی از اقایان معاصر ، عبارتی که دارد این است:
اذا انحصرت تداوی حقیقتا به ؛ (دو قید: انحصار و حقیقتا ) 
به طوری که : یکون منع عنه موجبا لاستمرار المرض او شدته ؛ جاز فی مقام المعالجة لو لم یوجب مفسدة اخری شرعیه فتدبر .
مفسده اخری مثلا ممکن است معتاد شوند ....
ظاهرا در مساله ما روایت خاصی نداریم هر چه هست همین روایت  عامه هست که در صحنه وجود دارد؛ قواعدی که این جا هست؛ چه می تواند باشد؟ 
یکی قاعده نفی ضرر ؛ به این معنا که احکام شرعی به مرز ضرر که برسد ، وتو میشود.
واجب باشد  غیر واجب می شود 
حرام باشد، غیر حرام می شود. 

و دیگر قاعده اضطرار ؛ الضرورات تبیح المحذورات 
به قول آقایان یک چیزی بعد از حرج است ؛ اضطرار.
سوم : قاعده لزوم تقدیم اهم بر مهم بالعبر الشرعیة 
مثلا بگوییم حفظ سلامتی من از واجبات است ؛ کاهش مرض یا کاهش طول مرض، از طرفی با یک حرمتی مواجهیم ؛ این جاست که می گوییم اهم بر مهم ....فرض کنید کسی می خواهد ماه ها روی تخت بیمارستان باشد، یا حتی خوب نشود ؛ قانون اهم بر مهم یک مقدار قضیه را ضیق می کند  ؛ممکن است کسی را که موسیقی برای او می گذارند، طول دوره درمان او یک ماه شود...واگر نگذارند مثلا چهل روز است ...اما جایی است که احساس می کنیم این اهم است نزد شارع تا آن ...
اگر این طور باشد، ما عناصر را ردیف کنیم و قائل به جواز شویم .
قاعده حرج را هم اگر کسی پارادایم نگیرد چیزی غیر از اضطرار باید بگیرد...به هر حال علی المبنا است .قاعده اضطرار و لا حرج را بسیاری از قدما ، جدا نمی کردند ..
این همه در قاعده لاحرج کار شده ؛ اما هنوز بین پارادایم بودن و قاعده بودنش حرف است.
شهید  اول دیوار نمی گذارد بین اضطرار و حرج ...
خود کلمات علما؛ گاهی می گویند حرج شدید و ...لا یتحمل ...من توصیه میکنم به دلیل ورود متفاوت علما د راین مبحث ، حتما و حتما کتاب فقه و مصلحت را ببینید.
استدلال به لا ضرر ، مشکلش همان است که ما داریم.لاضرر را می گویند معنایش نفی حکم ضرری در اسلام است ...
یعنی ما در اسلام وجوب ضرری یا حرمت ضرری نداریم؛ و لا ضرر هم د راسلام نفی حکم ضرری است.
(تا الان وضو بر شما واجب بود ولی چون آب بربدن ضرر دارد این وجوب ساقط می شود یا روزه واجب بود تا رسید به مرز ضرر دیگر واجب نیست و هکذا...)
سوال : که گفته ما د راسلام حکم ضرری نداریم؟آیا این افتخاری برای اسلام است؟!
سوال این است اگر برخی احکام ضرری باشد ولی به مصلحت باشد ، چه می شود؟
اگر هم گفته شود که ضرری که مصلحت نیست، گفته می شود که شما اشتباه معنا می کنی..
ما یک ضرر داریم مقابل نفع ؛ یک مصلحت داریم مقابل مفسده ؛ تمام احکام اسلام مصلحت دارد و یک حکم اسلام مفسده دار نیست؛ 
در اسلام احکام فاسد نداریم ؛ همه احکام اسلام لمصلحة هست ؛ ولو مصلحت در جعل آن باشد نه مصلحت د رمتعلق به ان باشد.
آیت الله وحید هم درسی تحت این عنوان داشتند که لاضرر یعنی نفی احکام ضرری!
که گفته ؟ احکام ضرری داشته باشد ؛ گاه مصلحت عباد است.
آیا نماز و روزه و خمس و دادن کفارات مستلزم ضرر نیست؟
این ها ضرر است و برخی آمدند و این ها را توجیه کردند ....
جالب هم این است که نماز و روزه و ...تمام این ها نص خاص دارد...
در باب روزه نداریم ضرر و اصطلاح خوف ضرر را داریم.
آیا لاضرر خوف ضرر را هم بر میدارد ؟
شیخ غیر از رسائل یک رساله لاضرر هم دارد.
و کنگره همه را هم چاپ کرده است. 
فرض ما این بود که پرهیز ا زغنا و موسیقی برای این آقا ضر راست ..
وهر حکم ضرری منفی است ؛
ما در این مورد آخر حرف داریم.
مبنا ممکن است در برخی تحقیقات نفی احکام ضرری باشد، این ها را کار کنید؛ ببینید آقایان بعضا چقدر در این مباحث دچار اشکال هستند.
شرع مقدس حرمت اضرار به غیر را دارد.
و جبران ضرر در مال ...
بحث خیارات به نوعی فلسفه اش به نوعی جبران ضر ر است .اگر به تو وعده داد و عمل نکرد تو هم معامله را فسخ کن...
در بحثی که داشتیم این عدم گوش دادن به غنا به نوعی ضر راست و حکم ضرری هم منفی است و این مشکل را دارد 
سوال می شود :  اضطرار چطور؟
از این راه وارد شویم ...گاهی وقتها انسان اضطرار پیدا می کند به گوش دادن ..مثل این که اضطرار پیدا کند به شرب خمر ...
حکم اضطرار از این آیه مبارکه گرفته شده است:
 فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
در اضطرار آقایان قائل به رفع حرمت هم هستند.
مثالهایی که می زنند به رفع حرمت اشاره دارد؛ مثل اکل میته ....
اکل مال غیر البته با ضمان ....
اضطرار حرج شدید است ..
به هر حال این بحث ها همچنان در جریان است که اگر کاری به حداضطرار برسد چه باید کرد؛ جوانی که نمی تواند ازدواج کند نه دائما نه متعتا ؛ آیا تجویز خودارضایی برای او راهکاری خوبی است؟ و آیا اشکال دارد؟ یا نه ؟
و یا دختری که هنوز نه سالش هست و معمولا کمتر دختر نه ساله ای یافت می شود که بتواند راحت روزه بگیرد؛ این گونه دختران روزه نگیرند، چه می شود؟ آیا روزه بگیرد ، نگیرد؟ اگر بگیرد و برای او ضرر هم داشته باشد ، آیا باید همچنان بر طبل اجبار بکوبیم؟!
ایا از جواز این کار ما می توانیم برسیم به جواز کسی که یک کار را می خواهد انجام دهد ؛ مثلا موسیقی درمانی برای کسی خوب است ؛ حکم کسی که این موسیقی را اجرا می کند چه می شود؟سوال این است که آیا کسی هم میتواند این کار را برای این آقا انجام دهد؟
فرض کنید خانمی تولد فرزندی برای او ضرر دارد و او می آید اسقاط جنین می کند؛ گاه خود این کار را انجام میدهد و گاه این کار را یک پزشک انجام میدهد ؛ و یا زن و شوهری که برای لقاح مصنوعی سوال می کنند سوال این است که آیا پزشک می تواند لقاح مصنوعی برای این ها انجام دهد ؟
این جا دو رفتار ما می توانیم داشته باشیم...
یک رفتار این است که بگوییم این چه ربطی به این دارد؛ این پزشک ؛ آن نوازنده آلات موسیقی که خود اضطرار ندارد؛ دیگری مضطر شده به من چه ربطی دارد؟! میگوییم جایز نیست مگر این که یک جا برسد که برای من جایز شود.اگر این طور شد چون بیمارستان به نوعی مستشفیات است شاید بتوان به نوعی کار آن ها را به این شکل توجیه کرد.این که بگوییم مسئولین بیمارستان ها اشکال ندارد. این راه اول ...
این غیر از این است که یک شخص خاصی بگوید بیا! من برای تو  بخوانم تا تو خوب شوی.
راه دوم: این که بگوییم وقتی برای او جایز است ، این آقا که می خواند غنای حرام نمی خواند ؛ یعنی در حال حاضر این غنایی که در راستای مداوای مریض هست؛ بی اشکال است. 
من این جا گفته ام که ممکن است ما از برخی از روایات استفاده کنیم که به اضطرار هم نمی خواهد برسد اگر به مصلحت هم برسد کفایت می کند.
اگر این طور باشد دیگر آن سخت گیریهایی که تا به الان داشتیم دیگر نداریم. 
یک روایتی هست که سند آن هم خوب هست و راوی ابوحمزه ثمالی است 

صحيحة أبي حمزة الثمالي عن أبي جعفر(ع) قال: سألته عن المرأة المسلمة يصيبها البلاء في جسدها إما كسر و إما جرح في مكان لايصلح النظر إليه يكون الرجل أرفق بعلاجه من النساء أيصلح له النظر إليها؟ قال: إذا اضطّرت إليه فليعالجها إن شاءت؛
از امام باقر(ع) در باره زن مسلمانى پرسيدم كه آسيبى به بدن او مى‌رسد يا شكستگى و يا زخمى، در عضوى از بدن او است ـ كه نگاه كردن بدان جايز نيست ـ؛ آيا مردى كه به معالجه آن، بيش از زنان مهارت دارد، مى‌تواند به او نگاه كند؟ امام فرمود: هرگاه زن نياز ضرورى به آن پزشك داشته باشد، مى‌تواند زن را درمان كند؛ در صورتى كه زن بيمار، اجازه دهد.....
ضمیر بسیار مهم است اگر بگویید اذ اضطرت الیه یعنی به مرد قبل از آن رجال دارد؛ بگوییم به علاج و معالجه مرد بر می گردد. 
من این جا د رمقام این بحث نیستم ؛ من اضطرار باشدکفایت میدانم گر چه ارفق بودن هم کافی است ..
دو وجه هست یا به علاج الرجل بر میگردد که امام میفرمایند اگر به علاج مرد اضطرار دارد، اشکال ندارد می تواند مراجعه کند. 
دوم بر گردد به اصل معالجه ؛ اگر معالجه و نسبت به معالجه مضطر شد میتواند به مرد هم مراجعه کند.
الحمد لله رب العالمین

۲۶۴ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

جلسه بیست و هشتم 1400-1402
جلسه پنجم 1401-1402
استثنای مورد مداوا از حرمت غنا
در وقتی که واقعا مداوا منحصر در گوش کردن به غنا یا موسیقی باشد
ادله جواز
نفی ضرر
اضطرار
تقدیم اهم بر مهم
نقد این ادله یه غیر از دلیل اضطرار
جمله در اسلام احکام ضرری نداریم صحیح نیست
در اسلام احکام فاسد نداریم و هر حکم ضرری فاسد نیست
بر فرض جواز غنا برای مریض نمیتوان آنرا برای خواننده تجویز کرد.
البته مثل بیمارستان که متکفل مداوای مریض است مشمول این حکم نیست.
روایت ابو حمزه ثمالی در باب
تحلیلی پیرامون آن