header

تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - تفسیر قرآن کریم(1401-1402)

جلسه 14
  • در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۱
چکیده نکات

در مورد رحمان اختلاف است برخی آن را عَلَم می‌دانند و قاعدتا «ال» داخل بر آن را زاید فرض می‌کنند. و برخی وصف مشتق از صیغه مبالغه یا اسم فاعل البته با حفظ مبالغه در ساختار آن.
الف و لام هم موصوله است، چنان که روایتی در این زمینه دلالت دارد: فقولوا عند افتتاح کل امر صغیر او عظیم بسم الله الرحمن الرحیم ای استعین علی هذا الامر بالله الذی لاتستحق العبادة لغیره المغیث اذا استغیث المجیب اذا دعی الرحمن الذی یرحم یبسط الرزق علینا الرحیم بنا فی ادیاننا و دنیانا و آخرتنا.
تفاوت رحیم و رحمان - امام صادق علیه السلام: الرحمان اسم خاص بصفة عامة و الرحیم اسم عام بصفة خاصة.

متن پیاده سازی شده جلسه چهاردهم تفسیر قرآن کریم 12 بهمن ماه 1401

بسم الله الرحمن الرحیم
کلمه الرحمن
الرحمن الرحیم چهار کلمه است یعنی الف ولام با رحمان و الف ولام با رحیم جمعا کلمه می شود. درباره کلمه رحمان در نگاه اول دو نظر است:
1. فقیل إنّه علم بالغلبة و ال الداخلة علیه زائده: برخی گفته اند رحمان علم برای خداوند است. رحمان را از ابتدا برای خدا علم نکرده اند منتهی در مورد خدای متعال غلبه پیدا کرده است. با این نظر قهراً باید الف ولام را زائد بگیریم.
2. وصف لا علم:اکثریت قابل اعتنایی هم گفته اند رحمان معنای وصفی دارد و معنای علم ندارد. اگر صفت باشد طبیعتا معنای وصفی دارد که خود این معنا 3 احتمال دارد:
أ‌. اسم فاعل باشد مثل لحفان.: اسم فاعل دلالت بر حدوث می کند یعنی دلالت بر کار می کند .
ب‌. صیغه مبالغه باشد مثل فعلان: صیغه مبالغه هم حدوث است ولی حدوث با مبالغه.
ت‌. صفت مشبهه باشد: صفت مشبهه دال بر ثبوت است. 
حدوثی که در اسم فاعل می گویند و ثبوتی که در صفت مشبهه می گویند در پرسش از اساتید گفته اند یعنی حادثه زودگذر است و ثبوت یعنی دوام دارد. اگر شما می خواهید بگوئید مثلا زید کشنده عمرا است اینجا دال بر حدوث است؛ اما اگر می خواهید بگوئید مثلا زید روحیه کشندگی دارد اینجا دال بر ثبوت است. ممکن است کسی حالت موقتی پیدا کند اینجا صفت مشبهه می آید و یک کسی چهل سال است که معلم است که اینجا اسم فاعل می آید، پس بین اسم فاعل و صفت مشبهه عام وخاص من وجه جاری است.
رحمان می تواند اسم فاعل باشد، می تواند با مبالغه و بدون مبالغه باشد و می تواند صفت مشبهه باشد. اگر بگوئیم خداوند نعمت اش را بر بندگان می بخشد حدوث را در نظر می گیریم و اسم فاعل است. اگر بگوئیم خداوند این حالت را دارد صفت مشبهه می شود.
بنده تا 25 قسم برای الف ولام شمرده ام: الف ولام زائد، موصول، عهد، استغراق، جنس و غیره.
الف ولام الرحمن زائد نیست، الف ولام عهد با 3 قسم اش (عهد ذکری – عهد ذهنی – عهد حضوری) هم نیست. 
الف ولام استغراق با اقسام اش (استغراق حقیقی – استغراق مجازی) هم نیست؛ در استغراق می گویند باید کل را جایگزین کنیم ولی اینجا چه معنی می دهد که به جای الرحمن کل بیاوریم. بلی مثلا در إن الانسان لفی خسر می توان کل را آورد که بشود إن کل انسان لفی خسر ولی در بسم الله الرحمن الرحیم نمی توان کل را آورد.
الف ولام جنس هم نیست زیرا الرحمن برای بیان ماهیت نیست مثل الماء، الشجر.
الف ولام موصول است. الف ولام موصول را اسم می دانیم زیرا با توجه به مورد معنای الذی، التی، الذان و غیره را می-دهد. در اینجا معنای الذی می دهد. از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت داریم الف ولام الرحمن موصول است. البته امام بگونه ای تفسیر کرده اند که به جای الف ولام، الذی را آورده اند. (فَقُولُوا عِنْدَ اِفْتِتَاحِ كُلِّ أَمْرٍ صَغِيرٍ أَوْ عَظِيمٍ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ) مردم موقع شروع هر کار ریز و درشت (أَيْ أَسْتَعِينُ عَلَى هَذَا اَلْأَمْرِ) کمک می گیرم بر کاری که می-خواهم انجام بدهم (اللَّهِ اَلَّذِي لاَ تَحِقُّ اَلْعِبَادَةُ لِغَيْرِهِ اَلْمُغِيثِ إِذَا اُسْتُغِيثَ وَ اَلْمُجِيبِ إِذَا دُعِيَ اَلرَّحْمَنِ اَلَّذِي يَرْحَمُ بِبَسْطِ اَلرِّزْقِ عَلَيْنَا اَلرَّحِيمِ بِنَا فِي أَدْيَانِنَا وَ دُنْيَانَا وَ آخِرَتِنَا خَفَّفَ عَلَيْنَا اَلدِّينَ وَ جَعَلَهُ سَهْلاً خَفِيفاً وَ هُوَ يَرْحَمُنَا بِتَمَيُّزِنَا عَنْ أَعَادِيهِ)  در این حدیث حداقل دوبار الذی آمده است و فضا فضای علم بالغلبه نیست و فضای فعل و فیض و ریزش رحمت است. به نظر ما این روایت امام مشیر به عبارات ما است.  کسانی هم که علم بالغلبه را گرفته اند دو دلیل آورده اند: اول اینکه خیلی وقت ها رحمان در مورد الله تنها استعمال می شود ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ﴾  و دوم اینکه رحمان فقط بر خداوند اطلاق می شود. اینکه رحمان بر غیر خدا اطلاق نشود یا بدون موصوف بیاید دلیل بر علمیت نیست. اگر بگوئیم وصف خاص خداوند است و نباید به غیر خدا رحمان بگوئیم، در این حالت هم خود لفظ محدود نیست ولو اینکه یک مصداق داشته باشد مثل شیخ الفقها که کلی و قابل اطلاق بر کثیرین است ولی امکان دارد شیخ الفقها در یک عصری فقط یک مصداق داشته باشد. صرف کلی بودن دلیل بر زیادی افراد در خارج نیست. الرحمن هم کلی است و علم نیست ولی معنای اش بگونه ای است که بر غیر خدا اطلاق نمی شود. یا اینکه بگوئیم رحمان تنها می آید و اگر قرینه باشد خیلی وقت ها موصوف حذف می شود.
کلمه الرحیم
الرحیم بحث چندانی ندارد یعنی بحث هایش با رحمان فرق دارد. یعنی کسی نگفته رحیم علم است، هیچ کس الف ولام الرحیم را زائد نگرفته است. رحیم صفت مشبهه و دال بر ثبوت است و الف ولام رحیم هم موصول است. یک روایتی داریم که مستقیما بر واژه رحیم اشاره می کند. الذی یرحم، در اینجا چون اسم فاعل راحم داریم پس فعیل را اسم فاعل نمی گیریم و صفت مشبهه درنظر می گیریم برخلاف وقتی که صفت مشبهه داشتیم مانند کریم که اسم فاعل ندارد و همین صفت مشبهه به جای اسم فاعل هم منظور می شود.
فرق رحمان و رحیم چیست؟
معنای فارسی رحمان و رحیم چیست؟
نسبت رحمانیت و رحیمیت خداوند با حکمت و عدل چیست؟
این سوالات با اینکه ساده هستند ولی بعضا بحث و جدال روی این سوالات بیخ پیدا می کند. مثلا نسبت رحمان و رحیم بودن خداوند با عذاب ها چگونه می شود و برخی نمی توانند عذاب های خداوند را بفهمند و تا مرز انکار هم پیش رفته  و می روند. بحث انکار یک دوره هایی رایج بوده بعدها نسیاً منسیا شد؛ دوباره چندسالی است که نشر پیدا کرده است.
همچنین بحث خلود را هم گاها نمی توانند درک کنند. ما خلود را تعبدا قبول داریم چون در قرآن و روایات آمده است ولی بعضی وقت ها آدم هایی هستند که به این بحث ها خیلی ورود می کنند و به اصطلاح ماجراجو هستند که به اینگونه افراد نمی شود بگوئیم فضولی نکنید، ماجراجویی نکنید. اگر ما حافظ دین هستیم باید پاسخ و توضیح ارائه کنیم.
فرق رحمان با رحیم چیست؟
مفسران بحث های زیادی کرده اند که با مراجعه به تفاسیر المیزان و نمونه و تفسیر های عربی مطلب روشن می شود. مفسران معمولا گفته اند که رحمان بر نعمت گسترده خداوند دلالت می کند و رحیم بر نعمت خاصه خداوند دلالت می-کند لذا وقتی می خواهیم بگوئیم ای خداوند مهربان و دوست داشتی تو همه را رزق و روزی می دهی واژه یا رحمان را به کار می بریم و وقتی می خواهیم بگوئیم ای خداوند تو چقدر عزیزی، چقدر حساب  شده کار می کنی و چقدر هوای مومنان را داری واژه یا رحیم را به کار می بریم. لذا خداوند در دنیا رحمان است ولی چون در آخرت مثلا رحمت الهی شامل حال کفار و فساق نمی شود خداوند رحیم است. یا رحمان الدنیا و الآخرة و رحیم الآخرة.
اگر آخر این بیانات را فاکتور بگیرید، ریشه کلام مفسرین به روایتی از امام صادق علیه السلام برمی گردد. امام صادق می-فرماید: (اَلرَّحْمَن ُاِسْمٌ خَاصُّ بِصِفَةٍ عَامَّةٍ وَ اَلرَّحِيمُ اِسْمٌ عَامٌّ بِصِفَةٍ خَاصَّةٍ) . امام می فرمایند رحمان اسم خاص است و بر یک صفت گسترده دلالت می کند  و رحیم اسم عام است اما بر صفت خاصی دلالتی می کند. مفسران مانند علامه طباطبایی و دیگران بصفة الخاص را در قالب صفت خاص برای مومنان و دیگران معنا کرده اند، لذا می گویند خداوند رحیم بر مومنان است و رحمان بر همه است.
سوالات آخر درس
سوال 1: روایت الذی یرحم ظاهرا به رحمان بر می گردد چون در ادامه روایت رحیم هم آمده است. الرحمن الذی یرحم و بعد الرحیم بنا آمده است.
پاسخ: تا اینجای کار الله است و البته این روایت تایید می کند که الله علم نیست. بنده اینگونه معنا کردم که الرحمن است. هفته آینده یادآوری کنید دوباره روایت را بازخوانی کنیم.

۴۰۶ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

در مورد رحمان اختلاف است برخی آن را عَلَم می‌دانند و قاعدتا «ال» داخل بر آن را زاید فرض می‌کنند. و برخی وصف مشتق از صیغه مبالغه یا اسم فاعل البته با حفظ مبالغه در ساختار آن.
الف و لام هم موصوله است، چنان که روایتی در این زمینه دلالت دارد: فقولوا عند افتتاح کل امر صغیر او عظیم بسم الله الرحمن الرحیم ای استعین علی هذا الامر بالله الذی لاتستحق العبادة لغیره المغیث اذا استغیث المجیب اذا دعی الرحمن الذی یرحم یبسط الرزق علینا الرحیم بنا فی ادیاننا و دنیانا و آخرتنا.
تفاوت رحیم و رحمان - امام صادق علیه السلام: الرحمان اسم خاص بصفة عامة و الرحیم اسم عام بصفة خاصة.