فقه هنر (1400-1402) - جلسه 25
جلسه بیست و پنجم سال 1400-1402
جلسه دوم سال 1401-1402
استثنا دوم
تغنی در اعراس
موقعیت این استثنا
دلالت برخی روایات بر این استثنا
اقتضای تحقیق این است که این استثنا موجه است بنابر اصل حرمت در غنا و عدم تفسیر آن به گونهای که قبول استثنا بکند.
مورد سوم
تغنی در اعیاد و در خصوص عید فطر و عید قربان و در شادی
اشکال برخی بر این استثنا
دفاع از این استثنا
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 25
اعمال نوعی ترخیص و توسیع از شارع در باب:
1. نیت عابدان و لذا عبادت برای بهشت و خلاص از عقاب پذیرفته شده است.
برخی این نوع عبادات را باطل میدانند، لکن شهید اول و جمعی کثیر آن را صحیح میدانند. صحت چنین عباداتی قرینه بر صحت عبادات استیجاری است.
بدون این که فرقی فارق بین این ها باشد(بر خلاف آن چه قبلا بیان کردیم)
در قرآن و روایات با ذکر مرهّبات و مرغّبات به صحت این عبادات اشاره شده است.
2. پذیرش عبادت نیابتی حتی برای کسی که اعتقاد نداشته، نیز شاهد زمینه ساز قول به صحت عبادات استیجاری است.
روایت محمدبن عمر بن یزید و علی بن ابی حمزه هم شاهدی بر این ادعا است.
صحت عبادات استیجاری هر چند احتیاط در خلاف آن است. عدم منافات وجوب علی وجه الاطلاق با اخذ اجرت.
خارج فقه سیاسی (1401-1402) - جلسه 25
مطالبه صاحب حق در حقالناس و هویت شناسی مطالبه.
1. در مواردی مثل زکات و خمس و کفاره اشتراط مزبور منتفی است و حاکم خود اقدام نماید.
2. مطالبه از حاکم معیار است نه صرف درخواست از ممتنع.
3. مطالبه در فرضی لازم است که بدون ضرر قابل اعتنا و حرج میسّر باشد و خوف از مطالبه، آن را ملحق به مطالبه میکند.
توضیح مطلب: حاکم ولی رعیت و حافظ منافع او است پس موظف به پیگیری است مگر در صورتی که خود پیگیر نباشد.
وظیفه حاکم است که مردم را به حقوقشان آگاه سازد. از نهج البلاغه.
شرط چهارم وجود حاکم که از خود عنوان استفاده میشود. مردا از حاکم نیز مجتهد عادل است.
جانشینان اضطراری حاکم شرع در مفروض قاعده - تتبع در مساله - نظریه دال بر توسعه:صاحب حدائق و شهید اول و شیخ انصاری.
نظریه عدم توسعه: صاحب جواهر و امام خمینی.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 25
بررسی کلام محقق خویی - التحقیق حول ظاهرة التقلید
1. عدم صحت ترکیز بر واژه تقلید حتی بنا بر فرض ورود آن در نص معتبر و تاریخ ورود این واژه در متون علمی و فقهی.
انتشار این واژه گاه گفته شده: از نیمه دوم قرن چهارم است ولی در روایت معروف طبرسی و تفسیر امام عسکری علیه السلام آن را میبینیم پس اواسط قرن سوم صحیح است.
البته در آن روایت نیز واژه تقلید است و هم مشتق آن.
از مشتق آن نمیتوان عایدی داشت لکن خود کلمه آمده است.
سند روایت محل بحث است ولی استعمالش در حدیث حاکی از حضور این واژه در آن عصر دارد.
اگر واژه هم در نص بود و روایت هم معتبر بود باز هم وارسی آن معنا نداشت چون کلمه در نص موضوعیت ندارد.(نقد کلام محقق خویی و ارائه یک قانون کلی در این باره و آثار این نظریه)
بر فرض ورود و موضوعیت بررسی آن کار فقیه-بما هو فقیه- نیست کار فقیه در وقتی است که بخواهد واژه را با توجه به وقوعش در نص فهم کند.