نقد دلیل چهارم قائلان به عدم لزوم تقلید از اعلم
دلیل پنجم از قائلان به عدم لزوم تقلید از اعلم - نقد دلیل پنجم - ارجاع ائمه علیهم السلام به اصحاب بدون رعایت مراتب فضل - تضییق بر برخی تفاصیل - تحقیق در مساله
اقربیت الی الواقع ملاک استثنا ناپذیری - نقد محتوایی و روشی بر آن چه گذشت - تخییر اصولی و تخییر فقهی در جعل متعارضین - رجوع به اصحاب ائمه علیهم السلام از باب تقلید نبوده است - تمسک به اطلاقات کتاب در کشاکش نفی و اثبات.

نقد ادله وجوب تقلید از اعلم
1. نقد اجماع:
الف.اجماع منقول اعتبار ندارد ب. صغرای اجماع تمام نیست
ج. استناد به وجه تعبدی نیست د. عبارات مثل سید مرتضی دال بر اجماع نیست بلکه حکایت از اختلاف دارد ه. شاید مراد اعلم بلد بوده نه اعلم مطلق و اعلم بلاد. بله ممکن است ادعای سیره تمام باشد که این وجه دیگری است و اجماع نیست.
2. نقد عدم شمول تقلید نسبت به نظر غیر اعلم
در مقابل ادعای اطلاق را داریم.منافاتی بین حجیت دو طریق با مفاد متنافی نیست.تخییر در حجیت صحیح است.آری اگر ادعای قصور ادله نسبت به غیر اعلم حتی فارغ از تزاحم شود وجهی دارد. لکن این وجه غیر از وجه دوم است.

احکام تعارض
تخییر اصولی یا فقهی
ادامه تتبع با نقل کلام محقق عراقی
محقق عراقی : اقتضای تحقیق، ملاحظه گستره ادله طرقیه است.
بنابه فرضی باید به نحو تخییر اصولی فتوا داد و بنابه وجهی یک طرف تخییر را بیان کرد.

بیان فرایند صحیح اثبات لزوم فحص از مرجح
حاکم در لزوم یا عدم لزوم فحص از مرجح عقل و سیره عقلا است.
عقل و عقلا فحص از مرجح را لازم میدانند تا مرز رسیدن به قطع، اطمینان یا خیر الطرق المیسرة
چند پرسش در اطراف تخییر