تفسیر قرآن کریم (1400-1401) - جلسه
تفسیر قرآن و هرمنوتیک - در قرائت سنتی از متون فرض میشود که متکلم مرادی دارد (واقع) این مراد واحد است و قابل دریافت، لکن گاه فهمنده خطا میکند و گاه صواب. اینجا است که باید از اصول عقلا در مفاهمه کمک گرفت( اصول فقه همین است) البته ممکن است متکلمی از بنای خاصّ هم خبر دهد مثل: منه آیات محکمات و اخر متشابهات) که محترم است و باید آن بنا معیار باشد.
شلایر ماخر عنصری را در تفسیر متن اضافه کرد که از آن به (تفسیر روان شناختی ماتن) یاد میکند. این اضافه در واقع مورد قبول قرائت سنتی هم هست و چیز اضافهای نیست.
در مقابل این همه، هرمنوتیک فلسفی از تفسیر متن را داریم که میگوید ما در تفسیر متن:
1. با واقعیتی مواجه نیستیم (شبیه مصوبه در فقه)
2. فهمنده به متن معنا میدهد.
3. به تعداد فهمنده معنا داریم.
4. معرفت ثابت نیست و نسبی است.
5. پلورالیزم و تکثر در معرفت داریم.
این رفتار در تفکر مفسران منسوب به اسلام به وفور دیده میشود.
مثال هایی در این باره زده شد.