فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه
قرآن « ممن ترضون من الشهداء» بعد از بیان جنسیت و عدد
(282 سوره بقره)
حدیث امیرالمومنین علیه السلام در وسائل ج27 ص 399 حدیث 23. و برخی روایات دیگر
تفسیر عدالت در روایات دیگر و کاشتن برخی عناوین دیگر در کنار عنوان عدالت.
برخی توجیهات در مورد روایت ابن ابی یعفور!
نسبت به اعتبار عدم اتیان منافیات مروّت اختلاف است. اعتبار را شیخ انصاری به مشهور بعد از علامه حلی نسبت داده است.
تفسیر مروت در عروة الوثقی.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه
ربط میان مفهوم عدالت در لغت و عرف با مفهوم فقهی آن آسان نیست. نسبت بین عدالت لغوی و عرفی با عدالت فقهی عام و خاص من وجه مصداقاً و تباین مفهومی است.
تعجب از اصرار محقق خویی است که سعی دارد معنای عدالت را در لغت و عرف به آن چه در فقه پذیرفته برساند. معلوم نیست اضافه کردن ایشان« فی جادة الشرع بداعی الخوف من الله او رجاء الثواب» بر چه پایه استوار است؟!
ملاحظه کنید: «عدل: اصلان: احدهما یدل علی استواء و الاخر یدل علی اعوجاج» - العدالة: یقتضی معنی المساواة - العدل: القصد فی الامور
محقق خویی در بخشی از کلام خود میفرماید: ان المعتبر فی العادل ان یوثق بدینه و لایتحقق ذلک الّا بالاستمرار فی الاستقامة ایشان در این سخن به مثل روایت ابی علی بن راشد اشاره دارد(وسائل ج1/ صلاة الجماعة/ باب 10/ ص 309، ح2)
در حالی که ایشان وثوق به دین را در این روایت به وثوق به اعتقاد امام جماعت معنا میکند نه بیشتر.(مستند العروه 5/ جزء دوم / کتاب الصلاة/ ص 396)
به هر روی نباید عدالت را از معنای لغوی و عرفی آن به معنای دیگری کوچ داد. البته در این صورت واژه عدالت نیز موضوعیت نخواهد داشت.
قبلاً اشاره کردیم که روایت ابن ابی یعفور میخواهد عدالت شاهد را بیان کند و این در حالی است که آن چه در شاهد - به حسب نصوص متعدد معتبر است «وثوق - اطمینان - آشنایی به واقعه و در کارشناسی خبرویت است.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه
بررسی نصّ و حرفی روایت ابن ابی یعفور مراد از سوزاندن خانه برای کسی که از جماعت مسلمین شرکت نمیکند.
تحلیل متن روایت - برداشت عدالت حداکثری از روایت ابن ابی یعفور
عدالت در لغت: میانه روی در کارها، انصاف، استقامت و عدم اعوجاج، عدم ستم در داوری، مورد رضایت بودن.
لازمه این تفسیر: عادل صاحب طریقتی مستقیم است. هوا و هوسی او را از اعتدال منصرف نمیکند. عدالت نسبی است و این از لغت در میآید. انتقال از لغت و نصّ به آن چه در متون آمده از چه راه است؟ وجود دو راه:
1. نقل کلمات محقق خویی در این باره
2. نقل کلمات شیخ انصاری