header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

بررسی اقتضای استناد و مباشرت از صیغه
قرینه شناسی و مورد شناسی مهم است.
حکم اصول عملیه: محقق خویی: اگر استصحاب را در شبهات حکمیه بپذیریم استصحاب بقای طلب مرجع است و الّا اصالت اشتغال چون برائت در این جا جاری نیست و برائت اختصاص به فرض شک در ثبوت اصل تکلیف دارد بنابراین در شک در قدرت به برائت رجوع نمی‌شود.
جواب: این صحیح است که برائت اختصاص به شک در تکلیف دارد لکن شک در اطراف ثبوت تکلیف نیز به شک در تکلیف بر می‌گردد (شک در گستره تکلیف) مثل شک در محصل - شک در دوران امر بین تعیین و تخییر در غیر طرق
اعتبار مباشرت علم چنین است مگر از راه دیگری مانند: احتیاج داشتن به بیان زاید ثابت شود.قیاس به شک در قدرت هم ناصحیح است.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

فی اقتضاء الطلب لزوم استناد الفعل الی فاعله. در اقتضای مباشرت و عدم کفایت تسبیب.
تفاوت این دو بحث - مثال لزوم تطهیر مسجد و جواز یا وجوب تسبیب اذا لم یتمکن من الازالة.
قیل به اصل لزوم استناد و عدم سقوطه بفعل الغیر و این که سقوط به فعل دیگری بیان زاید می‌خواهد.
این بیان به درد لزوم استناد می‌خورد نه لزوم مباشرت.
قیل: لا اشکال در اخذ نسبت صدوریه مبدأ به فاعل تحت امر و این با عدم صدور از فاعل به وجهی که استناد نباشد نمی‌سازد. قائل در لزوم مباشرت تفصیل می‌دهد.
نقول: صعوبت در تشخیص مصداق است نه کبرای کلی.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

تمسک به آیات آمر به اطاعت خداوند لاثبات اصالة التعبد
جواب تمسک: 1. اطاعت دو معنا دارد:
1. ما لایصدق الّا بقصد الامتثال 2. صرف عدم معصیت
و مراد از اطاعت در آیات دوم است نه اول بنابراین در اطیعوا الرسول معنای اول اصلا تصور ندارد.
2. اگر بمعنای اول باشد تخصیص اکثر پیش می‌آید.
تحقیق مطلب:
معنای اطاعت نه در حدّ ضیق است که مستدل گفت و نه در حدّ موسع که در پاسخ بود.
بنابراین بقصد صله گرفتن یا انجام عمل از روی ترس نیز اطاعت است از این طرف صرف عدم معصیت که اطاعت نیست.
پس باید گفت: اولا: اطاعت یعنی امتثال ثانیا: تعبد امتثال بقصد امر است ثالثا: عبادت پرستش است
دلالت برخی از روایات - استدلال شهید اول به این روایات- جواب استدلال - نتیجه نهایی.
انما الاعمال بالنیات - انما لکل امری ما نوی

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

لزوم رعایت اصول عقلایی حتی الامکان در تفسیر قرآن
اصرار موجّه بر ربط آیات به یکدیگر متی ما امکن. نسبت به قرآن باید گفت: مثل قرآن مثل یوم القیمة است که جز حق در مورد او جاری نیست و زیر پا گذاشتن اصول مقرّر عقلایی با حق علی الاطلاق بودن قرآن نمی‌سازد.
آیه سوره بیّنه در مقام بیان حصر عبادت در عبادة الله است و نفی شرک و زیادتی نباید در مورد آن قائل شد.
سیاق آیات و پیش آمد تخصیص اکثر بر فرض دلالت آیه بر اصل مورد بحث نیز شاهد مدّعای ما است.
در دلالت آیه اطاعت بر اصل مزبور - بیان استدلال:
آیه دال بر اطاعت است و اطاعت با قصد امتثال است. البته توصلیات تخصیصاً خارج شده است.
نقد استدلال به آیه برای استفاده اصل - دو مبنا برای اطاعت: انجام عمل با قصد امتثال و صرف عدم معصیت و مراد در آیه معنای دوم اطاعت است.