header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

قرآن « ممن ترضون من الشهداء» بعد از بیان جنسیت و عدد
(282 سوره بقره)
حدیث امیرالمومنین علیه السلام در وسائل ج27 ص 399 حدیث 23. و برخی روایات دیگر
تفسیر عدالت در روایات دیگر و کاشتن برخی عناوین دیگر در کنار عنوان عدالت.
برخی توجیهات در مورد روایت ابن ابی یعفور!
نسبت به اعتبار عدم اتیان منافیات مروّت اختلاف است. اعتبار را شیخ انصاری به مشهور بعد از علامه حلی نسبت داده است.
تفسیر مروت در عروة الوثقی.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

تحقیق در عدالت:
1. اصطلاح دارج مانند عدالت اجتماعی یا عدالت سیاسی و... ربطی به بحث ما ندارد هرچند تناسب دارد.
2. دو راه می‌توان در تفسیر عدالت طی نمود:
أ. راه تعبدی با تمسک به مثل روایت ابن ابی یعفور که بنا بر مشهور سنداً معتبره است و بنا بر نظر برخی مانند محقق خویی نامعتبر است(مشکل احمد بن محمد بن یحیی عطار قمی)
ب. شارع را صاحب اصطلاح ندانست و تلاش کرد از عرف و لغت و... استفاده کرد.
راه اول مشکل دارد و راه دوم عقیم نیست.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

تعریف عدالت بر اساس متن عروه در بحث شرائط امام جماعت - اضافه کردن اجتناب از منافیات مورّت و تفسیر آن به عدم مبالات به دین
کفایت حسن ظاهر فعل یا حسن ظاهر حال؟
سوال: آیا تفسیر عدالت امر تقلیدی است و مستنبط باید به آن بپردازد؟
جواب: الصحیح التفصیل و التجزئه فی البحث
تتبع: واگذاری به خود متتبع و انجام فقه تتبع

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

ادله عدم اعتبار عدالت در مجتهد
1. اطلاق ادله
2. مقایسه با رجوع به متخصص و اخذ روایت از راوی
جواب ادله اعتبار: اجماع تعبدی نداریم - آیه نبأ مربوط به باب خبر واحد است نه فتوا - روایت احتجاج ضعف سند و دلالت دارد - مذاق و ارتکاز نیز معلوم نیست - اصل هم با اطلاق ادله عدم اعتبار موضوع ندارد.
تحقیق: مطلب به این سادگی نیست و تفسیر عدالت بسی کارگشا در ما نحن فیه است. حال اگر عدالت را مطابق مساله 23 از عروه تعریف کنیم نسبت آن با مأمون و ثقه در فتوا عام و خاص من وجه می‌شود.
واقعا این تفسیر خاص از عدالت مرتکز و مورد اجماع نبوده است.
مذاق نیز اثبات عدالت نمی‌کند بله برخی موارد را ردّ می‌کند.