مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه
صاحب فصول: امر در اصلاح حقیقت است در قول مخصوص و مجاز در غیر آن.
محقق خراسانی: در این صورت معنای حدثی ندارد تا از آن اشتقاق صورت گیرد با این که ظاهراً به اعتبار همین معنا اشتقاق صورت میپذیرد.
شاید مراد ایشان«طلب به قول مخصوص» باشد ولی از آن به قول تعبیر کردهاند از باب تعبیر از مدلول به دالّ خودش
نقول: محقق خراسانی همین رویّه را در صیغه امر پیش گرفته است.
وقتی چند معنا برای لفظی ذکر میشود از چند حال خارج نیست:1. به نحو اشتراک لفظی
2. اشتراک معنوی (معنوی فقط یا مشترک لفظی هم در آن هست) 3. معانی شمرده شده مناسب با معنای اصلی است. مثل آن چه در قَرء و قُرء گفتهاند به معنای حیض و طهر با این که قرء به معنای وقت است.
4. معانی شمرده شده از دواعی متکلم است نه معنا. مثل آن چه در صیغه امر گفته شده یا ابن هشام در مغنی در مورد همزه گفته است.
تنبیه: راجع به مورد استعمال...
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه
مرسوم در اشتراک لفظی
الحق وقوع الاشتراک للنقل و التبادر و...
آراء در مساله از امکان، وقوع بلکه ضرورت تا امتناع مطلق و امتناع نسبت به قرآن داریم.
دلیل هر کدام از آراء - الحق هو الامکان و الوقوع
کلام محقق خویی در مساله: وی چون وضع را تعهد مستعمل میداند و دو تعهد مستقل و منحصر را غیر قابل جمع میداند، اشتراک را به معنای معروف آن نامیّسر میبیند و آن را در قالب وضع عام و موضوع له خاص تصور میکند.
نقد کلام محقق خویی و تهافت دو مبنای ایشان در تفسیر وضع.
طریفه: از موارد مغفول اشتراک لفظی مثل لفظ ید و رِجل.