مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
امر دوم: در صحیح و اعم/ تنبیه:
محقق خراسانی به 7 امر(از امر سوم تا نهم) اشاره میکند که در عین مفید بودن،کمتر ثمره در استنباط دارد،بدین قرار؛
1. استعمال لفظ در مناسب موضوع له به استحسان طبع است نه به وضع و اجازه واضع
2. لاشبهة فی صحة اطلاق اللفظ و ارادة نوعه او صنفه او مثله
3. لاریب فی کون الالفاظ موضوعه بازاء معانیها من حیث هی لا من حیث مرادة لالفاظها. و آن چه از بوعلی سینا و خواجه نصیر نقل شده از تبعیت ناظر به دلالت تصدیقیه است نه تصوریه
4. لاوجه لتوهم وضع للمرکبات غیر وضع المفردات و الهیئات
5. تبادر علامت حقیقت است به شرطی که مستند به خود لفظ باشد نه با کمک اصل عدم قرینه.زیرا اصل عدم قرینه استناد و اثابت نمیکند آری اصل عدم قرینه معیِّن مراد مستعمِل است.
عدم صحت لفظ از معنای مرتکز هم علامت است.اطراد نیز گفته شده است.
تعارض ادله (99-1400) - جلسه
بیان اندیشه اثبات انقلاب نسبت و دلیل آن
محقق خویی : برای هر لفظی سه دلالت وجود دارد. و تا این سه دلالت تمام نشود داخل در تعارض نمی شود. بنابراین اگر در موردی دو عام وجود داشت که باهم تعارض داشتند و خاصی وجود داشت. ابتدا باید عام را به دلیل خاص تخصیص زد سپس نسبت سنجی کرد.
یادآوریی بس ضرور