header

اصول فقه دور دوم (1400-1401) - جلسه

الحیثیات قسمان: تقییدی و تعلیلی. عناوین موضوعات و متعلقات احکام، حیثیت تقییدی است و لذا قصد عنوان موضوع و متعلق لازم است اما قصد حیثیت تعلیلی (به معنای صرف ملاک و مناط حکم) لازم نیست.
در احکام عقلی حیثیت تعلیلی در واقع حیثیت تقییدی است و حکم به آن تعلق گرفته است، هرند شروع حکم از آن حیثیت نباشد.مثال به عقل نظری و عملی در این باره.
مهم بودن گسست این دو حیثیت از یکدیگر و مهم تر از آن توجه به صغراهای این کبرا
بیان تفاوت بحث حاضر با بحث تقسیم مناط احکام به علت و حکمت

دیدن درس...
۱,۱۹۱ بازدید

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه

حدیث: انّ لله علی الناس حجتین: حجة ظاهره و حجة باطنه
اما الحجة الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمة و اما الحجة الباطنة فالعقول.
کاربست های عقل: در فقه، اخذ معارف از منابع، تبلیغ و نشر و در زندگی.
پیامبران آمدند برای درست کردن شخص عاقل، جامعه عاقل و حکومت عاقل. از نمودهای ضد عقل تسویف است.
مسوِّف مقابل کنتی و حالی است. انسان باید فی الحال
(حالّی و محاضِر) باشد نه مسوِّف یا کنتی.
نقل حالت اعشی که اسلام نیاورد با این که قصد تشرف به اسلام داشت.
رجوع الحیثیات التعلیلی فی الواجبات العقلیه الی الحیثیات التقییدیه.
توضیح این دو اصطلاح - تفاوت حیثیت تعلیلی در واجبات عقلی و غیر عقلی (نقلی بالمعنی الاعم)

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه

شبهه: سخت بودن امر بر تنقیح مناط زیرا 4 اطمینان لازم داریم که معمولا حاصل نمی‌شود بدین قرار: 1.اطمینان به ملاک در اصل 2.انحصار ملاک 3.وجود ملاک در فرع 4.نبود مانع
جواب: تنقیح مناط آسان نیست اما نباید راه آن را بست و اطمینان های ذکر شده در مواردی نه چندان کم حاصل می‌شود مضافا اینکه فهم موسّع از نص غیر از تنقیح مناط است و کار در آن پدیده آسان تر است.
لزوم تناسب و تقارب در گزینه هایی مثل واجب تخییری و دیه و حدّ محارب به دلیل حکمت حاکم بر تشریع است.
البته تناسب در تعبدیات لازم نیست. نباید شرعی را مقابل عقلی و بالعکس قرار داد بلکه باید نقلی (به معنای عام که شامل مثل اجماع و سیره نیز می‌شود) را مقابل عقلی و بالعکس قرار داد.
رجوع الحیثیات التعلیلیة فی الاحکام العقلیة الی التقییدیة دونها فی الاحکام غیر العقلیة.

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه

استعمال واژه ارشاد حتی در جایی که شارع حضور مولوی دارد. متعلق ارشاد متفاوت است مثل ارشاد به ادراک عقل - ارشاد به لزوم - ارشاد به جزئیت - ارشاد به شرطیت - ارشاد به مانعیت
تقسیم ثلاثی است نه ثنایی: ارشاد محض - مولوی محض - مولوی ارشادی
تقسیم اختصاص به واجب و حرام ندارد بلکه در مستحب و مکروه نیز جاری است.
تقسیم حکم شرعی به نقلی محض و عقلی محض و نقلی عقلی به اعتبار دال بر حکم.
تفاوت این انقسام با انقسام حکم به مولوی و ارشادی. در اصل وجود عقلی محض اختلاف است و حق این است که وجود دارد.