header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

تفریق مرحوم طباطبائی با توجه به فهم عرف،مناسبات حکم و موضوع به ثمره فقهی می‌رسد.مثلا در ادله عون الظالم و قبول ولایت جائر حتی اگر تعبیر غیر وصف اشتقاقی باشد باز توسعه فهمیده نمی‌شود نظیر وقتی که وصف اشتقاقی باشد.
توضیح در مثال: اگر گفته شود: تارک الصلاة کافر تا گفته شود: بین الایمان و الکفر ترک الصلاة (حدیث نبوی صلی الله علیه و آله).
اگر منشأ افتاء به کفر تارکین صلاة مثل روایت مزبور باشد، فتوایشان ناصحیح است و این غیر از«تارک الصلاة کافر» است. لایقال که «تارک الصلاة کافر» یعنی «کافر بالصلاة» چون با اطلاق وصف اشتقاقی اضافه این قید غلط است.
5.10.2- عنایت در انطباق یا عدم انطباق عنوان برآینددار
در ادامه نکته سابق توجه به صدق واژه‌های موضوع حکم شرعی لازم است.کلام صاحب جواهر(ج43ص97)

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه

بیان ضابطه پیدا کردن عنوان مادر و عنوان ثانوی:
قطع عقلی یا ظهور عرفیِ دلیل از طریق فهم مناسبات و ...
تصور ابتدائی و اشتباه از انقسام حکم به مولوی و ارشادی:
تقسیم ثنایی است - این دو فسم، قسیم یکدیگرند - ملاک ارشادی بودن هم ادراک مناط حکم توسط عقل است. راه فهم صحیح تتبع استعمالات حکم ارشادی و تحقیق در آن است.
1. امر به اطاعت و نهی از معصیت ارشادی است. ویژگی چهارگانه این امر و نهی.