header

مقدمه اصول فقه (1400-1401) - جلسه

انس به محاورات عرفیه و فهم موضوعات عرفیه که در کلام برخی یک پدیده انگاشته شده، اشتباه است. اولی مربوط به روش فهم فهمنده نص است و دومی به امور خارجیه، لغت، نظرات کارشناسان مرتبط است.
معیار بودن محاوره عرفیه - نه دقت های عقلی - نباید به تسامح در فهم کشیده شود؛ زیرا فهم مرادات شارع گاه نیازمند اِعمال دقت است. گاه برای فهم یک نص باید به نظام حلقوی و هرمی ادله توجه کرد.
التحقیق فی المساله:
1. اجتهاد دارای دو معنا است: بالمعنی الاعم - که در همه دانش های مرتبط با فهم متن کارایی دارد - و بالمعنی الاخص که در فقه و استنباط احکام است.
در اجتهاد بالمعنی الاعم فهم موضوعات احکام و مصادیق موضوعات مقدمه نیست ولی در اجتهاد به معنای اخص مقدمه است.
2. مقدمات اجتهاد بدون کاربست آن با مقدمات اجتهاد با کاربست آن در خارج متفاوت است. فهم موضوعات از مقدمات اجتهاد کارآ است.
3. اجتهاد مقدمات مغفولی دارد مثل: فلسفه فقه، مسائل اصول فقه از دفتر دوم و سوم، تاریخ و علم به اقتضائات زمان صدور نص، مطالعه مجموعه دین در یک نظام، علم به فلسفه لغت و ...