خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
روایات دال بر نهی از اکل به قرآن، سوال از مردم از طریق قرائت قرآن و کفر بودن تاکّل بآل محمد صلوات الله علیهم اجمعین مثل: اقرأوا القرآن و اعملوا به و لا تجفوا عنه و لاتغلوا فیه و لاتاکلوا به.
بررسی سندی و دلالی این روایات. نمیتوان در صدور بخشی از این روایات تردید کرد. البته هرگاه تعبیر خاصی در روایات باشد در این صورت نیازمند سند خواهیم بود.
روایاتی متفاوت و تندتر مانند:
یابن آدم علّم مجانا کما علّمت مجانا- لاتطلبوها بالدین فان الدین لی وحدی-ویل لمن طلب الدنیا بالدین-نهی از اتخاذ علم به عنوان سرمایه تجارت.
لعن رسول الله: من احتاج الناس الی علمه
نکته: اجرت از شخص نیازمند یا از بیت المال؟
دو روایت با دلالتی خاص: روایت حسّان معلم و فضل بن ابی قرة. هر دو سند ضعیف است و نمیتوان با آن حکمی شرعی ثابت کرد.
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
ادامه نقل احادیث مرتبط با معنون(لاتستاکل بنا الناس فلایزیدون الّا فقراً) و تعابیری شبیه این. روایت حمزة بن حمران با مضمون نفی مستاکل بودن کسی که از طرف شیعیان کمک میشود و مستاکل بودن(الذی یفتی بغیر علم و لا هدی من الله عزو جل لیبطل به الحقوق طمعا فی حطام الدنیا) این روایت فاقد سند معتبر است و (انما) در آن یا برای حصر است و یا برای تثبیت مطلب و اقتضای هر کدام متفاوت خواهد بود.
روایات نهی از اکل به قرآن سوال از مردم به قرآن کفر مستاکل بآل محمد.
بررسی سندی و دلالی این روایات. این روایات فاقد سند معتبر است و میتواند قدر جامع را ثابت کند لکن مدلول خاص با آن ها ثابت نمیشود.
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
درس اخلاق: انما یخشی الله من عباده العلماء
در قرآن 2 چیز داریم: 1. ترس از خداوند فقط 2. حصر ترسنده از خدا که عالم است
تعریف عالم به خدا ترس- پس علامت عالم خداترس است و علامت خداترس متعدد است.
1. حقوق دیگران برایش مهم است. 2. زود قضاوت نمیکند 3. گوشش بیش از زبانش کار میکند 4. نیت خوانی نمیکند. 5. و... اگر در این جا نمیشنود در برپایی قیامت نقر ناقور است که گویا گوش را سوراخ میکند. (فاذا نقر فی الناقور ...)
بررسی و نقد ابتدائی کلام محقق خویی - ایشان برای اثبات حرمت اجرت در قضا، تبلیغ و... به دو دلیل تمسک میکند: 1. این اجرت رشوه است 2. این حِرَف باید مجان انجام شود.البته روایت یوسف بن جابر هم هست که ضعف سند دارد. نقد کلام ایشان به بیانات خود ایشان در جاهای دیگر. ایشان رشوه را به (ما یبذل للقاضی لیحکم للباذل) معنا میکند.
ضمنا اقتضای مجانیت یعنی چه؟ بیشتر امر ذوقی است.