خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
حل ناهمسویی مدلول روایت فضل بن ابی قرة که دال بر جواز کسب معلم است با ادله مانعه(اگر دلیلی دال بر منع باشد) به:
1. روایت فضل سندا ضعیف است 2. محتمل است که ابن ابی قره فکر میکرده معلم به هیچ وجه نمیتواند از تعلیمش بهره برد حتی به برّ و احسان به مردم و امام علیه السلام این را ردّ نمودهاند.البته در این صورت باید کسب را مطلق درآمد فرض کنیم.
دلالت بر جواز کسب مطلقا هم ندارد چون امام علیه السلام ناظر به گفتمان آن زمان صحبت نمودهاند،شاید گفتمان آن زمان منع مطلق بوده و امام علیه السلام این را ردّ نمودهاند.شاهد وجود این توهم و فکر ابی قره روایت حمزة بن حکمران است.
حاصل ردّ روایات و اقتضای قواعد:
1. با وجود تواتر اجمالی بر صدور برخی روایات در مورد اجرت بر تعلیم معارف و واجبات دینی، نمیتوان فتوا به حرمت داد.
2. البته اقتضای احتیاط غیر واجب معلوم است.
3. وجوهی گفته شده است که قابل استناد برای افتا به حرمت نیست، مثل؛
الف:قضاوت اعمال ولایت است که با اخذ اجرت منافات دارد.
ب:احسان مجانی است. ج:حق دیگران است.
4. باید گستره دلالت دال بر منع را بر فرض وجود چنین دلیلی دید.
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
بررسی سند و دلالت حدیث حسّان معلم و فضل بن ابی قرّه
هر دو روایت ضعیف است. تجویز امام علیه السلام در حدیث اول برای اخذ اجرت یا به خاطر مواد آموزشی مورد بحث است که از معارف دینی نبود یا به خاطر وجود شرط و یا به خاطر هر دو است.
نقد فرمایش کتاب دروس شهید در قول به کراهیت اخذ اجرت.
حمل جمله(بعد ان یکون الصبیان عندک سواء) بر استحباب یا بر یک نکته اخلاقی بدون داشتن حکم شرعی استحباب.
کلام علامه حلی و مجلسی راجع به این فقره و نقد آن.
نسبت به حدیث دوم و تعارض آن با احادیث مانعه باید گفت:1. حدیث ضعیف است و صلاحیت معارضه ندارد.
2. شاید تصور ابن ابی قرّه این بوده که معلم حتی انعام هم نمیتواند بگیرد و امام علیه السلام از توهم او پیشگیری کرده اند.