header

تفسیر قرآن کریم(1402-1403) - جلسه

بیان خلاصه‌ای از درس قبل - ویژگی آن چه بیان شد و مزیّت آن در مقایسه با سایر بیان ها.
تحلیل ماهیت سجده - آیا سجده بود یا تواضع بود - اسجدوا لآدم یعنی چه؟ نقد برخی گفته ها - نقد روایت منقول که آدم قبله بود مثل کعبه؟ - بیان واقع بودن یا سمبلیک بودن و امکان جمع هر دو در این فراز از مساله سجده فرشتگان و ورود و خروج آدم به بهشت و از بهشت.
چرا کان من الکافرین گفته شد نه صار من الکافرین.
آیا شیطان در «فازلهما الشیطان» همان ابلیس بود پس چرا تعبیر عوض شد؟
می‌توان گفت: همان ابلیس بود لکن در قالب یکی از قوای آدم درآمد و او را گمراه کرد.

تفسیر قرآن کریم(1402-1403) - جلسه

از برخی روایات استفاده می‌شود که جعل خلیفه، خلیفه برای خداوند است(خلیفة الله) و جعل حجج الاهی بر خلق - مراد از اسماء اسامی اشیاء و پدیدها است که جناب آدم در مفاهمه به آن نیاز داشت -(تفسیر کنزالدقائق343و344 ج1)مراد از «هم» مطابق برخی روایات ارواح حجج الاهی است(همان،ص344) و شاید مراد از «اسمائهم» صرف نام ونام خانوادگی حجج نباشد بلکه آن چه این حجج را معرفی می‌کند و می‌شناساند.
در واقع آیات مورد نظر ظاهری دارد و اشارتی که قرائنی بر آن اشاره در ظاهر دلالت می‌کند.
با این نگاه عدم تلاؤم متوهم در آیه روشن می‌شود. تعلیم اسامی اشیاء در ادامه آیات مورد عنایت قرار نمی‌گیرد.بلکه «هم» و «اسماء هولاء» بیشتر مظرح می‌شود. ضمناً ضمیر «عرضهم» مرجعش حکمی است نه معنوی یا لفظی.

تفسیر قرآن کریم (1402-1403) - جلسه

طرح اشکال معروف در هدی للمتقین - پاسخ به اشکال معروف با تصرف در: 1. کتاب 2. هدی 3. متقین 4. لام جاره
5. الف و لام متقین
1. اگر مراد از الکتاب قرآن کریم به شکل‌ ی که در دسترس ما قرار دارد نباشد.
2. هدی ایصال الی المطلوب و بهره وری کامل باشد.
3. لام برای تقویت باشد نه اختصاص و حصر.
4. ال برای استغراق صفات و دال بر کمال باشد.
5. مراد از متقین پویندگان مسیر حق باشد. چنان که در حدیث نبوی هست.
جواب طبرسی و کشّاف مجاز بودن این اطلاق است به قرینه مشارفت.
نقد ایشان: مجاز دلیل می‌خواهد به علاوه به قرینه و تناسب أول مقدم بر قرینه و تناسب مشارفت است.
به علاوه تنظیر به آیه (و لایلدوا الّا فاجراً کفاراً) و طرح مشارفت درست نیست زیرا در آیه لایلد اول هست ولی مشارفت نیست.

تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه

در خصوص اسم در باسم الله - رصد کاربست های اسم در قرآن.
1. در اوائل سوره ها برای تبرک بدانیم: اسم در معنای خود استعمال شده است -از سنخ لفظ است -اضافه اش به الله اضافه لامیه است -اسم غیر مسمّی است - در قرآن اسم به این معنا زیاد به کار رفته است مثل آیات 4 مائده و 118و119و121 انعام،25 انعام،8 مزمل و...
2. برای تبرک ندانیم یا تبرک و غیر تبرک و باء را برای سببیت(با نظام علی و معلولی یا تجلّی) و متعلق به افعال عموم یا فعل مناسب می‌توان گفت: اسم همان تجلی و ظهور و سببیت حق تعالی است.اسم در این معنا به خداوند نسبت داده می‌شود اما غیر او است.
وجه اطلاق هم معلوم است چون اسم نشانه است. به قول امام علیه السلام "صفة لموصوف"
در قرآن اسم به این معنا زیاد آمده است مثل 78الرحمن و 24 حشر و...
3. اسم بر اشیاء نه تجلی اشیاء در سوره بقره31 و...
استعمالات واژه "الله" -معنای مشهور آن