فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
حکم اصل عملی با شک در مساله. مورد از موارد تعیین و تخییر است که به نظر قائلین به اثبات میتواند مقتضای اصل تخییر باشد.محقق خویی: مقتضای اصل تعیین بقا است.(وفیه) این کلام تمام نیست و الّا مدعی میگوید: مقتضای اصل تعیین عدول است.
کلام مخالفان بقاء و حدوث یا مخالفان حدوث فقط - کلام محقق خویی در این ارتباط:
1. آیات و روایات ظهور در اعتبار حیات در مقلّد دارد. مثلا آیه سوال از اهل ذکر ظهور دارد که مسئول در وقت سوال از اهل ذکر باشد و این عنوان بر مرده صادق نیست.
همینطور است وضعیت روایات. ولی در اخذ روایت، حیات راوی شرط نیست؛ زیرا در مرجع تقلید، مرجع شخص است ولی در روایت مرجع روایت است. و لذا لسان ادله با بین متفاوت است.
2. مجال برای استصحاب نیست. 3. سیره عقلا هم مورد امضا واقع نشده است بلکه ردع شده است.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
رجوع دوباره به ادله مثبتین و موافقان بقاء تقلید بر میت یا شروع تقلید از او
1. قیل: عمل عقلا مطابق رأی کارشناس اماریت و طریقیت آن است و مناط تقلید نیز همین است و اماریت با اخبار جازم میآید و با مرگ کارشناس طریقیت نمیرود مگر رأی ش عوض شود و با شک ارکان استصحاب جمع است.
2. تصویرات استصحاب:الف. استصحاب وجوب تطبیق عمل برأی مجتهد. ب. استصحاب بقای احکام ناشی از رأی او نقض به جنون و فسق نشود که اقتضای بقا ندارد. ج. استصحاب حجیت رأی صحیح نیست هدم بقاء الموضوع