فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
تضعیف وجوه قول به جواز عدول از حی به حی
1. اطلاق شامل متعارضین نمیشود و الّا یستلزم الجمع بین المتنافین - احدهما معین و غیر معین را نیز نمیگیرد پس اطلاقی در مقام وجود ندارد.
نقول: اطلاق داشتن یا نداشتن دلیل امری دستوری نیست بلکه تابع لسان و اقتضای آن است. مثلا اگر دلیل سیره عقلا باشد یا آیه سوال از اهل ذکر آیا اطلاقی نسبت به مورد ندارد؟
توهم جمع بین متنافین نیز وارد نیست و خلط شده بین اخذ به مفاد دلیل با اخذ به نفس دلیل و طریق.
اولی ممنوع است نه دومی ولی سخن از دومی است نه اولی - تمامیت دلیل اول.
2. استصحاب تخییر و اشکالات وارد بر آن.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
نقد استصحاب(دلیل سوم) با بیان محقق خویی
1. استصحاب در شبهات حکمیه جاری نیست.
2. در استصحاب باید نسبت به زمان حدوث مستصحب یقین داشته باشد و در این جا با فرض عدول از مجتهد اول دیگر یقین به حجیت نظر مجتهد اول ندارد.
بررسی نقد: بررسی نقد اول: نظر ما تفصیل در مساله است
بررسی نقد دوم: نقد دوم وارد نیست
نقد دلیل چهارم و پنجم:نقض به مثل مرگ،جنون مجتهد و التزام به وجود اشکال حال با اجزا یا بدون آن
بررسی ادله جواز مهم است تا دیده شود که اصولا نوبت به شک میرسد یا نه.