header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

بررسی نصّ و حرفی روایت ابن ابی یعفور مراد از سوزاندن خانه برای کسی که از جماعت مسلمین شرکت نمی‌کند.
تحلیل متن روایت - برداشت عدالت حداکثری از روایت ابن ابی یعفور
عدالت در لغت: میانه روی در کارها، انصاف، استقامت و عدم اعوجاج، عدم ستم در داوری، مورد رضایت بودن.
لازمه این تفسیر: عادل صاحب طریقتی مستقیم است. هوا و هوسی او را از اعتدال منصرف نمی‌کند. عدالت نسبی است و این از لغت در می‌آید. انتقال از لغت و نصّ به آن چه در متون آمده از چه راه است؟ وجود دو راه:
1. نقل کلمات محقق خویی در این باره
2. نقل کلمات شیخ انصاری

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

ادله عدم اعتبار عدالت در مجتهد
1. اطلاق ادله
2. مقایسه با رجوع به متخصص و اخذ روایت از راوی
جواب ادله اعتبار: اجماع تعبدی نداریم - آیه نبأ مربوط به باب خبر واحد است نه فتوا - روایت احتجاج ضعف سند و دلالت دارد - مذاق و ارتکاز نیز معلوم نیست - اصل هم با اطلاق ادله عدم اعتبار موضوع ندارد.
تحقیق: مطلب به این سادگی نیست و تفسیر عدالت بسی کارگشا در ما نحن فیه است. حال اگر عدالت را مطابق مساله 23 از عروه تعریف کنیم نسبت آن با مأمون و ثقه در فتوا عام و خاص من وجه می‌شود.
واقعا این تفسیر خاص از عدالت مرتکز و مورد اجماع نبوده است.
مذاق نیز اثبات عدالت نمی‌کند بله برخی موارد را ردّ می‌کند.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

تحقیق در مساله 20 و مسائل مرتبط
لزوم ارائه قاعده کلی نسبت به ارائه طرق اثبات موضوعات شرعی مگر در موردی دلیل خاص وجود داشته باشد - نقد روش متداول که به طور جدا و جدا بررسی می‌کند - لزوم توجه به عدالت عرصه‌ای و کاربردی - لزوم اتخاذ موضع ثابت و روشن راجع به طریق بودن اطمینان - اطمینان عقلایی اعتبار دارد مطلقا مگر در جایی که ردع شارع باشد - شارع مقدس نسبت به طرق اثبات مؤسس نیست - شهادت زن اگر قولش اطمینان و وثوق بیاورد یا خیر الطرق المیسره باشد کافی است.
روایات باب شهادت گویای مطلب ما است - شیاع مفید علم یا خیرالطرق المیسره - عدل واحد اگر وثوق بیاورد معتبر است و الّا نه - بیّنه در غیر موارد منصوص نیز معتبر است. اقتراح نسبت به مساله 20