header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

سوال از وجه فرق بین استصحاب و برائت و تفصیل در ترتب اثر بر نفس شک و بر مشکوک.
لحاظ حالت سابقه، لحاظ استقلالی من را نمی‌خواهد تا رتبه استصحاب به تاخیر افتد.
رابطه علت و معلول بین موضوع و حکم در همه بر قرار است. پس همه در یک مرتبه است.
البته گاه استصحاب مثبت است. و گاه اثر بر علم می‌آید به طوری که لحاظ حالت سابقه لغو است یعنی بی مجال است.
نسبت به رقم چهارم در کلام محقق خراسانی: اشکال شده است در مثال محقق خراسانی که غرض تمکن المولی از شرب است نه نوشیدن و این غرض حاصل شده و مجالی برای دوباره انجام دادن نیست.
کلام محقق اصفهانی و خویی. اشکال مرحوم صدر بر محقق خراسانی و محقق اصفهانی - نظر تحقیق

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

در تنبیه کفایه(ص 121 و 122) چند مطلب آمده است:
1. انجام دوباره (امتثال بعد الامتثال/ و به تعبیر دقیق تر: الاتیان ثانیاً بعد الامتثال) بنا بر قول به اخذ مره مجال ندارد.
2. بنا بر مختار (عدم اخذ مره و تکرار در صیغه) اگر اطلاقی برای صیغه نبود( مقام اهمال یا اجمال) مرجع در مساله اصل است.
3. اگر اطلاق بود: فلا اشکال فی الاکتفاء بالمرة (بیان اطلاق قبلا گذشت)
4. لکن آیا می‌توان به مره اکتفا نکرد و دوباره انجام داد؟ به چه عنوان؟
اقتضای تحقیق تفصیل است:
أ. اگر امتثال باعث تحقق هدف اقصی شده است اتیان دوباره وجه ندارد چه به داعی امتثال دیگر و چه این که دو اتیان امتثال واحد باشد.
ب. غرض اقصی حاصل نشده است فلایبعد تبدیل به فرد احسن بلکه مطلق (تبدیل الامتثال)
1. مطلب اول حرفی ندارد. 2. در توضیح اصل اختلاف است: برائت یا استصحاب؟

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

آیا قرینه باید در دلالت اظهر باشد تا مقدم شود؟ یا وقوع در محل قرینه برای تقدّم کافی است؟
صاحب فصول: نزاع منحصراً در هیأت است زیرا ماده که همان مصدر مجرد از ال و تنوین است دلالت بر ماهیت می‌کند و لا غیر.
محقق خراسانی: اولا ماده و مصدر یکی نیستند. مصدر خود نیز مشتق است و لذا اگر در مصدر اتفاق است که دلالت بر ماهیت دارد نه بیشتر دلالت ندارد که در ماده هم چنین است. پس در ماده امکان تصور نزاع هست.
اقول: فتأمل.
اکتفا به مره چون امتثال با مره حاصل می‌شود.
مراد از مره و تکرار: 1. دفعه و دفعات
2. فرد و افراد
ظاهر لفظ اول است و لو هر دو محتمل است که داخل در محل نزاع باشد.
سید حکیم: دفعه بر افراد صادق است فرد ممتد دفعه نیست.
عموم و خصوص من وجه - اقول: فرد ممتد دفعه است پس دفعه اعم است.