header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

1. تفسیر عدالت در نصوص به غیر آن چه در فقه آمده است. پس عدالت شرعی غیر از عدالت فقهی است.
2. تولید عناوین دیگر در کنار عنوان عدالت و ترتیب آثار عدالت بر آن
عدالت و مروّت - دو اختلاف؛ 1. آیا پرهیز از منافیات مروت در تحقق عدالت اعتبار دارد؟
2. مروت چیست؟ منافیات آن چیست؟ مرحوم سید یزدی: عدم مبالات مرتکب آن به دین.(تفسیر است یا تقیید)
تفسیر شیخ انصاری از مروت و ضد آن: ما عدّ مقابلاً للتبرج و تبرج یعنی تظاهر بما یقبح و یستهجن فی الشرع او العرف - حرف مخالفان اعتبار مطابق این تفسیر - مروت در روایات و تحلیل اقتضای آن.
1. مروت به غیر از عدالت بیان شده است. 2. منافیات مروت گاه حرام شرعی است و گاه غیر آن. 3. اعتبار مروت که در غیر حرام می‌آید دلیلی بر اعتبار در عدالت نیست.
4. از روایت ابن ابی یعفور نیز چیزی استفاده نمی‌شود.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

قرآن « ممن ترضون من الشهداء» بعد از بیان جنسیت و عدد
(282 سوره بقره)
حدیث امیرالمومنین علیه السلام در وسائل ج27 ص 399 حدیث 23. و برخی روایات دیگر
تفسیر عدالت در روایات دیگر و کاشتن برخی عناوین دیگر در کنار عنوان عدالت.
برخی توجیهات در مورد روایت ابن ابی یعفور!
نسبت به اعتبار عدم اتیان منافیات مروّت اختلاف است. اعتبار را شیخ انصاری به مشهور بعد از علامه حلی نسبت داده است.
تفسیر مروت در عروة الوثقی.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

ربط میان مفهوم عدالت در لغت و عرف با مفهوم فقهی آن آسان نیست. نسبت بین عدالت لغوی و عرفی با عدالت فقهی عام و خاص من وجه مصداقاً و تباین مفهومی است.
تعجب از اصرار محقق خویی است که سعی دارد معنای عدالت را در لغت و عرف به آن چه در فقه پذیرفته برساند. معلوم نیست اضافه کردن ایشان« فی جادة الشرع بداعی الخوف من الله او رجاء الثواب» بر چه پایه استوار است؟!
ملاحظه کنید: «عدل: اصلان: احدهما یدل علی استواء و الاخر یدل علی اعوجاج» - العدالة: یقتضی معنی المساواة - العدل: القصد فی الامور
محقق خویی در بخشی از کلام خود می‌فرماید: ان المعتبر فی العادل ان یوثق بدینه و لایتحقق ذلک الّا بالاستمرار فی الاستقامة ایشان در این سخن به مثل روایت ابی علی بن راشد اشاره دارد(وسائل ج1/ صلاة الجماعة/ باب 10/ ص 309، ح2)
در حالی که ایشان وثوق به دین را در این روایت به وثوق به اعتقاد امام جماعت معنا می‌کند نه بیشتر.(مستند العروه 5/ جزء دوم / کتاب الصلاة/ ص 396)
به هر روی نباید عدالت را از معنای لغوی و عرفی آن به معنای دیگری کوچ داد. البته در این صورت واژه عدالت نیز موضوعیت نخواهد داشت.
قبلاً اشاره کردیم که روایت ابن ابی یعفور می‌خواهد عدالت شاهد را بیان کند و این در حالی است که آن چه در شاهد - به حسب نصوص متعدد معتبر است «وثوق - اطمینان - آشنایی به واقعه و در کارشناسی خبرویت است.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه

بعید نیست که روایت ابن ابی یعفور از باب تجمیع مروّیات باشد. بنابراین روایت سوزاندن خانه و اهل آن را آورده است...
در روایت تفسیر عدالت به حداکثر معنا شده است در روایات متعدد باب شهادات برای قبول قول شاهد این ها معتبر نیست! التزام فتوایی ندارد.
نقل کلام محقق خویی: عدالت حقیقت شرعیه و متشرعیه ندارد و به همان معنای لغوی خود است.
راه دوم: سلوک از لغت، عرف، استعمالات و ارتکازات محیط بر واژه است. در لغت به اعتدال در امور، استقامت، عدم انحراف و... معنا شده است.
ربط بین عدالت لغوی، عرفی و فقهی؛
از مهمات بحث عدالت است. چون ملکه یا استقامت در جاده شرع و اتیان واجبات و ترک محرمات به طور مطلق از کجا آمده؟ ترک منافیات مروّت از کجا آمده؟
نقل کلام محقق خویی در این باره و نقد آن.