header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

تمسک به نفی حرج و نفی عسر برای اثبات اجزا علی الاطلاق صحیح نیست. حرج و عسر شخصی است لکن حرج و عسر شرعی اوسع است از نگاه ما.
نقل کلامی از سیخ انصاری نسبت به ضرر در معاملات
نسبت به وجه پنجم از وجوه اجزا( اطلاق مقامی یا شبه آن)
و ردّ آن: چیزی از گذشته ثابت نیست به ویژه که حکم کشف را برخی نصوص احیاناً بیان کرده اند مانند لاتعاد و موارد اصول عملیه
وجه ششم: (فهم عرف و عقلا)
بیان دلیل کافی نداریم با فرض انگاره طریقیت.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

نقد ادله قول به اجزا و بیان عدم اجزا
1. نقد وجه اول( لامزیت)
جواب: مزیت حجت بودن اماره دوم و اضمحلال حجیت اماره اول است.
ملاک حجیت زنده بودن اماره است نه مقدار افاده حالات نفسانی برای مکلف
2. نقد وجه دوم ( حجیت از حالا به بعد)
جواب: حجیت زمان ندارد گذشته را نیز می گیرد. بر فرض که در مواردی قبول کنیم( که نمی کنیم) عمومیت و کلیت ندارد. کلام محقق حکیم در این باره و نقد آن.
3. نقد وجه سوم (متوقف بر وصول است)
جواب: مصادره به مطلوب است. بنابر طریقیت است اولا و قضایای حقیقیه ثانیا.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

اجزاء و عدم اجزاء در امارات و قطع - بیان رأی محقق خراسانی: اجزاء در اصول در وقت اثبات متعلق و موضوع و عدم اجزاء در امارات مطلقا و در اصول اگر برای اثبات اصل تکلیف یا نفی آن باشد.
تعیین موضع نزاع در امارات با چند سوال؛
1. آیا نزاع در اماره بر مصادیق نیز می آید؟
2. آیا در کشف خلاف به طور غیر قاطع نیز می آید؟
3. حکم قطع چطور است؟
4. توهم اماره و حکم ظاهری برخاسته از آن چطور؟

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

درس اخلاق: و لا تقف ما لیس لک به علم - ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا.
چرا جمعیتی با این جرأت پیدا می شود! فقط از ابلیس قدر قدرت بر می آید و بس.
بیان رأی مختار نسبت به اجزاء و عدم در اصول عملیه
1. لزوم ماهیت شناسی احکام ظاهری و امر رایج در میان عقلاء
2. ترکیز بر لسان ادله مبیّن اصول عملیه
شارع اعتباراتی را اعتبار کرده است که مکلف گاه به آن ها راه پیدا می کند و گاه راه پیدا نمی کند.
برای رفع تحیر اصولی را برای شاک جعل می کند اصول عملیه عذریه لا کشفیه طریقیه علمیه بنابراین اجزاء بیان زائد می خواهد.
اصل - ارتکاز و... موافق عدم اجزاء