header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1404-1405) - جلسه

1. تشخیص حکم و تشخیص موضوع و متعلق و مصادیق این ها در احکام قضایی و حکومی به دست حاکم و قاضی است.
2. بیان حکم و مفهوم موضوع و متعلق در مخترع شرعی و مستنبط از نص و دارای پایگاه در اجتهاد و مورد تعبد شارع به دست مفتی است.
3. مفهوم سازی و تشخیص مفهوم عرفی(چه بسیط و معقد)به دست عرف است.
4. تعیین مصداق برای موضوع و متعلق در حکم شرعی در اختیار نهادی است که برای مقلد اطمینان یا علم می آورد.
اقتراح مساله 67
غیر واقعی بودن نزاع در بخش معظمی از مساله در نهایت کار.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1404-1405) - جلسه

تصدی تطبیق بر مصداق از فقیه - بما هو مفتی- توضیح فعل میرزای شیرازی و تحریم تنباکو - لزوم اضافه کردن قید«کلیه» در متن عروه و مناسبت حذف کلمه« الفرعیه»
اگر مقلد شک دارد باید از فقیه تقلید کند میتندا به سیره عقلا در رجوعشان به کارشناس.
نهاد رجوع بهه فقیه و مطمئن شدن یا خیر الطرق المیسره ربطی به تقلید ندارد.
این که در بسیاری از کلمات و تعلیقه ها آمده که چون مقلد در فلان امر قادر نیست پس تقلید می کند صحیح نیست. یا به عموم ادله تقلید تمسک شود برای تقلید در موضوعات مستنبط ناصحیح است.
تشکیل لجنه تطبیق با اشراف فقیه.
کلام محقق حکیم و نقد آن:
ایشان بین مخترع شرعی و مستنبط محتاج به مراجعه به نصوص آمیخت نا صحیح دارد.
گزارشی از نمودار ارائه شده در موسوعه سلسبیل - اصلا نزاع می تواند واقعی باشد؟
بیان اقتراح - لزوم پرهیز فقها از ورود به حیطه هایی که مربوط به آن ها نیست.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1404-1405) - جلسه

پاسخ به اشکال
1. نظر به نفس مساله دارد نه وقتی توسط فقیه در لباس فتوا در می آید.
2. چنین فرض خارج باشد از مفروض مرحوم سید.
نظر به ثبوت دارند نه اثبات و الّا در اثبات و با شک اعتنا به مبنای فقیه نمی شود.
بیان تعلیقه ها همراه با تحلیل و نقد آن ها
1. نسبت به لایجری در اصول دین
دو تعلیقه وجود دارد - نتیجه تعلیقه اول و نقد این تعلیقه
2. نسبت به مسائل اصول فقه
تعلیقه های زیادی وجود دارد که به دو تعلیقه بر می‌گردد.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1404-1405) - جلسه

ابهام در لفظ اصول دین و مبادی استنباط - شمول مورد معاد و امامت - امامت از اصول دین در کلام و از اصول مذهب در فقه
موضوع و مصداق باید جدا شود. حکم قضایی و حکومی از فتوا جدا شود.
و اشتباه - یا کالاشتباه- صاحب عروه در این باره - تعیین موضوع و متعلق با فقیه و کارشناس - تعیین مصداق با غیر فقیه
طرح یک ابهام و پاسخ توجیهی:
اگر مثل رأی فقیه در اصول فقه معتبر نیست پس نتیجه برخاسته از آن چطور تقلیدی است؟!