header

آیا فقه شیعه با گذشت بیش از ۱۴ قرن پاسخگوی نیاز امروز هست؟

خلاصه خبر :
پویایی فقه شیعه؛ تاچه کجا و چگونه؟
آیا فقه شیعه با گذشت بیش از ۱۴ قرن پاسخگوی نیاز امروز هست؟

توهم این که قرآن برای۱۴۰۰ سال پیش است وروایات ماقرن هاپیش درشرایط خاص آن دوران صادرشده ونمی تواندپاسخگوی نیازهای امروزباشد، به دلیل عدم اطلاع ازضوابط کلان قرآن وروایات ومنابع فقه است.

حجت الاسلام ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه علیمه قم، در تبیین ظرفیت ها و پتانسیل های فقه شیعه و تشریح پویایی یا عدم پویایی آن گفت: در بیان ظرفیت های فقه شیعه یا به شکل دقیق تر «فقه امامیه» باید به این نکته توجه کرد که فقه دانشی است کاشف از شریعت خداوند. یعنی ما نهادی داریم بنام شریعت یا همان برنامه های الهی که فقه این برنامه ها را کشف کرده و در اختیار مکلفان می گذارد. بنابراین فقه کاشف شریعت است.

وی افزود: شریعت، جامع، جاودان و جهانی است یعنی با توجه به این که کلیه شئون آدمی را فرا می گیرد، جامع است. از آنجا که برای همه مکانهاست پس جهانی است و چون برای همه زمانهاست پس جاودان است. قهرا فقه نیز که کاشف از شریعت است می بایست جامع، جاودان و جهانی باشد.

پاسخ فقه به مسایل باید قابل اجرا و عملی باشد

رییس کرسی نظریه پردازی علوم نقلی در بیان مفهوم پویا بودن فقه تصریح کرد: فقهی که بخواهد جاودان، جامع و جهانی باشد باید پویا و در عین حال پایا باشد. پویا به این معنا که همه حوادث و رویدادهای واقعه را به شکل مناسب پاسخ دهد. به عبارت دیگر اولا باید برای همه مسایلی که پیش می آید در خود پاسخی داشته باشد و ثانیا این پاسخ، مناسب یعنی عملی و قابل اجرا باشد نه این که دست مردم را ببندد و آنها را عاجز کرده و دچار حرج (سختی) گرداند. و البته می بایست پایا یعنی منضبط باشد. نه یک فقه ژورنالیستی غیر منضبط که هنجارشکن است.

این استاد درس خارج حوزه علیمه قم یادآور شد: بنابراین فقه در عین جامع، جاودان و جهانی بودن باید پاسخ مناسب به همه نیازها و حوادث داشته باشد و در فقه امامیه ظرفیت هایی وجود دارد که می تواند این سطح از توان و توقعات را ارائه دهد.

رییس انجمن علمی فقه و حقوق حوزه در ادامه با اشاره به منابع موجود در فقه شیعه، از قرآن، سنت و عقل به عنوان منابع فقهی شیعه نام برد و گفت: ما در منابع فقه، قرآن، سنت و عقل را داریم. و این سه منبع یعنی قرآن ، سنت و عقل هیچ واقعه ای را مسکوت رها نکرده اند. البته ممکن است که در یک موضوع و مسئله به شکل خاص و جزیی وارد موضوع نشده باشند اما در عین حال به قدری عمومات و ضوابط کلان در قرآن و روایات و احادیث وجود دارد که با مراجعه به آنها، می توان کلیه حوادث و وقایع را به شکل مناسب پاسخ گفت.

توهم متناسب نبودن قرآن با جامعه امروز به دلیل عدم علم کافی است

حجت الاسلام علیدوست پاسخگو بودن عقل در مسایل و رویدادها را نیز امری روشن و واضح دانست و خاطرنشان کرد: این که برخی توهم می کنند که قرآن برای ۱۴۰۰ سال پیش است و روایات ما قرن ها پیش در شرایط خاص آن دوران صادر شده پس نمی تواند پاسخگوی حوادث و نیازهای امروز جامعه باشد، بدین دلیل است که اطلاع کافی از ضوابط کلان قرآن و روایات نداشته و منابع فقه را نمی شناسند.

وی یادآور شد: البته نباید فراموش کرد که امور و شیوه های اجرایی از حوزه شریعت فقه، خارج است. یعنی این که به عنوان مثال در این مقطع زمانی چنین کاری انجام بشود یا نشود، نوع مدیریتی است که چارچوب های اصلی آن باید بر اساس همان نصوص باشد اما جزئیات شیوه اجرایی، درگستره شریعت داخل نیست.

عضو جامعه مدرسین حوزه علیمه قم در ادامه و در بیان موانع پویایی فقه و تشریح آنچه که می تواند مانعی برای پویایی فقه باشد گفت: از جمله موانع پویایی فقه می توان به عدم توجه به ظرفیت ها، بدعت انگاری و به عبارت دیگر آوردن بدعت و خروج از انضباط فقهی، همچنین عرفی کردن شریعت و فقه که در اصطلاح از آن به «سکولاریزه کردن فقه» تعبیر می شود، اشاره کرد.

ترس از نوآوری مانع پویایی فقه

حجت الاسلام علیدوست ترس از نوآوری و نظریه پردازی را نیز از موانع پویایی فقه و برشمرد و خاطرنشان کرد: از سوی دیگر ترس از بدعت، توهم از نوآوری، توهم از نظریه پردازی، توهم خروج از انضباط و نوعی احتیاط نابجا یعنی نوعی تجمد(یخ زدگی) و تحجر نیز می تواند از موانع پویایی و یا پایایی فقه باشد.

وی افزود: مواردی که شمرده شد برخی پویایی را از فقه می گیرند و برخی پایایی را. یعنی مراعات هنجارها را از بین می برد. در همین راستا از جمله نهادهایی که می تواند فقه را پویا گرداند و در عین حال آن را از پویایی خارج سازد، مسئله عرف است. یعنی اگر عرف را «منبع» محسوب کرده و «سند کشف» بدانیم و هر آنچه را که مردمان گفتند بگوییم فقه همان است، پایایی فقه از بین می رود.

استاد درس خارج حوزه علیمه قم در بیان جایگاه عرف و نوع تاثیر آن در فقه و مسایل فقهی یادآور شد: اگر از «عرف» استفاده ابزاری شود، یعنی در تفسیر نصوص از عرف استفاده کنیم و به «عرف موضوع ساز» یا «موضوع زدا » توجه داشته باشیم و تخصیصات عرف و خردمندان را که نشات گرفته از عقل آنهاست به عنوان یک «درک عقلی» و «سند عقلی» تلقی کنیم، عرف می تواند به پویایی فقه کمک کند. البته این کمک کردن به پویایی نباید به قیمت از بین بردن پایایی آن باشد .

۴۷۰ بازدید