شهادت در دادگاه دنیا و آخرت
- در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۹۱
- ساعت ۱۲:۵۵
- پرینت مطلب
خلاصه خبر :
شهادت در دادگاه دنیا و آخرتشهادت در دادگاه دنیا و آخرت
بسم الّله الرحمان الرحیم
الحمدللّه والسّلام علی رسول الّله و علی آله آل الّله والذّین بهم فتح اللّه وبهم یختم اللّه و لعنة اللّه علی اعداِئهم اعداء اللّه الی یوم لقاء اللّه
إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها (۱) وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها (۲) وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها (۳) یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها (۴) بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحى لَها (۵) یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ (۶) فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ (۷) وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (۸)
بیان احکام: شهادت به دروغ؛
یکی از مسائلی که در آیات و روایات برآن تأکید زیادی شده مسئله شهادت است، شهادت به این معنی که انسان اگر خواست راجع به واقعهای گواهی بدهد، در صورتی که از آن واقعه اطلاعی ندارد، واجب است که گواهی ندهد. و اگر می داند باید دقیقاً آنچه مطابق با واقع است گواهی بدهد.
متأسفانه در طول تاریخ این مسئله بوده، گاهی منافع شخصی یا خانوادگی اقتضاء میکند، عدّهای خلاف واقع گواهی دهند، مثلاً زن و شوهری اختلاف دارند؛ پدرِ دختر یا بستگانِ داماد را برای گواهی میخواهند، اینها بدون اینکه از قضایا اطلاع داشته باشند، در دادگاه گواهی میدهند، گاهی هم قسم میخورند!
میدانید در فقه داریم اگر کسی متهم به قتل باشد، پنجاه نفر از افرادی که اطلاع دارند، اگر قسم بخورند، این قتل ثابت میشود وقاتل اعدام میشود.
متأسفانه گاهی افراد، در دادگاه قسم میخورند و بعد هم قتل اجرا ء میشود در قرآن تعبیر شده و اجتنبوا قول الزور ؛ شهادت زور از گناهان کبیره است، در قرآن و روایات وعدۀ عذاب داده شده و بخشش خداوند بسیار مشکل است نسبت به این گناه.
شهادت به گناه زور یعنی دروغ، در زبان عربی دروغ، گاهی تعبیر میشود به زور.
از نظر فقه اسلام اگر کسی شهادت به دروغ داد؛
اولاً: باید او را در شهری که زندگی میکند مشهورش کنند. میدانید در هیچ مکتبی به اندازه اسلام نسبت به آبروی افراد احترام قائل نیست، ولی همین مسلمان اگر دروغ گفت و شهادت به خلاف داد فقهاء میفرمایند: باید درآن شهری که زندگی میکند، چرخانده شود و همه مطلع شوند که این شخص شهادت به دروغ داده است، که در هیچ دادگاهی شهادت او را قبول نکنند، البته ممکن است در جرائد اعلام کنند، که مردم آن محل خبر داشته باشند که فلانی شهادتش اعتبار ندارد.
دوماً: حاکم، بستگی به نوع شهادت دروغِ او، از ۱ تا ۷۴ ضربه شلاق به او میزند.
خدای بزرگ توفیق دهد، انشااللّه اهل شهادت به دروغ نباشیم؛
البته این را هم عرض کنم بر عکس شهادت به راستگویی گفتنش واجب است یعنی اگر مثلاً دعوا شد وکسی را دعوت کردند برای شهادت، باید شهادت بدهد و نمیتواند شانه خالی کند بلکه باید برود وشهادت را تحمل کند وبعد از تحمل کردن در دادگاه گواهی بدهد.
این مسئله چون یک مقداری طولانی است فقط اشاره کردم انشااللّه فردا شب بیشتر توضیح خواهم داد.
موضوع بحث: تشکیل دادگاه در قیامت
یکی از بحث های مهمّی که در قیامت مطرح است بحث تشکیل دادگاه است میدانید درقیامت همۀ انسانها در دادگاه الهی باید حاضر شوند و به اصطلاح حسابرسی شوند.
در ابتدا مقایسهای کنیم دادگاه دنیا را با دادگاه آخرت؛
در دنیا وقتی که دادگاهی تشکیل میشود، یک قاضی داریم که به اصطلاح میخواهد دادخواهی کند، و یک پرونده قضایی که قاضی براساس آن پروندۀ قضایی قضاوت میکند، و حداقل دو نفر و بعضی مواقع هم بیشتر، به عنوان کسانی که به دادگاه مراجعه کردهاند، یکی شاکی و دیگری متهم، البته گاهی وکیل هم حضور دارد، وکیل ازطرفِ متهم دفاع میکند اینها اعضای دادگاه هستند.
و این را عرض کنم قاضی بر اساس پرونده قضاوت میکند ممکن است این پرونده درست تنظیم شده باشد ممکن است درست تنظیم نشده باشد ولی علی ایّ حال قاضی موظّف است بر اساس پرونده رسیدگی کند.
و اینجا هر کس زرنگتر باشد و بتواند پرونده را به نفع خودش درست کند قاضی به نفع او رسیدگی می کند؛ مثلاً چند وقت قبل در تهران یک آقایی مستأجری داشت و از خانه هم بلند نمیشد صاحب خانه دیده بود اگر شکایت کند که فلانی مستأجر من است، دادگاه طبق قانونِ عسر و حرج به نفع مستأجر حکم میکند، لذا شکایت را اینگونه تنظیم کرده بود: که یک نفر یکسال است مهمانم شده و از منزل بیرون نمیرود، چون میدانست قانون حمایت از مهمان نداریم، در نتیجه پرونده به نفع صاحب خانه تمام شد.
در اسلام قاضی باید بر اساس پرونده حکم کند، حتی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله و سلم میفرمایند: من براساس ظاهر بین شما قضاوت میکنم، شاکی باید شاهد بیاورد و الا به نفع منکر قضاوت می کنم. اصولاً در تمام دعاوی باید شاکی، شاهد بیاورد و منکر فقط قسم میخورد.
در برخی روایات داریم که امام عصر عجل اللّه تعالی فرجه الشریف، در وقت ظهور طبق واقع حکم می کنند و پرونده قضایی مطرح نیست وکسانی که برای قضاوت در دادگاه امام زمان انتخاب میشوند همه مجتهد هستند و غیر مجتهد حق قضاوت ندارند.
ولی در گذشته و حتی زمان پیامبر طبق پرونده قضاوت میشده، این است وضعیت دادگاه دنیا؛
وامّا دادگاه آخرت:
بحث بسیار مهمّی است در سخنرانی ها هم شاید بشود گفت؛ اصلاً مطرح نشده، در این جلسه انشاء اللّه کامل بحث خواهد شد.
اولاً: در دادگاه قیامت همه چیز ریز و درشت روی صحنه میآید قرآن کریم از زبان مجرمین میفرماید:
یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً
یعنی دوربینی هست که کوچکترین اشیاء را تحت کنترل داشته و حتی نیت خوانی هم کرده ودر روز قیامت حاضر میکند.
ثانیاً: خداوند عالمِ به همه چیز است و در آن دادگاه مقام قضایی است و نیازی به پرونده ندارد ولی در عین حال برای جلوگیری از هر شکایتی بر اساس شاهد قضاوت میکند. پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم میتوانست برطبق واقع حکم کند ولی میفرمودند من به علم خودم قضاوت نمیکنم براساس پرونده داوری میکنم.
خدای متعال هم عالم است نیاز به پرونده قضایی ندارند امّا در عین حال براساس پرونده تشکیل شده قضاوت میکند
چه کسانی در دادگاه آخرت شهادت میدهند؟
از قرآن و روایات استفاده میشود که حدود ۱۰ نفر و۱۰ چیزدردادگاه شهادت میدهند؛
اولین کسی که شاهد بر اعمال انسانهاست خود خداوند است. در سوره های یونس آیه۶۱، حج آیه ۱۷، آل عمران آیه ۹۸ خداوند به عنوان شاهد در صحنۀ قیامت حاضر میشود، قرآن میفرماید:
وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِى الأَرْضِ وَ لا فِى السَّماءِ وَ لا اصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا اکْبَرَ الاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ
یعنى باندازه ذرّهاى «غبار منتشر در هوا» در زمین و آسمان از پروردگار تو پنهان نیست، و کوچکتر از ذرّه و بزرگتر از آن در کتاب آشکار «لوح محفوظ و علم خداى تعالى» نوشته شده.
دوّمین شاهد در سورههای نحل آیه۸۹، نساء آیه۴۱ استفاده میشود که پیغمبران الهی شاهد اعمال ما هستند و هر پیامبری برای امّت خودش شهادت میدهد، پیامبر اعظم کاملاً از کار ما و از نیّت ما اطلاع دارند که شهادت میدهند. قرآن می فرماید:
فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً روزی خواهد آمد (روز قیامت)، پیغمبران را به عنوان شاهدان بر امّت و شمای رسول اللّه را به عنوان شاهد برمردم میآوریم.
یک روز پیغمبر اکرم به عبداللّه ابن مسعود فرمودند: برایم قرآن بخوان! ابن مسعود میگوید: تعجّب کردم چرا که قرآن بر پیامبر نازل شده، شروع کردم به خواندن چند آیه از سوره نساء، رسیدم به آیه: و جئنا بک علی هؤلاء شهیدا؛ به این آیه که رسیدم دیدم اشک از چشمان پیغمبر خدا جاری شد، به نظر شما چرا؟ خوب معلوم است از یک طرف پیغمبر از پدر مهربان برای ما دلسوزتر است.
امام رضا علیه السلام فرمودند: ما از پدر برای شما مهربانتریم.
یک قضیهای جالب نقل کنم میدانید که گنبد امام رضا علیه السلام در زمان صفویه و مرحوم شیخ بهائی ساخته شده است، شیخ بهائی هم عالم وفقیه وهم منجم و مهندس بود، این عالم هنگامی که گنبد در حال ساخت بود به معمار دستورداده بود اواخر ساخت گنبد به او خبر دهند؛ معمار میگوید: اواخر کار گنبد بود و مطابق دستور شیخ بهایی به اطلاع ایشان رساندیم که اگر کاری دارند به مشهد بیایند؛
منتهی معمار دو شب امام رضا علیه السلام را در خواب میبیند و امام میفرمایند کار گنبد را تمام کن و منتظر شیخ بهائی نباش! معمار با این خواب یقین نمیکند تا اینکه شب سوّم امام را با حالتی ناراحت در خواب میبیند که امام تأکید میکنند کار گنبد را به اتمام برسان فردای آن روز کار گنبد را به پایان میرساند و بعد شیخ بهائی میرسد، قصه را برای شیخ تعریف کرده، دیدم این عالم مثل اشک بهار شروع به گریه کردن کرد گفت: من میخواستم دعایی و طلسمی در این گنبد کار بگذارم که هیچ انسان گنهکاری نتواند نزدیک امام علیهالسلام برود وآن حضرت را افرادی پاک زیارت کنند، تا مبادا امام آزرده خاطر شوند ولی الان فهمیدم امام خودشان هم راضی به این کار نبودهاند! امام میخواهند گنهکار و خطا کارهم از این سفرۀ گستردۀ الهی بهرهمند شوند.
به نظر من سخت ترین کار که بر دوش پیامبر گذاشته شده است این است که باید گواه بر امّت باشند و در روز قیامت در محضر خدا خلاف های بچه هایش را بگویید خودشان به ما گفتهاند: أنا و علیٌ ابوا هذه الأمة، شهادت علیه بچهها سخت است ولی در عین حال رسالتی است که برعهده گذاشته شده. لذا ابن مسعود میگوید: وقتی این آیه را خواندم اشک غم از چشمان مبارک حضرت جاری شد.
شاهد سوّم ازسورههای زمر آیه۷۰، توبه آیه ۱۰۵، بقره آیه ۱۴۳، استفاده میشود که خواص امّت غیر از پیغمبر من جمله امامان، شهدا، علما و بزرگان امّت هم گواهان قیامت هستند.
قرآن میفرماید: قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ ؛
گاهی کسی که به حرفی گوش نکند به حالت قهر میگویند هر کاری دلت میخواهد انجام بده؛
قرآن میگوید: پیغمبر به اینها که حرف گوش نمیکنند بگو: هر کاری دلتان میخواهد بکنید! فقط بدانید خدا و پیغمبر و مؤمنین گواه بر اعمال ما هستند، در روایت داریم مراد از این مؤمنین ائمه معصومین، علیهمالسلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند و از کسانی که جزء این گروه هستند امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است در دوران ما حاضر وناظر بر اعمال ما شیعیان هستند و در روایات داریم هر دوشنبه و پنجشنبه نامۀ اعمال به دست حضرت میرسد.
چهارمین شاهد در سورهای؛ ق، از آیۀ ۱۶ تا ۲۱، زخرف، آیه ۸۰ استفاده میشود که هر انسانی را دو نفر فرشته همراهی میکند، قرآن میفرماید: وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ کِراماً کاتِبِینَ یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ. به عنوان گواه و شاهد بر شما نگهبانانی قرار دادیم این نگهبانها نویسنده هستند؛ «کاتبین» و از ریز و درشت کارِ شما خبر دارند، «یعملون ما تفعلون» آنچه که شما انجام بدهید گواه هستند؛
البته اینکه در بین مردم شهرت یافته که فرشتهایی روی شانه راست و فرشتهایی روی شانه چپ انسان مینشیند و اعمال خوب و بد را مینویسد، اساس روایی ندارد گرچه اصل آن صحیح است.
در این جلسه چهار تن از گواهان را بیان نمودیم.
در دعای کمیل هم میخوانیم: کُلَّ سَیِّئَةٍ أَمَرْتَ بِإِثْبَاتِهَا الْکِرَامَ الْکَاتِبِینَ الَّذِینَ وَکَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مَا یَکُونُ مِنِّی وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیَّ مَعَ جَوَارِحِی وَ کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِیَ عَنْهُم.
شب های پند و اندرز و یادگیری است و ما هم که چند بار به دنیا نمیآییم ، یکبار به دنیا میآییم و یکبار از دنیا میرویم اگرجزییات آخرت را بدانیم و یاد قیامت در زندگی انسان زنده شود نه فقط درآخرت بلکه در دنیا و زندگی تأثیرمیگذارد.
به قول یک نویسنده که ظاهراً مسلمان هم نیست میگوید اگر در بهترین قطارهم سوار شویم ولی ندانیم مقصد کجاست این بدترین شکنجه برای مسافر است ولی اگر مسافر مقصد را بداند خیالش راحت و بدون استرس به سفر خود ادامه میدهد یکی از نعمتهایی که خداوند به ما داده اعتقاد به آخرت و قیامت است که به انسان امید و نشاط میدهد، سخت ترین داغ را اگر باور به قیامت داشته باشد برای انسان راحت میشود ولی اگر باور نداشته باشد جزئی ترین حادثه برایش سخت است،
ان شاء الله در جلسات بعد بیشتر بحث خواهیم کرد.
ذکر مصیبت:
حادثۀ عاشورا حادثۀ عجیبی است یعنی همۀ آن درس و پند و اندرز است.
شخصی به نام عمرو ابن عبداللّه که یکی از شهدای کربلا است، نزدیک ظهر عاشورا است و تقریباً مسلم شده که تا یکی دو ساعت دیگر همۀ اصحاب ابا عبداللّه الحسین علیه السلام به شهادت میرسند و سرنوشت جنگ مشخص می شود
عمرابنعبداللّه آمد خدمت امام و گفت: یابن رسول اللّه لحظات آخر زندگی است اجازه بفرمایید یکبار دیگر پشت سر مولایم نماز بخوانم؛ امام فرمودند: عمرو ما را به یاد نماز انداختی (ظهر شده) خدا تو را از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد سپس فرمودند: به لشگر دشمن بگوئید آتشبس کنند تا هم ما و هم آنها نماز بخوانند در اینجا چند نقل است، در یک نقل دارد: لشکرِ دشمن به تیراندازی خود ادامه دادند؛ امام فرمودند: نماز آخرتان است نماز را با اشاره بخوانید{چون میدانید در جنگ وقتی نشود نماز خواند نماز را با اشاره میخوانند و با اشاره رکوع و سجود را انجام میدهند.}
اما دو نفر از همراهان امام به نامهای زهیر ابن قین و سعید ابن عبد اللّه سپر اطراف امام علیهالسلام شدند تا اگر تیری آمد به آن حضرت اصابت نکند. این نقل میگوید: امام با رکوع و سجود نماز خوف را خواندند. (نماز خوف دو رکعتی)
ولی نقل است که سعید ابن عبداللّه در همان نماز، جلوی امامِ زمانش جان داد.
خداوند ما را هم به برکت خون شهدای کربلا در سلک آن نماز گزاران قرار دهد.
*و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون*