header

نکوداشت شیخ اعظم انصاری۹۲-۹۱

خلاصه خبر :
نکوداشت شیخ اعظم انصاری۹۲-۹۱
نکوداشت شیخ اعظم انصاری۹۲-۹۱

نشست بسیار مهم و فاخری می‌باشد؛ هم از جهت موضوع که انتساب دارد به ایستاده بر قله فقه و اصول و اخلاق همو که تجسم رنج و گنج هزاران فقیه بود. در زمان خود و هم از جهت تزئینش به پیام مرجعی بزرگوار و گرانمایه حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی که استفاده می‌کنیم و خوانده می‌شود هم از جهت شرکت‌کنندگان بزرگ از اساتید، محققین، مولفین و محصلان کوشا و پرتوان از جهت سخنرانان هم جزبنده که استثناء بفرمائید از بیانات صدیق گرامی حضرت آقای فاضل جداً بهره بردیم و مطالب کلیدی که ایشان بیان کردند و قابل تعقیب است. بیقین تشکیل چنین همایش‌هایی، نکوداشت‌هایی و امثال اینها که رنگ علمی و اخلاقی دارد، در حوزه‌ها بسیار ضروری است. امیدواریم که انشاء الله در بستر زمان به یک عرف و هنجار تبدیل شود. در فرصتی که از بحث من باقی مانده موضوعی که پیشنهاد شد و قرار است که من در پیوند با او محضر شما دقایقی را صحبت کنم روش‌شناسی اجتهاد البته با تاکید بر اجتهاد شیخ اعظم می‌باشد. مخاطبان بحث حقیر در این نشست دو گروه می‌باشند: 

۱٫ محصلان تحصیل به کتب فقهی و مدرسان بزرگوار که احیاناً متکفل امر اجتهاد هستند. که مطمح نظر من است در بحث امروز اول: تعریف روش‌شناسی است. دوم: ضرورت و فایده این دانش. یا با کمی تنزل کنترل گرایش تعبیر کنیم. می‌دانید که روش‌شناسی برگردان همان واژه متدلوژی یا علم المنهج بزبان دیگران است. تعریف‌های زیادی برای روش‌شناسی بطور مطلق ارائه شده است. پرداختن به آن تعریف‌ها آیا جامع افراد است؟ مانع اغیار هست یا نیست؟ در وقت این نشست نمی‌گنجد و من نمی‌خواهم به آن بپردازم. بحث مفهوم‌شناسی را نباید زیاد معطل شد. من فکر می‌کنم قرار را بر این بگذرایم که روش‌شناسی را به‌معنای اجرای عملیات تفکر و پژوهش و تحقیق معنای روش و شناخت این اجرای عملیات و تفکر و پژوهش و تحقیق باشد و روش‌شناسی بعنوان مثال وقتی که می‌گوییم روش‌شناسی اجتهاد شیخ انصاری مستحضرید که پدیده‌ای را فرض کرده‌ایم بنام اجتهاد شیخ انصاری یعنی یک شخصیتی را فرض کردیم که این شخصیت دارد کاری را انجام می‌دهد، تفکری دارد، پژوهشی دارد، تحقیق می‌کند بنام اجتهاد، می‌شود اجتهاد شیخ انصاری. اگر کسی آمد این اجتهاد را وارسی کرد باید ببینید اولاً شیخ چگونه تفکر می‌کند، از کجا شروع می‌کند و به کجا می‌انجامد و ختم می‌کند چگونه تتبع می‌کند. بالاخره بخشی از اجتهاد مستحضرید تتبع می‌باشد آیا اصلاً شیخ به تتبع در کلمات دیگران اهمیت می‌دهد یا نه؟ اگر اهمیت می‌دهد چه مقدار؟ آیا به قدماء اعتنا می‌کند؟ یا به متاخرین یا به همگان؟ تبع ایشان در آثار اهل تسنن چگونه است متون به ارث رسیده از اخباریان و اصولیان را چگونه وارسی می‌کند؟ حتی با شخصیتهای آن دانش چگونه برخورد می‌کند؟ این می‌شود در واقع روش پژوهش شیخ، بعد از تفکر، پژوهش و تتبع  چگونه تحقیق می‌کند چگونه نظریه پردازی می‌کند؟ از چه مبانی استفاده می‌کند؟ از عناصر دخیل در استنباط چه مقدار استفاده می‌کند؟ منابع استنباط را چه می‌داند؟ استناد استنباط را چه می‌داند؟ در پیوند با مقاصد الشریعة و نصوص مبین مقاصد چگونه برخورد می‌کند؟ در بحث صدیق محترممان اشاره عمدتاً روی عقل بود از نهاد عقل شیخ اعظم چه در کارآیی استقلالی و چه در کارآیی ابزاری چه در کارآیی ترخیصی و چه در کارایی تسبیبی که در فقه و عقل توضیح دادم، چگونه استفاده می‌کند و به نظریه  و به‌رأی مختار می‌رسد؟ اگر که بیاید و این مجموعه را بررسی کند عرض کردم تفکر شیخ، تتبع شیخ و تحقیق شیخ در اجتهاد، آمده روش شیخ انصاری را مورد شناسایی قرار داده است. حال یا پسندیده یا رد کرده است یا مقداری را پذیرفته و مقداری را رد کرده است و لذا من معتقدم این تعریف نحوه‌ی اجرای عملیات تفکر و پژوهش که در بحث من مراد تتبع است و تحقیق را بررسی کردم مثلا در مسئله اجتهاد می‌شود روش‌شناسی اجتهاد. مطلب دیگری که در همین راستا یعنی مفهوم‌شناسی و تعریف روش‌شناسی مطرح است، تقسیم روش‌شناسی است. دوستان گرامی و سروران گرامی و معظم باید توجه داشته باشند که روش‌شناسی به اعتبار مضاف‌الیه آن گاهی موسع و گاهی مضیق است. ما گاهی روش‌شناسی را اضافه می‌کنیم به یک دین؛ مثلا می‌گوییم روش‌شناسی اجتهاد علمای اسلام مسلمانان یا اسلام. گاهی اضافه می‌کنیم به یک مذهب، می‌گوییم روش‌شناسی اجتهاد امامیه، شیعه.‌گاهی به یک مکتب با اینکه مکتب را از مذهب جدا کنیم که دقیق هم همین است و مکتب را اخص از مذهب بحساب می‌آوریم یعنی یکی نظریه‌ای که پیروانی دارد مثل اینکه می‌گوئیم روش‌شناسی اجتهاد اصولی‌ها ، اخباریان و همین‌طور گاهی به شخص اضافه می‌کنیم که در عنوان بحث ما گاهی این عمل صورت می‌گیرد روش‌شناسی اجتهاد شیخ و حتی گاهی یک شخصیت را در یک مقطع از عمر یا در یک کتاب، مورد مطالعه قرار می‌دهیم. مثل اینکه می‌گوئیم روش‌شناسی اجتهاد ابن‌ادریس در کتاب السرائر پس ببینید روش‌شناسی اجتهاد که محور بحث است ممکن است متعلقش دین باشد و مذهبیان ، مکتبیان، شخص باشد و حتی شخصی در یک موقعیت یا در یک کتاب مورد گفتگو قرار بگیرد، در بحث ما، امروز عمدتا من اصراری ندارم که بحث خودم را به شیخ انصاری منحصر کنم یعنی بگویم روش‌شناسی اجتهاد شیخ و لذا عنوانی که عرض کردم روش‌شناسی اجتهاد با تأکید بر اجتهاد شیخ اعظم که یکمقدار بتوانیم از عناصر دیگر هم استفاده کنیم ضمن اینکه من معذرت می‌خواهم عرض می‌کنم در این جزوه‌ای که قاعدتا دوستان ما خدمت شما دادند، در خصوص روش‌شناسی اجتهاد شیخ بحثی از حقیر چاپ شده که در آن کنگره بزرگ شیخ اعظم در دزفول انجام شده بود. من در آنجا البته با نگاه آسیب‌شناسانه عمدتا در آنجا وارد شدم هست محضر آقایان، اگر مایل بودند و فرصتی داشتند. می‌توانند ملاحظه‌ای داشته باشند. لذا من متمم بحث امروزم را آن جزوه می‌بینیم و مبتنی بر آن جزوه بعضی از بحث‌های دیگر را  مطرح نمی‌کنم.

۵۵۸ بازدید