نقش غرب در ظهور داعش - برنامه زاویه
- در تاریخ ۰۴ آذر ۱۳۹۴
- ساعت ۱۸:۵۳
- پرینت مطلب
خلاصه خبر :
آیت الله ابوالقاسم علیدوست عضو جامعه مدرسین و رئیس شورای عالی انجمن های علمی حوزه علمیه قم به همراه دکتر حمیدرضا دهقانی رئیس سابق مرکز مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس در وزارت امور خارجهبسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله ابوالقاسم علیدوست عضو جامعه مدرسین و رئیس شورای عالی انجمن های علمی حوزه علمیه قم به همراه دکتر حمیدرضا دهقانی رئیس سابق مرکز مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس در وزارت امور خارجه
مجری دکتر مالک شجاعی : از منظر یک عالم دین اگر بخواهیم سر فصل های خاستگاه کلامی دینی داعش را بپردازیم، به چه سر فصل هایی اشاره میکنید:
همانطور که در ابتدای جلسه فرموید، پدیده داعش را در این جلسه فارغ از ابعاد سیاسی بررسی می کنیم. اگر به حدود 150 سال قبل برگردیم، عالم معروف مصر محمد عبده در تفسیر القرآن العظیم در ذیل آیه 44 سوره مائده من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون می نویسد:
جهان اسلام به یک کفر وسیع گرفتار شده زیرا که قوانین از غرب میآید و مطابق وحی نیست و قضات و امرا براساس همان قانون حکم می کنند و مجالس قانونگذاری ما هم همین قوانین را تصویب می کند. و این مستلزم کفر قاضی و امرا و قانونگذران است.
عبده در این سخن خود اندیشه ای برخلاف عموم اهل سنت إلقا میکند زیرا عموم اهل سنت اولوالامر را بلغ ما بلغ واجب الاطاعة میدانند، بعد از وی شاگرد فاضلش شیخ محمد رشید رضا که مقرر درسهای استاد خود نیز بود در حدود 110 سال پیش طرح خلافت اسلامی را مطرح میکند، وی در این طرح به دنبال إحیاء اسلام سلف صالح بود و بعد از وی سید قطب حدود 60سال قبل افکارش را متاثر از آن دو شخصیت به پیش برد و طرحی سه ضلعی را عرضه کرد، این سه ضلع عبارت بود از سلفی تکفیری جهادی.
سلفی بودن را از رشید رضا در اندیشه إحیاء خلف صالح گرفت.
تکفیر را از محمد عبده، با این تفاوت که عبده گستره تکفیر را به کارگزاران نظام مقید کرده بود. ولی سید قطب در بخش تکفیر متاثر از وهابیت بود و البته با این تفاوت که وهابیت به تکفیر معتقد بود ولی به جهاد باور نداشت و در اندیشه سید قطب راهی غیر از جهاد باقی نمیماند که به عنوان ضلع سوم این مثلث رقم بخورد.
در سال 1966 شاگرد سید قطب به نام مروان حدید در زمان حکومت بعث، در سوریه اندیشه سید قطب را ترویج میکند. این جریان در قالب طالبان خود را در افغانستان و پاکستان نشان میدهد و پس از حمله آمریکا به عراق به رهبری شخصی به نام ابو مصعب زرقاوی به عراق ره پیدا میکند.
بنده در این قسمت به مقطعی از تاریخ معاصر اشاره کردم ولی اگر بخواهیم پیشینه کاوی بیشتری انجام دهیم، پیشینه اینها به صدر اسلام بر می گردد که مصداق بارز آن خوارج هستند و این اندیشه حتی در زمان حضور حضرت ختمی مرتبت ص مصادیقی داشته است.
تردیدی در این نیست که سرویس های امنیتی در این میان نقش دارند و به نفع خود بهره بردای می کنند. ولی دانستنی است که در کشف به وجود آوردندگان داعش نباید ناقص عمل کنیم، اگر تمام ذهن خود را بر سرویس ها اطلاعاتی معطوف کردیم، راست ناقصی را گزارش داده ایم، و این تحلیل ناقص در ارائه راه حل و مدیریت بحران، تاثیر سوء خود را میگذارد.
روی دیگر این سکه، منابعی است که این افراد را تغذیه فکری میکند. این مدارس مکه و مدینه و جده و قطر و امارات است که افکار ناصحیح را به اذهان افراد القاء میکند.
اگر تمرکز خود را بر هریک از این دو عامل ( سرویس های امنیتی – مدارس ضلال) زیاد کنیم به گونه ای که از دیگر باز بمانیم، دیگر در حاشیه امن قرار میگیرد و در کنار ما به تخریب خود ادامه میدهد، از این رو این دو عامل را باید به موازات یکدیگر پیش ببریم.
فراموش نکنیم که سرویس های اطلاعاتی هر چه امکانات به پای این شجره خبیثه بریزند، نمیتوانند برای این گروه، نیروهای انتحاری درست کنند، نیروی انتحاری شست و شوی مغزی در مدرسه ای شده که بدو گفته اند: پس از انتحار شب عاقد تو پیامبر اکرم ص است !!!!!
عوامل جذب نیروهای انسانی به پدیده شوم داعش، مختلف است، یکی از این علت ها چنانکه جناب دکتر دهقانی نیز بدان اشاره کردند وجود خفقان و ظلم در منطقه و تبعیض در غرب است، میدانید که مساجد اروپا عمدتا تحت تدبیر عربستان و قطر است، یک مسلمان اروپایی تحت تربیت اندیشه وهابی، با وجود خفقان شدید، تبعیض و تحقیر وقتی می بیند گروهی برای احیای خلافت با ظاهری اسلامی با داعی اجرای حدود و حجاب و غیره قیام کرده است، به طور طبیعی جذب آن میشوند.
انقلاب اسلامی ما با گذشت 37 سال از مردم ما انسان هایی با بصیرت ساخته که به راحتی دغل و ریا را از حق و حقیقت تشخیص میدهند ولی این نفود بصیرت در همه جای دنیا نیست، لذا با اندک ادعایی، افرادی تحصیل کرده، جذب گروهی مثل داعش میشوند.
مقام معظم رهبری نیز در سخنان اخیر خود به موضوع جریان فکری بودن، و روی دیگر این سکه اشاره کردند، ایشان فرمودند: در تقابل با وحشیگری و تروریسم خشن داعش و گروههای تکفیری نظیر آن که بهنام اسلام این جنایات را انجام میدهند، باید به مردم مجال فعالیتهای اسلامی صحیح داده شود و بهترین راه خنثی کردن نفوذ این جریانها، تقویت حرکتهای فکریِ اسلامیِ معتدل و عقلانی است.
در پایان بنده فکر نمی کنم که در دو دهه آینده چیزی به عنوان داعش در جهان داشته باشیم.