فلسفه و اصول فقه دو دانش مجزا از هم هستند
- در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۹۴
- ساعت ۲۳:۰۲
- پرینت مطلب
خلاصه خبر :
عضو شورای عالی حوزههای علمیه گفت: نظریههای مختلفی در مورد ارتباط فلسفه و اصول فقه وجود دارد ولی باید گفت این دو، دانشهایی مجزا بوده و در متد و غایت متفاوت از یکدیگرند. فلسفه و اصول فقه دو دانش مجزا از هم هستند
عضو شورای عالی حوزههای علمیه گفت: نظریههای مختلفی در مورد ارتباط فلسفه و اصول فقه وجود دارد ولی باید گفت این دو، دانشهایی مجزا بوده و در متد و غایت متفاوت از یکدیگرند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست امشب در همایش فلسفه فقه که در تالار اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به مناسبت روز جهانی فلسفه برگزار شد در سخنانی با موضوع «فلسفه فلسفه فقه» اظهار کرد: نخستین مسئله این است که به چیستیشناسی فلسفه فقه بپردازیم و در دومین گام، ارتباط آن را با اصول فقه مورد بررسی قرار دهیم.
وی افزود: در گام سوم هم باید به ضرورت فلسفه فقه بپردازیم و دیگر اینکه مسائل فلسفه فقه را فهرست کنیم.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه با بیان اینکه فلسفه دانشی توصیفی است، گفت: فلسفه در حقیقت توصیف وجود میکند و از موجود گزارش میدهد همانطور که وجود دارد.
وی ادامه داد: سنخ فلسفه از نوع توصیف و تحلیل است در مقام دانشهایی که روح غالب بر آنها، نظریهپردازی است.
علیدوست با اشاره به معنی فقه اظهار کرد: فقه در دوران ما دارای سه کاربست است؛ فقه به معنای دانش کاشف شریعت نخستین معنی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به دومین اصطلاح در مورد فقه یعنی عملیات استنباط اشاره کرد و افزود: یعنی فقه درسی است که عملیات استنباط را به طلاب میآموزد؛ گاهی نیز به مجموعه مسائل دانش فقه، اطلاق فقه هم صورت میگیرد.
وی بیان کرد: وقتی گفته میشود فلسفه فقه، میتوان آن را به عنوان دانش فلسفه فقه و همچنین فلسفه عملیات استنباط دانست.
علیدوست با بیان اینکه این نگاه و تعریف، دارای لوازمی است، گفت: فلسفه فقه دانشی خارج از فقه است زیرا میخواهد مجموعه فقه را توصیف کند.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه افزود: برخی اصرار دارند بگویند فلسفه و اصول فقه هیچ تفاوتی ندارند بلکه دو اصطلاح قدیمی و جدید هستند؛ البته برخی بر این عقیده هستند که رابطه این دو، ارتباط میان عام و خاص بوده است یعنی اصول فقه فلسفه فقه را زیر پوشش قرار میدهد یا بالعکس فلسفه فقه اعم بوده و بخشی از آن، اصول فقه را شکل میدهد.
وی عنوان کرد: به نظر میرسد این اندیشهها از هر نوع که باشند، هیچ کدام نمیتوانند توصیف دقیقی در مورد فلسفه فقه و ارتباط آن با اصول فقه ارائه دهند زیرا این دو دانش ارتباطی با هم ندارند و در نهایت، در متد بحث و مدیریت کلام و موضوع تفاوتهایی با هم دارند.
علیدوست با بیان اینکه اگر در چند مسئله هم شباهتهایی وجود داشته باشد از نظر حیثیت کلام با یکدیگر متفاوت هستند گفت: این امر سبب میشود فلسفه و اصول فقه راهی جدا در پیش بگیرند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به ضرورت پرداختن به فلسفه اشاره کرد و افزود: معتقد هستم فلسفه فقه در بسیاری موارد بنیان و اساس اصول فقه به شمار میرود؛ بسیاری از مسائل مفقوده از سنخ فلسفه فقه هستند که باید به آنها توجه کافی صورت بگیرد.
وی ادامه داد: از سه دفتر مورد نیاز اصول فقه تاکنون یک دفتر آن نوشته شده که میتوان گفت با کمی فاصله گرفتن، فلسفه فقه را در ادامه آن منتشر کنیم.
علیدوست گستره شریعت را یکی از مهمترین مسائل در فلسفه فقه دانست و تصریح کرد: فقه دانش کاشف شریعت است و به همین دلیل تا زمانی که گستره این دانش را ندانیم، نمیتوانیم بگوییم فقه ما کاشف چیست که فلسفه فقه، این گستره را مشخص میکند.