header

دفتر دوم اصول فقه را بگشاییم

خلاصه خبر :
دفتر دوم اصول فقه را بگشاییم
دفتر دوم اصول فقه را بگشاییم 

در این زمینه رشد اصول فقه سه نظر وجود دارد: اول آنکه نه تنها اصول فقه به مرز کفایت رسیده است بلکه در بحث و تدریس و تحصیل و فراگیری چاق هم شده است و باید از حجم آن کاست. این تفکر گاهی از سوی ناویژه دانان مطرح می شود که حظّی از این دانش نبرده اند.

علیدوست به دیدگاه دوم در این زمینه اشاره کرد و افزود: دسته دیگر عقیده دارند اصول فقه نه جسیم شده و نه کم دارد بلکه بر اساس نیاز به وجود آمده است و ما برای دانش اصول فقه، طرحی از پیش نداشتیم بلکه وقتی در فقه یک خلا در فرآیند استنباط پیش می آمد، یک رویه ایجاد می شد.

او به دیدگاه سوم که بخشی از دیدگاه خود بود اشاره کرد و اذعان داشت: ما دو جهت را باید در این دانش عظیم جدا کنیم؛ یکی از نظر حجم گفتگو از مسائل که در اینجا می توان گفت اصول نسبت به حجم گفتگو از برخی مسائل جسیم است و باید تنزیه شود اما از نظر تعداد مسائل، مسائل زیادی وجود دارد.

به گزارش رساله حقوق از قم، در این همایش آیت‌الله جعفر سبحانی، حجت‌الاسلام علی‌اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام ابوالقاسم علیدوست عضو شورای مدرسین حوزه علمیه قم و جمعی از روحانیون قم حضور داشتند.

سعود فیاض با اشاره به اینکه این نشست یازدهمین همایش از سلسله همایش‌هایی است که هر ساله به مناسبت روز جهانی فلسفه انجام می‌شود گفت: همایش ملی فلسفه اصول فقه با همکاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و انجمن اصول فقه حوزه برگزار می‌شود.

وی با بیان اینکه این پژوهشگاه در برگزاری این همایش دو هدف را پیگیری می‌کند، عنوان کرد: هدف اول ما طرح مباحث علمی و معرفتی جدید است.

دبیر همایش ملی فلسفه اصول فقه ارج نهادن به مقام علمی و معنوی بزرگان حوزه‌های علمیه و زنده نگه داشتن یاد آنها را هدف دوم عنوان کرد و گفت: در همین راستا پژوهشگاه تصمیم گرفته است که نکوداشت امسال را به آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی اختصاص دهد.

در ادامه همایش حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر رشاد‌، آیت‌الله جعفر سبحانی و حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست پیرامون در ادامه از کتاب «پیرامون فلسفه اصول فقه» که شامل مجموعه مقاله‌ها و مصاحبه‌هایی در مورد فلسفه اصول فقه است و همچنین کتاب «المنهج القویم فی شرح تحفه الحکیم» شرح مرحوم آیت‌الله محمد حسن مرعشی تستری در موضوع فلسفه و شرح منظومه تحفه الحکیم محقق اصفهانی، توسط آیت‌الله سبحانی رونمایی شد.

در پایان همایش مقاله‌ کاربردشناسی در اصول فقه توسط حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا، مقاله «بررسی مبادی کلامی در دانش اصول فقه» توسط حجت‌الاسلام سید صادق محمدی و مقاله «تاثیر هرمونوتیک و مبانی آن بر مباحث اصول فقه » توسط حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عرب صالحی ارائه شد.

آیت الله جعفر سبحانی در همایش فلسفه اصول فقه که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزارشد، اظهار کرد: وقتی در خصوص فلسفه یک علم صحبت می‌شود در واقع نگاهی از بیرون به آن علم است که به بررسی شکل و بنیاد آن علم می‌پردازد.

وی گفت: وقتی اصول فقه را از درون مطالعه می‎کنیم، مباحثی چون اوامر، نواهی و مسایل مختلف مطرح می‌شود؛ اما وقتی این علم را از بیرون مطالعه می‌کنیم باید به هشت عنصر مرتبط با این علم اشاره و آنها را تحلیل کرد.

آیت‌الله سبحانی خاطرنشان کرد: در مطالعه فلسفه اصول فقه، باید به مباحثی چون انگیزه، مبانی، تاریخ، روش‌های مختلف در تدوین مبانی، موضوع علم و شناخت ماهیت علم و… پرداخت.

وی گفت: اولین مرحله از مراحل هشتگانه فلسفه اصول فقه، انگیزه ایجاد این علم است؛ فقهای قرن دوم هجری احساس کردند که باید برای استنباط و صدور احکام، یک سری مبانی متقن داشته باشند و بدون این مبانی نمی‌توانند به صدور حکم اقدام کنند؛ چون تا پیش فرض‌ها ثابت نشود نمی‌توان آن را مطرح کرد.

این مرجع تقلید یادآورشد: یک رشته از مبانی اصول را مبانی الفاظ تشکیل می‌دهد؛ بسیاری از مسایل اصول فقه را باید از باب ملازمات بررسی کرد؛ بنای این گزاره علم اصول فقه، عقل نظری است؛ در واقع باید این گونه گفت که عقل نظری مبنای اصول فقه است.

آیت الله سبحانی اظهار کرد: گاهی حسن و قبح عقلی مبنای علم اصول می‌شود؛ بسیاری از مباحثی که در اصول فقه مطرح است از مبادی عقلایی بهره می‌برد.

وی گفت: قرآن نیز یکی از مبانی اصول فقه است و در کنار آن سنت نبوی و حضرات معصومین(ع) نیز از دیگر مبانی این علم به شمار می‌رود.

این مرجع تقلید در ادامه با اشاره به تاریخ علم اصول تصریح کرد: اهل سنت این علم را به امام شافعی منتسب می‌دانند و این در حالی است که ما معقتد هستیم ائمه اطهار(ع) بانی اصلی این علم هستند؛ حضرت امام باقر(ع) و صادق(ع) قواعد علم اصول را بیان کردند که این بیان به شاگردان منتقل شد و دیگران از همین مبانی استفاده کردند و اصول را جلو بردند؛ البته نباید فراموش کرد ائمه(ع) در این رابطه کتاب ننوشتند، بلکه تعلیمات آنها باعث بوجود آمدن کتب شد.

وی اظهار کرد: در همین زمینه مرحوم شیخ حر عاملی کتابی را تنظیم کرده است که به روشنی مصادیق این مبانی مطروحه توسط ائمه اطهار(ع) را بیان کرده و این ادعا را به طور مستند اثبات کرده است.

آیت‌الله سبحانی در بیان روش‌های تدوین علم اصول به عنوان یکی دیگر از مباحث فلسفه این علم، عنوان کرد: در این جا دو روش، یکی خاص متکلمین و دیگری خاص فقه مطرح شده است؛ اهل سنت دو روش دارند؛ متکلمین آنها از شافعی به بعد نیز به علم اصول به دیده استقلال می‌نگرند؛ این درحالی است که اختلاف به اصول فقه به دیده استقلال نمی‌نگرند؛ یعنی هر قاعده‌ای که با فتوای امام(ره) یکی باشد را قبول می‌کنند و این علم را مستقل نمی‌دانند.

وی گفت: در قرن هفتم جمع بین این دو نیز ایجاد شد؛ «ساعاتی» بین این دو را جمع کرد و هم قواعد اصولیه را آورد و هم فرع مرتب این قواعد را؛ اما امامیه از روز اول نیز علم اصول را مستقل می‌دانستند؛ کتبی که در قرن۴تا امروز نوشته شده است حاکی از واقعیت این مطلب است؛ تذکره شیخ مفید و ذریعه سید مرتضی شیخ طوسی و… همه به این مسئله اشاره کرده‌اند.

آیت الله سبحانی خاطرنشان کرد: موضوع علم اصول از منظر ما حجت در فقه است؛ در این رابطه باید عوارض حجت فی الفقه را نیز بررسی کرد؛ عوارض خارجی مثل حرکت، سکون و تحلیل و عقلانی از جمله این مباحث است؛ علم ما در تعیین این موجود است؛ این مبحث از مباحث آیت الله العظمی بروجردی بود که روزی امام (ره)به این سخن اشکال کردند، ولی مرحوم آیت‌الله بروجردی پاسخ دادند که هرچه مجهول وسیع‌تر باشد شناسایی آن نیز آسان‌تر است.

 این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: جامع بین افراد صحیح نیست، چون اثر واحد از او سر می‌زند؛ اثر واحد هم موثر را می‌خواهد؛ اگر بخواهیم تحولی انجام دهیم باید علاوه بر کاری که آیت الله غروی اصفهانی کردند باید مباحث اصول فقه را بر محور اعتباریات بررسی و بیان کنیم.

وی در باب واحد تکامل اصول فقه نیز افزود: اصول فقه دوره‌های مختلفی دارد که دوره هسته‌ای آن مرتبط با زمان اهل بیت(ع) بود که پس از آن دوره شکوفایی رسید که این دوره از شیخ مفید آغاز و تا شهید ثانی ادامه داشت؛ پس از ظهور اخباریون که باعث احیای اخبار و ضعف در عرصه‌های دیگر شد، افرادی چون محقق بهبهانی ظهور کردند که این دوره، دوره تکامل اصول فقه بود؛ پس از آن شاگردان ایشان چون شیخ جعفرکاشف الغطا، میرزای شیرازی و شیخ انصاری این راه را ادامه دادند؛ پس از این دوره علم اصول در بلندا قرار گرفت که دوران بزرگانی چون آخوند خراسانی و آقاضیاعراقی و آیات عظام بروجردی و امام راحل بودند که این دوران را دوران فوق تکامل می‌نامیم.

به گزارش رساله حقوق وی در پایان سخنان خود بر لزوم تکامل علم اصول فقه تاکید کرد و گفت: این علم پالایش می‌خواهد، شیخ محمد حسین غروی اصفهانی از جمله تحول خواهان در این راستا بودند که باید در جای خود به تحولات ایشان در این عرصه اشاره شود.

حجه الاسلام علیدوست: دفتر دوم اصول فقه باید نوشته شود

حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست در همایش ملی فلسفه اصول فقه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اصول فقه را دانش بومی اسلامی دانست و اظهار داشت: اصول فقه جزو نادر دانشهایی است که در تمدن اسلامی به وجود آمده و رشد کرده است.

او موسس دانش اصول فقه را امیر مومنان دانست و اظهار داشت: محقق اصفهانی بی تردید ویژه دان در اصول فقه است. با اینکه شاید در حوزه ها ایشان را به عنوان فیلسوف و حکیم می شناسند اما غلبه آگاهی وی در اصول بیش از فلسفه است هرچند در فلسفه هم بی اطلاع نیست.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: ما نمی توانیم در اصطلاحات روز، محقق اصفهانی را صاحب مکتب بدانیم اما در مجموعه اصول، نوآوری است چنانچه در ارائه ساختار صاحب نظریه است.

او اظهار داشت: مباحث ملازمات عقلیه و تا حدودی مباحث حجت اولین بار توسط مرحوم اصفهانی از اینکه در اصول علمیه طرح شد و تا حدودی در مباحث لفظیه نجات پیدا کرد.

علیدوست عنوان کرد: مرحوم اصفهانی تالیفاتی در اصول دارد که مشهورترین ان نهایه الدرایه فی شرح الکفایه است اضافه بر اینکه بر رساله شیخ انصاری هم تعلیقی دارد. رساله ای هم بر اجتهاد و تقلید دارد که رویکرد او در این رساله بیشتر اصولی است.

او با بیان این مطلب که سنگینی تالیفات ایشان، سنگینی محسوسی در بخش اصول فقه است، گفت: مرحوم محقق اصفهانی ۱۳سال شاگردی اصولی ایستاده در قله مرحوم اخوند خراسانی را کرده است که تنها دو روز در درس وی غائب بوده است. اهتمام ایشان به اصول تا جایی است که در دورانی که دوره های اصول شش و هفت سال است، دوره اصول ایشان ۱۵سال بود.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عنوان کرد: مرحوم محقق نوآور در مجموعه اصول فقه و نظریه پرداز در ساختار دادن به اصول فقه بود اما سئوال این است که آیا با وجود این بزرگان ، اصول فقه به حد کفایت رسیده است؟

او تصریح کرد: در این زمینه سه نظر وجود دارد: اول آنکه نه تنها اصول فقه به مرز کفایت رسیده است بلکه در بحث و تدریس و تحصیل و فراگیری چاق هم شده است و باید از حجم آن کاست. این تفکر گاهی از سوی ناویژه دانان مطرح می شود که حظّی از این دانش نبرده اند.

علیدوست به دیدگاه دوم در این زمینه اشاره کرد و افزود: دسته دیگر عقیده دارند اصول فقه نه جسیم شده و نه کم دارد بلکه بر اساس نیاز به وجود آمده است و ما برای دانش اصول فقه، طرحی از پیش نداشتیم بلکه وقتی در فقه یک خلا در فرآیند استنباط پیش می آمد، یک رویه ایجاد می شد.

او به دیدگاه سوم که بخشی از دیدگاه خود بود اشاره کرد و اذعان داشت: ما دو جهت را باید در این دانش عظیم جدا کنیم؛ یکی از نظر حجم گفتگو از مسائل که در اینجا می توان گفت اصول نسبت به حجم گفتگو از برخی مسائل جسیم است و باید تنزیه شود اما از نظر تعداد مسائل، مسائل زیادی وجود دارد.

استاد حوزه بر لزوم تهذیب در حجم گفتگو از خیلی مسائل اصول فقه و لزوم طرح مسائل زیاد در قالب دفتر دوم تاکید کرد و گفت: اصول فقه ما وظیفه فهمنده و متکفل استنباط را بیان می کند و به نظر می رسد عهده دار بیان وظیفه مبینان شریعت نیست.

او در پایان یادآور شد: باید دفتر اول اصول فقه تکمیل شده و دفتر دومی برای اصول فقه نوشت.

حجت الاسلام صادقی رشاد: جامعیت، مانعیت و جهت مندی باید در تعاریف علوم مورد توجه قرار گیرد

حجت الاسلام والمسلمین صادقی رشاد نیز در همایش فلسفه اصول فقه که با محوریت اندیشه های آیت الله العظمی غروی اصفهانی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه قم برگزار شد، اظهار داشت: حضرت آیت الله سبحانی با قبول دعوت برای سخنرانی در این همایش و مقاله ای که ارائه کردند، در حقیقت این دانش نو را به رسمیت شناختند.

او با بیان اینکه از حدود ۱۲سال پیش به این سو، هرساله به بهانه روز فلسفه نشستهایی با موضوع تکریم یکی از حکما برگزار می شود، عنوان کرد: اولین نشست از این سلسله نشستها با موضوع فلسفه های مضاف و با حضور آیت الله سبحانی برگزار شد.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در عین حال تاکید کرد: افزون بر یکماه است که  در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، موضوع فلسفه های مضاف در دستور کار قرار گرفته و در حال حاضر روی ۴۰فلسفه مضاف کار می شود.

او یادآور شد: کار شیخ بهایی در زبده الاصول، کار شهرانی در المدخل و کار شهید سید محمد صدر در حقیقت زمینه ساز تولید جدید دانش فلسفه اصول فقه می تواند باشد اما سهم محقق اصفهانی در این زمینه برجسته است.

رشاد ادامه داد: علامه شهرانی اولین کسی است که با نوشتن مقاله ای به عنوان برخی فلسفه های مضاف اشاره کرده است مانند فلسفه زیبایی یا فلسفه حقوق اما تعریفی از انها ارائه نکرده است.

او بیان داشت: اولین تعریف ثبت شده از فلسفه علم متعلق به علامه جعفری است که می گوید فلسفه علم، معرفت ماهیت علم به انواع اصول و مبادی و نتایج آن است …

دبیر شورای عالی حوزه های علمیه تهران ادامه داد: پس از آن آیت الله العظمی جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی تعاریفی ارائه کردند که تعریف علامه جوادی آملی کاملترین و فنی ترین تعریف فلسفه مضاف است.

او جهت مندی در تعریف علوم را لازم دانست و گفت: بی توجهی به این مسئله سبب بروز اختلافها در تعریف و تلقی علوم می شود در حالیکه جهت مندی در تعریف سبب رفع بسیاری از نزاعها خواهد شد.

رشاد با بیان اینکه جامعیت، مانعیت و جهت مندی باید در تعاریف علوم مورد توجه قرار گیرد، ابراز داشت: فلسفه اصول فقه را باید دانش قلمداد کرد نه یک نگاه و رویکرد. فلسفه اصول فقه، فلسفه است و طبیعتا نباید به جزئیات بپردازد.

او با تقسیم فلسفه های مضاف به دو دسته گفت: یک دسته فلسفه های مضاف فوق علم است که معطوف به تحلیل احکام کلی علم بما هو علم است و دسته دیگر فلسفه های مضاف فوق مسائلی است که احکام کلی و حکمی معطوف به مسئله های کلان یک علم را مورد توجه قرار می دهد. 

۶۶۵ بازدید