نقد آیت الله علیدوست بر نشر یک پیش نویس
- در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۵
- ساعت ۲۲:۳۱
- پرینت مطلب
خلاصه خبر :
آیت الله ابوالقاسم علیدوست، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در یادداشتی از نشر برخی پیش نویس های استاد شهید مرتضی مطهری ره، انتقاد کردند. این نقد متوجه محتوای یادداشتی خاص و انتشار آن در جلد پانزدهم از مجموعه یادداشت های استاد مطهری از یک سو و عرضه آن در برخی شبکه های مجازی از سوی دیگر است.آیت الله ابوالقاسم علیدوست، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در یادداشتی از نشر برخی پیش نویس های استاد شهید مرتضی مطهری ره، انتقاد کردند. این نقد متوجه محتوای یادداشتی خاص و انتشار آن در جلد پانزدهم از مجموعه یادداشت های استاد مطهری از یک سو و عرضه آن در برخی شبکه های مجازی از سوی دیگر است.
این روزها در یکی از کانالهای تلگرام، پیشنویسی از پیشنویسهای دهه 1330 منسوب به شهید مطهری منتشر شده است. این یادداشت که در عنفوان جوانی شهید مطهری نوشته شده و شاید بیتاثیر از آفات جوانی نبوده در شرایطی خاص و درباره روحانیان مشخصی که آن روزها آرزوهای دوران جوانی شهید مطهری را تأمین نمیکردهاند، نوشته شده است. وضعیت حاکم بر متن، گونهای است که امروز اگر شهید مطهری در قید حیات بود، آن را در آلبوم خاطرات خود نگه میداشت و لااقل با این وضعیت به انتشار عمومی نمی رساند. انتشار تلگرامی این یادداشت و قرار دادن آن در دسترس همگان، موجب شده است چند نکته زیر یادآوری شود:
یکم) کتاب سازی با پیش نویسهای غیر آماده؛ روشی ناپسند
پیش نویسهای خصوصی شهید مطهری نیز مانند یادداشتهای همه محققان دیگر غالباً چیزی بیش از یک مشت فرضیه نیست و خاصیت فرضیه این است که در فرایند تحقیق ممکن است تغییر کند. اگر به معنای « اندیشه» و «کتاب» و رابطه این دو عنصر توجه کافی بشود، تصدیق خواهد شد که انتشار یادداشتهای خصوصی و پردازش نشده یک محقق اولا برخلاف فرهنگ صحیح کتابخوانی است (ای کاش متولیان انتشار صدرا از اول مرتکب این قصور نمیشدند!) ثانیاً چون چنین یادداشتهایی معمولا خام و پردازش نشده هستند، انتشارشان ظلم آشکاری به محقق است. چنین عملی به این میماند که شخصی را با لباس خواب از خانه بیرون بکشند و درست به همان جایی ببرندش که در آنجا همیشه با لباس رسمی و آراسته ظاهر میشده است (ضُرب مثلٌ فاستعموا له)!
دوم) تعمیم مغالطه آمیز و ناروا در خود یادداشت
در این پیشنویس ادعا شده است که روحانیت تقسیم کار کرده و کارهای بیزحمت و منفعت طلبانهای مانند جمع آوری وجوهات را با علاقه انجام میدهد ولی کارهای پرزحمتی مانند اصلاحات اجتماعی را انجام نمیدهد(!) اگر (چنانکه ظاهر این یادداشت است) این قضاوت دربارهی کلیت سازمان روحانیت باشد پس در طول تاریخ روحانیت، شهید اول و ثانی برای چه اعدام شدند؟ قاضی نور الله تستری برای چه بر دار رفت؟ جلوی ستم آشکاری که در قرار داد تنباکو بر مردم شده بود را چه کسی گرفت؟ شیخ فضل الله نوری در تهران به صورت جهری و آخوند خراسانی در نجف به صورت إخفاتی برای چه به شهادت رسیدند؟ سید حسن مدرس را در غربت کاشمر برای چه شهید کردند؟ محمد تقی بافقی را در قم چرا تازیانه زدند؟ اگر روحانیت وظایف خود را انجام نمیداد، در همان دهه 30 که این یادداشت تحریر شده، شاه ایران تا پایان عمر آیت الله بروجردی از خوف چه کسی اصلاحات ارضی و سیاستهای دیگرش را اجرا نمیکرد؟ و سرانجام خون چه کسانی بود که بر هیبت دو هزار و پانصد ساله شاهان ایرانی مهر بطلان زد و انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند؟ روحانیون تصمیمگیر و تصمیم ساز و سازمان دهنده روحانیت در زمان نوشتن این یادداشت ناستوده از اساتید و همراهان شهید مطهری آیا آن گونه که در این یادداشت آمده، تقسیم کار کرده بودند؟!!!
سوم) مغالطه زمان پریشی در انتشار یادداشت!!
بی تردید این پیش نویس شهید مطهری در شرایط سیاسی – اجتماعی خاصی نوشته شده و درباره کوتاهیهای خاصی که ایشان با مشخصات شخصی خودشان ( به ویژه جوانی) فکر میکردهاند در بخشی از روحانیت وجود دارد، به صورت خام (و به غیر قابل عرضه) تحریر شده و این حق ایشان ( فقط ایشان) بوده است که پیشنویسهای مقدماتی خودشان را پردازش، ویرایش و اصلاح کنند و اگر صلاح دیدند آماده انتشار عمومی بکنند.
چنین پیشنویس پردازش نشدهای که در زمانی خاص تحریر یافته و نوک پیکان انتقاداتش متوجه گروه خاصی بوده، در این زمان آن هم در فضای مجازی (که اغلب کاربرانش به مشخصات آن زمان آگاهی کافی ندارند)، منتشر میشود و نوک پیکان انتقادش به سویی دیگر تغییر داده میشود! چنین عملی مصداق روشنی از «مغالطه زمان پریشی» است و از هر کس صادر شود، نارواست.
ابوالقاسم علیدوست
حوزه علمیه قم