زعامت فقیه
- در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۹
- ساعت ۰۰:۰۲
- پرینت مطلب
خلاصه خبر :
اثبات زعامت فقیه برای حکومت به استناد قرآن، روایات و عقل دشوار نیست.اثبات زعامت فقیه برای حکومت با استناد به قرآن، روایات و عقل دشوار نیست
مرحوم امام(ره) با جهات مختلفی از جمله بحث ولایت فقیه شناخته میشوند
اصل مسئله ولایت فقیه از ابتکارات حضرت امام خمینی (ره) نیست و فقیهان از صدها سال قبل این بحث را با عنوان ولایت حاکم مورد مداقه و مطالعه قرار دادهاند، ولی کسی که این بحث را تئوریزه کرد و از بعد نظری به بعد عملی سوق داد، حضرت امام خمینی(ره) بود.
ولایت فقیه بحثی است که وقتی در فضای خود و با شرایط لازم اجرا و در حد وسیع از نظر کارشناسان هر رشتهای استفاده شود، تحکیم و جا انداختن آن در اذهان سخت نیست؛ اگر گاهی برای برخی افراد شبهه ایجاد میشود، ناشی از بهانهگیری است که ما با این افراد کاری نداریم یا ممکن است برخی تصور نادرستی از آن داشته باشند که باید این تصور را اصلاح کنیم. برخی هم ممکن است بحث ولایت فقیه را جدا از نظر کارشناسان امین طرح کنند و بگویند فقیه نیازی به نظرات کارشناسی ندارد که این هم درست نیست. اگر این مسئله در فضای حقیقی و طبیعی خود و با مناسبات لازم به پیش برود و این اندیشه اجرا شود، اثرات مطلوب خود را دارد و شبهات مطرح شده قابل پاسخ دادن است.
پرسش : افرادی مانند آخوند خراسانی به عنوان یک مرجع و فقیه معتقد به ولایت فقیه در حد امور حسبیه و قضاوت بودند و بحث تشکیل حکومت را به مصلحت نمیدانستند، زیرا با ورود روحانیت و مراجع به حکومت، اعتبار دین و روحانیت با خدشه مواجه میشود، چه پاسخی به این سخن میتوان داد؟
تبیین تفصیلی این مسئله در حد مصاحبه نیست. لذا خوانندگان این مصاحبه را به مطالبم در زمینه فقه سیاسی که حدود ۲۴ جلسه درسی در سایت بنده موجود است ارجاع میدهم. مطالب طرح شده هم خیلی علمایی نیست و عمومیتر بیان شده تا همه بتوانند از آن بهره ببرند. در مورد نظر آخوند خراسانی بحث و گفتوگو وجود دارد؛ یعنی این طور نیست که به راحتی بگوییم نظر آخوند این است که بگوید فقیه میتواند در قضاوت و امور حسبیه دخالت کند ولی در حکومت «بشرط لا» باشد؛ ممکن است فقیهی بگوید اگر زمینه تشکیل حکومت بود، وظیفه فقیه آن است که حکومت تشکیل دهد، ولی تهیه مقدمات و تمهیدات وظیفه فقیه نیست که این مسئله جای بحث دارد و به نظر بنده قابل نقد است.
تعابیر و کلمات آخوند خراسانی را دیدهام و با اشراف بر کلمات ایشان بیان میکنم که ایشان را باید در یک مجموعه مطالعه کرد نه عبارت خاص؛ ولی اگر آخوند هم این مطلب را با صراحت بیان نکرده باشد، باز فقیهانی مانند آیتالله خویی و برخی شاگردانشان این نظر را دارند و مطلب قابل انکاری نیست. لذا نباید اصرار کنیم که همه مانند امام فکر میکنند.
پرهیز از مواجهه جناحی و سیاسی با نظریه ولایت فقیه
در بررسی روایاتی که بنده انجام دادهام به این نتیجه رسیدهام که روایت «هر پرچمی قبل از ظهور، باطل است» که برخی به آن تمسک دارند، به لحاظ سندی و دلالی منطبق بر بحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی و ... نیست، اظهار کرد: در بحث ولایت فقیه نباید نگاه سیاسی، جناحی و حزبی داشته باشیم، بلکه باید با نگاه علمی به این موضوع بپردازیم و پیشفرضهای محققانه هم تحمیل نشود.
پرسش : اندیشه ولایت فقیه چه مقدار مستند به آیات قرآن و روایات است یا اینکه مبحثی کاملاً عقلایی است ؟
اگر فقیه با استمداد از نظر کارشناسان و رأی مردم، حکومتی تشکیل دهد و آرای مردم در جای خود تعریف و نظر کارشناسان در حد گسترده استفاده شود، این بحث مستند به قرآن است. وقتی قرآن برای ارسال رسل، اهدافی بیان فرموده است و از طرفی ما با دوره غیبت روبهرو هستیم که پیامبر و امامی وجود ندارد و اهداف اسلام هم باید اجرا شود، اثبات زعامت فقیه برای حکومت با استناد به قرآن، روایات و عقل دشوار نیست. البته باید این مسئله با شرایط آن به صورت دقیق بیان شود؛ یعنی فقیه از نظرات کارشناسی و آرای مردم بهره میبرد.
پرسش : برخی برای استناد نظریه ولایت فقیه به آیه ولایت(اولی الامر) استناد میکنند!
این آیه در مورد معصومین(ع) است و تعمیم آن به غیرمعصوم مناقشهآمیز است، گرچه حتی برخی بزرگان مانند صاحب جواهر این تطبیق را انجام داده است. دلیل این مسئله را در فقه و مصلحت آوردهام. البته آیات دیگری از قرآن به صورت عام برای اثبات زعامت فقیه واجد شرایط کاربرد دارند.
آیه ولایت قابل تطبیق با ولایت فقیه نیست
دلیلی که بنده در نفی استفاده از آیه اولی الامر برای اثبات زعامت فقیه دارم این است که اهل سنت، اولیالامر را به هر صاحب ولایتی سرایت میدهند؛ در طول تاریخ گفتهایم که این مطلب اشتباه است و صرفاً مصادیق آیه ۵۵ مائده «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»، ۱۴ معصوم هستند. لذا وقتی باب را برای فرد غیرمعصوم باز کردیم، آنها هم قوت بیشتری برای استدلال خود خواهند یافت؛ البته تأکید میکنم که آیات دیگری به نحو عام برای این مسئله قابل استنادند.
گاهی برخی افراد تعریفی از ولایت فقیه ارائه میدهند که هیچانگاری و فرمالیته نشان دادن آرای مردم است یا مشورت را امری فرمالیته میدانند که الزامی برای فقیه ندارد؛ این نوع مواجهه را قبول ندارم. البته افراط و تفریط در این قضیه وجود دارد و کسانی هم از آن طرف بوم افتاده و قصد دارند به هر بهانه اختیارات ولی فقیه را مورد خدشه قرار دهند؛ افراط و تفریط بد است و باید در حد واقعیت این نظریه را تبیین کنیم.