حجاب، امر به معروف و نهی از منکر
- در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳
- ساعت ۲۳:۲۵
- پرینت مطلب
خلاصه خبر :
چکیده مقاله "حجاب، امر به معروف و نهی از منکر" آیت الله علیدوستباسمه تعالی
«حجاب، امر به معروف و نهی از منکر»
مقولاتی مثل حجاب، امر به معروف و نهی از منکر، در اصل، از مقولات انسانی است که ضرورت و لزوم آنها را خرد عاقلان و حکیمان درک میکند؛ با این همه، در ادیان توحیدی به ویژه در شریعت مطهر اسلام بر این سه نهاد تاکید ویژه مهم شده و حدودی برای آنها بیان گردیده است. تنها در قرآن بیش از بیست آیه در پیوند با امر حجاب نازل شده است. (آیات سوره احزاب، سوره نور، و ...)
نسبت به امر به معروف و نهی از منکر نیز تنها از قرآن، بیش از بیست آیه نازل شده است. طبیعی است که این رفتار از شارع مقدس، برای رساندن اهمیت پرداختن، گفتگو و اجرای حجاب، امر به معروف ونهی از منکر در جامعه به منصه ظهور رسیده است.
فارغ از این تعبد از طرف شارع مقدس، به راحتی میتوان آثار مثبت نهادینهشدن حجاب، به ویژه حجاب در بانوان و مفاسد عدم آن را در جامعه ملاحظه کرد. در این جا است که نهتنها رعایت حجاب به عنوان یک لازم عقلی و واجب شرعی و امری مستحسن نزد خردمندان مطرح میشود، بلکه تکلیفی را متوجه دیگران میسازد که نسبت به اجرای این پدیده و داشتن واکنش منفی در پیوند با بیحجابی بیتفاوت نبوده و به حکم مسلمانبودن (بلکه انسانبودن) حظی معقول و مطبوع نسبت به این امور داشته باشند، در این جا است که دو موضوع مهم یعنی امر به معروف و نهی از منکر مطرح میشود.
قضیه به این جا ختم نمیشود بلکه در کنار حجاب، مساله «عفت» مطرح است. اگر حجاب امری کمّی و بیشتر به ظاهر افراد و نحوه حضور آنها در جامعه مطرح است، عفاف، پدیدهای کیفیتر، و بیشتر به رفتار عملی افراد و نحوه تعامل آنها با یکدیگر به ویژه تعامل زنان و دختران با مردان و پسران مطرح است.
گفتنی است یکسانانگاری این دو پدیده همان قدر غلط و زیانآور است که جداکردن آنها چنین است و این در حالی است که افراد و جریاناتی (هرچند صریحا به آن اعتراف نکنند) بر این دو انگاره غلط پای میفشارند . و این در حالی است که اندیشه صحیح را باید در غیرانگاری این دو پدیده لکن ملازمبودن با یکدیگر پنداشت.
نگارنده این سطور در نگاشته «حق هستی/دفتر سوم/ حجاب عفیفانه، حاکمیت و نهادینهسازی حجاب وعفاف»، این مدعا را توضیح داده است.
ساحت دیگری که در گفتگو از حجاب (و عفاف) مورد عنایت واقع میشود ورود حاکمیت به این میدان است، در این جا است که مسائلی رقم میخورد و پرسشهایی مطرح میگردد. برخی از این پرسشها به قرار ذیل است:
1. آیا حجاب، امری فردی و غیر حاکمیتی در تقنین و اجرا است یا حاکمیت حق – بلکه تکلیف به – تقنین و الزام دارد؟
2. در فرض دوم، شرایط این الزام چیست؟ آیا ترتب اثر مثبت مورد نظر، جزو شرایط مورد ملاحظه است یا الزام به اقدام حاکمیت واجب مطلق است؟
3. با پذیرش شرط فوق، مرجع و متولی تشخیص مصلحت کیست یا چه نهادی است؟
در پایان:
• مفهومشناسی و عناصرشماری حجاب وعفت؛
• عوامل بیحجابی؛
• تمسکپذیری یا تمسکناپذیری برخی سیرهها از حضرات معصومین – علیهم السلام – در پیوند با مساله حجاب و الزام به آن؛
• پاسخ به برخی شبهات مطرحشده از مخالفان این پدیده؛
• و ...
از اموری است که میتوان به آن پرداخت. کتاب مورد اشاره با اشاره و اختصار به این مباحث پرداخته است.
قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست – 12 مهرماه 1403