header

دیدگاه‌های معارضین اسلامی‌سازی علوم انسانی واقعی و اصولی نیست

خلاصه خبر :
دیدگاه‌های معارضین اسلامی‌سازی علوم انسانی واقعی و اصولی نیست

دیدگاه‌های معارضین اسلامی‌سازی علوم انسانی واقعی و اصولی نیست

برگزیده دومین دوره جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی تصریح کرد: اگر ما بخواهیم در برابر مواضع و رویکردهای مخالفین اسلامی‌سازی علوم انسانی با همان لحن و تفکر و نظر آنها برخورد کنیم، می توانیم با معکوس کردن نظرات و دیدگاه هایشان، همین موارد را در برابر دیدگاه های معاند و مخالف این طرح بکار بریم.

تبین الگوی اسلامی سازی علوم انسانی و طرح چالش ها و شبهات و رویکرد های مخالف و طرح دیدگاه هایشان و نیز تحلیل تفاوت بین مولفه های علوم انسانی اسلامی و غیر اسلامی در مواجه با مسائل انسانی و بررسی وجه تمایز دیدگاه های اسلامی و غیراسلامی در باب انسان و نیازهای او، ما را بر آن داشت تا با آیت الله ابوالقاسم علیدوست، استاد سطوح عالی حوزه و دانشگاه، محقق و عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفتگویی ترتیب دهیم که ماحصل آن در ادامه از نظرتان می گذرد.


مخالفین طرح اسلامی سازی علوم انسانی، این طرح را یک نوع «تسویه حساب» از جانب مراکز و نهادهای علمیه دینی، با مجامع بین المللی علمی و آموزشی، به علت دور کردن این مراکز و حوزه های دینی، از نهادها و مجامع علمی و نظریه پردازانه علمی و آموزشی، می دانند؟ آیا این تعبیر درست است؟ تحلیل شما در این بحث مورد مناقشه چیست؟

 باید عرض کنم، اگر ما بخواهیم در برابر این مواضع و رویکردها، با همین لحن و تفکر برخورد کنیم، می توانیم با معکوس کردن این نظریه، همین مسئله را در برابر دیدگاه های معاند و مخالف طرح اسلامی سازی علوم انسانی، بکار بریم. ولی اگر بخواهیم با رویکرد، عادلانه و منصفانه، به این مباحث ورود کنیم، باید بیان شود که، اگر ما در پروسه اسلامیزه کردن علوم انسانی، بخواهیم به این روش عمل کنیم که، باید تمامی گزاره ها و مولفه های علوم انسانی موجود، اسلامی و مطابق روش ها و مت ها و مبانی اسلام واقع شوند، قطعاً این رویکرد اشتباه و غیر قابل قبول است. بنابراین اگر کسی در این مسیر با استناد به این شبهه، که شما در اسلامیزه کردن علوم انسانی، سعی در نفی تمامی گزاره ها و شاخصه های علوم انسانی موجود دارید، با ما و رویکردمان مخالف و معارض باشد، به طور قطع، این مخالفت و تعارض، هم درست و هم صحیح و هم مبنایی خواهد بود.

در علوم انسانی موجود و شاخه های مرتبط با آن مانند، علوم روانشناسی، اقتصاد، مدیریت و جامعه شناسی، بحث و توصیف بر سر مسائل و مواردی است که، خبر از داشته ها و هست ها و موجودیت ها می دهند، نه توصیف ها و تبین هنجارها و متدها. بنابراین توصیف و تشریح، هست ها و موجودیت ها، در چارچوب مباحث و مسائل اسلامی و غیر اسلامی نمی گنجد.

در این مقوله شاید بیان یک مثال در جهت تنویر افکار عمومی و جا افتادن این موضوع برای عموم، به ما کمک نماید، مثلاً شما از یک نفر مسلمان و یک نفر غیرمسلمان می خواهید وارد یک منزل و خانه ای شوند و شروع نمایند به تهیه لیست و آمار، از وسایل و لوازم موجود در آن خانه، قطعاً با اتمام کار، نباید بین لیست های تهیه شده در باب لوازم موجود در آن خانه، بین آمار شخص مسلمان و شخص غیر مسلمان تفاوتی دیده شود، چون که هر دو نفر فارغ از دیدگاه های دینی و بینشی خود، هرچه راکه دیده اند لیست و ثبت کرده اند. بنابراین این طور می توان بیان کرد که، دیدگاه ها و اندیشه ها، در باب موارد موجود وهست و داشت ها، هیچ تفاوت و اختلافی با هم  نخواهند داشت.

 در علوم انسانی موجود و شاخه های مرتبط با آن مانند، علوم روانشناسی، اقتصاد، مدیریت و جامعه شناسی، بحث و توصیف بر سر مسائل و مواردی است که، خبر از داشته ها و هست ها و موجودیت ها می دهند، نه توصیف ها و تبین هنجارها و متدها

اصولاً تفاوت بین مولفه های اسلامی و غیر اسلامی در باب مسائل موجودی و انسانی  و مطرح، قابلیت طرح و توجه دارد یا خیر؟

 در مقوله گزاره ها و مولفه های علوم انسانی، به زعم همه بزرگان و عالمان، هیچ تفاوتی بین دیدگاه های اسلامی و سایر دیدگاه ها وجود ندارد، و تقسیم این گزاره ها به شاخصه های اسلامی و غیر اسلامی کار عبث و نادرستی و بیهوده ای است. در این باب باید بیان شود، این که گقته می شود، مسائل اعتقادی و ایدئولوژیکی، در ایجاد رویکرد و انگیزه در مورد مسائل و موارد گزارش گر و مورد وجود و قابل رویت، اثر گذار و موثر است، شاید این تعبیر فی الجمله صحیح و درست به نظر برسد، ولی کلاً و اساساً، این تعبیر و تحلیل نادرست و ناصحیح است.

نکته مهم و اساسی دیگر در این مقوله این مطلب است که، ما بخواهیم و یا نظر داشته باشیم که اساساً علوم انسانی و مورد نیاز انسان را از مباحث ایدئولوگ و اعتقادی و بنیادی جدا و منفک نماییم. قطعاً این رویکرد و دیدگاه، نیز دیدگاه و نظر نادرست و نامعقولی است.

وجه تمایز دیدگاه های ارزشی و توحیدی و سایر دیدگاه ها در باب مسائل انسانی در چه مولفه هایی است؟

باید دقت و توجه کرد در مورد انسان و مسائل مرتبط با آن، دیدگاه های ارزشی و توحیدی و بر مبنای مبدأ و معاد هم اثرگزار است و هم باعث بهتر و مفید تر واقع شدن، یافته ها و مولفه ها خواهد بود. در این باب حتماً باید دقت داشت، مسائل ایمانی و اعتقادی، در برداشت ها و تحصیل کردن ها، از محیط و فضای پیرامون، هم تأثیر گزار و هم موثر است. به طور مثال در تحصیل و کشف مسائل مربوط به حقوق و جامعه، دیدگاه ها و برداشت های یک شخصی که به مبانی توحیدی و معادی اعتقاد دارد، با دیدگاه ها و برداشت های شخص دیگری که بر پایه تفکرات ماتریالیستی و یا اومانیستی فکر می کند، متفاوت خواهد بود. در این مقوله ما نمی توانیم ادعا کنیم، چون قرآن کریم و منویات اسلام، نزد ما به صورت متقن و مبنایی وجود دارد، بنابراین دیگر به گزاره ها و مولفه های علوم انسانی و مطروح آن، هیچ نیازی و اهتمامی نداریم و این گزاره ها به کار و امور ما نمی خورد و آن را به حال خود رها کنیم.

۸۸۷ بازدید