header

فقه هنر (1400-1401) - غنا و موسیقی

جلسه 23
  • در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۱
چکیده نکات

عمده دلیل دال بر حرمت غنا روایات است.
روایات مرتبط با غنا در چهار گروه دسته بندی میشود.
گروه اول روایاتی که ذیل آیات پنچگانه گذشته وارد شده است و دلالت آنها بر حرمت غنا تابع دلالت آیات برحرمت عناوینی است که در آن آیات آمده است.
لکن چنانکه گفته شد از آن آیات و روایات نمیتوان بر حرمت غنا به معنایی که غنا دارد استفاده کرد.
طایفه دوم روایاتی است که ذیل آیه ای وارد نشده است و دلالت بر حرمت غنا مینماید.
طایفه سوم روایاتی که گفته شده بالالتزام دلالت بر حرمت غنا دارد. زیرا دلالت میکند بر حرمت اجر مغنیه.
از این روایات نیز نمیتوان برای حرمت غنا به طور مطلق استفاده کرد.
طایفه چهارم روایاتی است که دلالت بر حرمت گوش فرادادن به غنا دارد ...
در مجموع دلیلی استوار و خالی از هرگونه مناقشه دال بر تحریم غنا به صرف غنا بودن ندارد.
در این میان برخی ادله یا مویداتی وجود دارد که نافی حرمت است.
از این رو باید گفت غنا هرگاه به صوتی تفسیر شود که مناسب مجالس فسق و فجور باشد (؟!) یا همراه با امر حرامی باشد، حرام خواهد بود.
گرچه مقارنت آن با امر حرام واسطه در عروض است نه ثبوت.

بسم الله الرحمن الرحیم 
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین 
غنا و موسیقی
دیروز به این نتیجه رسیدیم عمده دلیل ما بر حرمت غنا ، روایات است. و گرنه از عقل و اجماع و قرآن نمی توان استفاده کرد ...
درس خارج درس یادگرفتن روش هاست مخصوصا در موضوع مهمی مثل غنا که روایات زیادی برای آن داریم این امر بسیار مهم است که کسی و محققی بتواند این ها را به نقطه خاص و مشخصی برساند و نتیجه گیری کند ..روایات را مدیریت و دسته بندی معقول کند ..اگر بنا باشد عمده تکیه گاه ما د رغنا بر روایات باشد، تنسیقها   و  تنظیمها و تجمیعها بر چند طائفه می شود.اولین طائفه ما ورد فی تفسیر الآیات الماضیه ؛ مثلا قول زور یا لهو الحدیث یا خود زور یا لغو یاآن روایت ذیل آیه : ان السمع و البصر و ... این ها را تطبیق بر غنا می داد...
اگر خواستید بخشی از آ ن را یادداشت کنید همان قسمت ابواب ما یکتسب به ج 17 باب 99 از ص 303 تا ص 311 ح2، 8، 9، 20، 24، 26، 6، 7، 11، 25، 3، 5، 19 ... این ها احادیثی هستند که جزء طائفه اول جا می گیرند ...اگر رفتند ذیل آیات باید دلالت ایات بر حرمت آنچه د رآیه آمده تمام باشد؛ اگر آیه دلالت بر حرمت آن نهاد نکند و روایتی هم که ذیل آیه آمده ،طبعا دلالت بر حرمت نمی کند .
البته ما باشیم و انصافمان برخی از این آیات دلالت بر حرمت می کند وقتی آیه می فرماید: اجتنبوا قول الزور ...وقتی می گوید و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله ...و یتخذها هزوا ...و در آخر هم می گوید لهم عذاب مهین ..
می ماند دو نکته : یکی این که بحث معارض نداشته باشیم و الا تعارض پیش می آید...
دوم مطلبی که در کار ما جدید بود این بود که این آیات، با کمک روایات دلالت بر حرمت غنا میکند اما نه غنا بما هو غنا ....در واقع تفسیر دو سویه این است ...(این طائفه اول).
خواستید تعریف آن را بنویسید اصل مطلب این است که این روایات دلالت بر حرمت غنا بماهو غنا طبق تعریف مشهور نمی کند ...
البته اگر ما صوت را به صوت مجالس لهو ولعب دوران معاویه و بنی امیه و مروان معنا کنیم دلالت دارد ...اما وقتی ما میگوییم غنا بماهو غنا به معنای صوت مرجع فیه مطرب ...درواقع به این شکل و شیوه ای که ما جلو آمدیم یک باکسی را به این روایات دادیم و یک نوع طبقه بندی کردیم.
دوم: ما یدل بوجه علی ذم الغنا بالتعابیر المختلفة ......
همان باب 99 ح1، 10، 12، 13، 15، 21، 22، 24، 28 ... همچنین باب 101، ح 4 باب 16 ح 2 و ... این ها در آن ها حدیث معتبر هست نامعتبر هم هست ...

• رواية يونس،قال: سألت الخراساني عليه السلام عن الغناء،و قلت:إنّ العباسي زعم أنّك 1 ترخّص في الغناء،فقال:كذب الزنديق! ما هكذا قلت له،سألني عن الغناء،فقلت له:إنّ رجلاً أتى أبا جعفر عليه السلام فسأله عن الغناء فقال له:إذا ميّز اللّه بين الحق و الباطل فأين يكون الغناء؟ قال:مع الباطل،فقال:قد حكمت.
و حدیث دیگری هم هست امام صادق علیه السلام 
• قال الامام الصّادق – علیه السّلام – : بیتُ الغناء بیتٌ لا تُؤمَنُ فیه الفجیعةُ و لا تُجابُ فیه الدَّعوةُ و لا تَدخلُه الملائکة.
 امام صادق – علیه السّلام – فرمود: خانه ای که در آن غناء و ساز و آواز نواخته شود، از مصیبت ها و بلاهای دردناک در امان نیست و دعا در آن خانه مستجاب نمی گردد و فرشتگان به آن خانه وارد نمی شوند.
«دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۸۰»
و اما طائفه سوم: 
ما یدل او یتوهم انه یدل علی حرمة الغنا بالالتزام و هو ما یدل او یدعی انه یدل علی حرمة کسب المغنیة او حرمة بیع المغنیة و شرائها 
طایفه سوم را من روایاتی قرار دادم که مستقیما نمی گوید که غنا حرام است، میگوید پولی را که مغنی بدست می آورد حرام است ...یا می گوید بیع خود کنیز آواز خوان حرام است..در ادامه هست مگر برای کسی که نمی خواهد ا زغنا استفاده کند ...
باب 15،ح4، باب 16ح3ُ،4،5،6،7،...
یک روایت این است: 
• القمي عن الكوفي عن إسحاق بن إبراهيم عن نصر بن قابوس قال سمعت أبا عبد اللّٰه عليه السّلام يقول: المغنية ملعونة ملعون من أكل كسبها .
حدیث دیگری است : پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
• وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: ثَمَنُ اَلْمُغَنِّيَةِ سُحْتٌ کثمن الکلب 
من نوشتم: 
و دلالة کون الثمن سحتا علی حرمة العمل متوقفة علی دلالة السحت علی البغض و عدم کونه ملکا لآخذه و قد عرفت التشدید علیه فی السابق .....
و جای دیگری هست که شنیدنش موجب نفاق می شود: 
طائفه چهارم: ما یدل او یدعی انه یدل علی حرمة استماعه و هو یدل بالاولویة علی حرمة الغناء نفسه 
من طایفه چهارم را روایاتی قرار دادم که می گوید گوش دادن به غنا حرام است...
ایا به نظر شما امکان دارد که گوش دادن حرام باشد اما خود صدا ایجاد کردن حلال باشد؟!باب 99 حدیث 22 و 32 باب 101 ح1
و یا وسائل ج 3 ص 331
حدیث دیگری است : 
• عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَتَعَمَّدُ الْغِنَاءَ يُجْلَسُ‌ إِلَيْهِ‌ قَالَ لَا
می گوید از برادرم موسی بن جعفر پرسیدم مردی به سمت غنا می رود و می نشیند د رمجلس آن غنا ؛ فرمود این کار را نکند و گوش ندهد ...
 قال الامام الصّادق – علیه السّلام – : اِستماعُ اللَّهو و الغناء یُنبِتُ النفاقَ کما یُنبت الماءُ الزَّرع. امام صادق – علیه السّلام – فرمودند : گوش کردن به چیزهای بیهوده و غناء و آوازه خوانی، نفاق را می رویاند همان گونه که آب کشتزار را می رویاند.
ادلة القول بعدم حرمة الغناء بوصف کونه غناء
1. ان ما قیل او یمکن ان یقال دلیلا علی ذلک امور؛
فیض کاشانی یا سبزواری و یا محقق اردبیلی که گفته من روایت صریح صحیح در تحریم ندیدم ...
برخی دیگر گفته اند اگر هم در تحریم روایتی هست یا روایت ضعف سند دارد و یا ضعف دلالت دارد ...
و یا مثلا دلالت می کند با غناهای مقارن با مسائل خاص خود.....
شیخ انصاری، نراقی ، آقای خویی نمیگویند صرف صوت بلکه مناسب لهو و ....را غنای حرام میدانند 
بنده نوشتم که : اذا کان مناسبا لمجالس الفسق و الفجور او مقارنا للحرام ....
این چیزی است که ما از مجموعه روایات ، استفاده می کنیم.
• من نتیجه ای که از عبارت شیخ دارم نوشتم : فالذهاب الی ما ذهب الیه مثل الشیخ الانصاری  والسید الخوئی و السبزواری و القاسانی وغیرهم من حرمة الغنا اذا کان مناسبا لمجالس الفسق و الفجور او مقارنا لحرام صحیح سواء قلنا بتعد الحرمة من المقارن له ایاه (در ثبوت) ام لا ... (که خودش هیچ وقت حرام نمی شود).
تمام تلاش ما این بود که هر چه بلدهستیم به شما بگوییم ... ما را دعای خیر کنید و فقه هم همین است که هر چه کار کنید زمینه کار دارد و چقدر اشتباه می کنند کسانی که معتقدند کار شده و دیگر بحثی در فقه نیست که کار کنند ...به هر حال موضوعات زیادی است که می توان کار کرد.

الحمد لله رب العالمین

۳۴۸ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

عمده دلیل دال بر حرمت غنا روایات است.
روایات مرتبط با غنا در چهار گروه دسته بندی میشود.
گروه اول روایاتی که ذیل آیات پنچگانه گذشته وارد شده است و دلالت آنها بر حرمت غنا تابع دلالت آیات برحرمت عناوینی است که در آن آیات آمده است.
لکن چنانکه گفته شد از آن آیات و روایات نمیتوان بر حرمت غنا به معنایی که غنا دارد استفاده کرد.
طایفه دوم روایاتی است که ذیل آیه ای وارد نشده است و دلالت بر حرمت غنا مینماید.
طایفه سوم روایاتی که گفته شده بالالتزام دلالت بر حرمت غنا دارد. زیرا دلالت میکند بر حرمت اجر مغنیه.
از این روایات نیز نمیتوان برای حرمت غنا به طور مطلق استفاده کرد.
طایفه چهارم روایاتی است که دلالت بر حرمت گوش فرادادن به غنا دارد ...
در مجموع دلیلی استوار و خالی از هرگونه مناقشه دال بر تحریم غنا به صرف غنا بودن ندارد.
در این میان برخی ادله یا مویداتی وجود دارد که نافی حرمت است.
از این رو باید گفت غنا هرگاه به صوتی تفسیر شود که مناسب مجالس فسق و فجور باشد (؟!) یا همراه با امر حرامی باشد، حرام خواهد بود.
گرچه مقارنت آن با امر حرام واسطه در عروض است نه ثبوت.