header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 24

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

تقلید السیف - تقلید البدنة فی الحج - تقلید العامی المجتهد: جعل اعماله علی رقبة المجتهد پس معنای تقلید اخذ و التزام نیست و الّا به این بر می‌گردد که مقلِّد فتوای مجتهد را به گردن خود انداخته است! ولی مناسب معنای لغت اول است نه دوم و الّا باید به مجتهد مقلّد گفت نه به عامی.
نتیجه اصطلاح دارج و لغت و عرف این است که تقلید: استناد به قول غیر در مقام عمل است.
محقق خویی نسبت به لزوم تعیین مجتهد در وقت تعدد و اختلاف می‌فرماید: حجت تخییری معنا ندارد باید احتیاط کرد به دلیل تعارض(در رد محقق حکیم)
واژه تقلید در نص معتبر نیامده است و در روایت احتجاج آمده که این روایت مرسله است.
در مساله عدول و بقاء هم اثری ندارد چون دو مساله مبنای دیگری دارد و تابع معنای تقلید نیست.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 24

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404)

شرط ششم: اعتبار حرّیت:
عموماً این شرط را نپذیرفته‌اند
آقای حکیم: فهو المحکی عن جماعة منهم ثانی الشهیدین بل قیل انه مشهور. لکن مقتضی بناء العقلاء و غیره من المطلقات عدمه.
و بعض الاستحسانات المقضیة لاعتبارها مثل کونه مملوکاً لایقدر علی شیء و کونه مولی علیه لاتصلح للاعتماد علیها فی الردع و تقیید المطلق.
وجوه استحسانی که «لاینبغی ان تذکر» مهذب الاحکام 40/1
صاحب عروه موضع روشنی نمی‌گیرد و شاید به عدم اعتبار متمایل باشد.(و الحریة علی قول)
از باب قضا می‌توان برای مورد بحث استیناس گرفت.
محقق خویی: عبد بودن منقصت نیست برخی چون لقمان عبد به مرتبه نبوت رسیدند.
ناسازگاری کلام ایشان بین تنقیح و مبانی.
مرحوم اشتهاردی: منافات داشتن با حق مولاهم پاسخ دارد.