فقه پزشکی با محوریت پرونده های قضایی (1400-1401) - جلسه 13
ضمان پزشک و پیراپزشکان
ماده 495 و 496 درمورد ضمان پزشک و پیراپزشکان
مطابق قانون برائت نقشی ندارد مگر در اصل انگاری تقصیر بر فرض عدم برائت و اصل عدم تقصیر بر فرض برائت
از نظر فقهی شرط عدم ضمان :
1. اذن در طبابت از ولی
2. عدم تقصیر
برخی با استناد به روایت سکونی شرط سومی را نیز اضافه کرده اند و آن برائت از ضمان است.
برخی با فرض برائت هم قائل به ضمان شده اند. بنابراین در مسئله سه نظر وجود دارد :
1. ضمان مطلقا
2. عدم ضمان مطلقا
3. ضمان بدون برائت و عدم ضمان با برائت
فقه هنر (1400-1401) - جلسه 13
ادامه گزارش از مکاسب شیخ در بحث از غنا
شیخ انصاری در عناصر شماری لهو به دو عنصر اشاره میکند و میفرماید :
ان اللهو یتحقق بامرین (احد امرین)
1. قصد تلهی هرچند نزد مستمعین لهو نباشد
2. لهو بودن نزد مستمعین هرچند خواننده قصد لهو نداشته باشد
وی مرجع در مفهوم شناسی لهو را عرف عام میداند و حاکم به تحقق لهو در خارج را وجدان (یافتن) خود شخص میداند.
ایشان اشاره میکند که برخی مخالفت ها با اصل حرمت غنا یا با تحقق آن در برخی از موارد یا با حرمت آن در بعضی از موارد شده است. (به تفاوت این سه توجه شود)
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 13
شرح حدیث نبوی: من عرف نفسه فقد عرف ربّه
1. برخی (مثل محقق سبزواری در پاورقی اسفار) معتقدند: در این حدیث تعلیق به محال صورت گرفته است. یعنی معرفت نفس محال است پس معرفت ربّ محال است. جسم انسان هم ناشناخته است؛ 30 هزار میلیارد گلبول قرمز - 50 میلیارد گلبول سفید - 10 میلیون میلیارد سلول و...
2. برخی (ملا علی زنوزی) نفس را دانیة فی علوها و عالیة فی دنوها و ... دانسته و لله المثل الاعلی ...
3. ملاصدرا: صدور فعل از نفس و از اعضا وجه تمثیل دانسته است.و...
و فی الارض آیات للموقنین و فی انفسکم افلا تبصرون.
ادامه ادله منع - مناقشات دلیل مشهور گذشت
برخی دلیل ها یا تقریر های دیگر از نظریه منع مثل عدم امکان جمع عرفی بین واجب بودن و اخذ اجرت (مفت خواری - اکل مال به باطل) تنافی اخذ اجرت با قصد قربت از ادله خاصه - تنافی اخذ اجرت با واجباتی که حق دیگران است.
خارج فقه سیاسی (1401-1402) - جلسه 13
مشارکت سیاسی اقلیت های، تحلیل قانون اساسی ج.ا.ایران و بیان دیدگاه فقه و شریعت.
وجود محکماتی در این باره مثل: «در حمایت قانون بودن» قسمت اول اصل بیستم
رسیدگی به دعاوی همه اطراف قانون باید یکسان دیده شود.
در تشریفات شکلی گفتگوهایی وجود دارد. متن لمعه و شرح لمعه: تجب علی القاضی التسویة بین الخصمین؛ اگر هر دو مسلمان یا هر دو کافر باشند در همه برخورد ها علی المشهور.
علامه و سلّار: ان التسویة بینهما مستحبة عملاً باصالة البرائة و استضعافا لمستند الوجوب.
اگر اختلاف در دین داشتند کان له ان یرفع المسلم علی الکافر فی المجالس و هل تجب التسویة بینهما فی ما عدا ذلک؟ ظاهر العبارة ذلک و یحتمل تعدّیة الی کل وجوه الاکرام.
در میل قلبی لازم نیست هر چند مستحب است مهما امکن تسویه باشد.
ادامه اصل 20 منظور از موازین هم خروجی های فقه است. اصل 26 آزادی فعالیت سایر گروه ها نه با عنوان دینی خارج از اصل13.