مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
درس اخلاق - عن فاطمة الزهرا سلام الله علیها: انّ علماء شیعتنا یحشرون فیخلع علیهم من خلع الکرامات علی قدر کثرة علومهم و جدّ هم فی ارشاد عبادالله. بحار ج2 ص3
1. فضیلت مربوط به عالم دو چیز است: علم و تبلیغ دین بنابراین تنها به این دو امتیاز اشاره شده است.
2. هیچ گاه نباید دست از کار کشید. یتیم داری وظیفه همگانی است.
3. فقط امتیاز نمیدهند مؤاخذه نیز میکنند.
4. تبلیغ تراث اعتقاد میطلبد که برخی در بحران بی اعتقادی و بی اعتمادی و بی تفاوتی به سر میبرند.
ادامه ارشادی و مولوی و توضیحات بیشتر.
امکان جمع بین دو گزینهای که شیخ انصاری مطرح میکند.
غیری بودن را شیخ انصاری تا کجا میپذیرد؟ در واقع نوعی غایت گرایی در مقام اسم گرایی است و در فقه و اصول ما به شدت بی سامان است.
فقه توقف حداکثری بر الفاظ نصوص و فقه هویت گرا از ص 293
الاحکام تدور مدار الاسماء - مدار الظاهر
الاحکام تدور مدار الواقع - مثال حلّه و شتر در دیه و توضیحاتی در این باره.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه
درس اخلاق - اشدّ من یتم الیتیم الذی انقطع عن امه و ابیه: یتم یتیم انقطع عن اماه و لایقدر علی الوصول الیه - عالمان باید یتیم داری کنند - عصر شبهه و تراث ستیزی و تراث سوزی سفید، نرم و مدرن!
شبههی الباطل یموت بترک ذکره و پاسخ آن - دام شیطان حسادت یا بلاهت
مساله 23: تعریف عدالت و راه کشف و معرفت آن و طرق اثبات آن
قبلا در مساله 20 و بعدا در مساله 44 میآید. ناهمسویی تعریف این جا با آن چه در شرائط امام جماعت میآید. تفسیر حسن ظاهر به حسن ظاهر حال و حسن ظاهر فعل.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
درس اخلاق: ان من حقیقة الایمان ان لایجوز منطقک علمک
تبدیل کیف به کم از کارهای بزرگ ائمه علیهم السلام است.
توضیح اوصاف ملکه عدالت یونان نشان از جامعیت و احتیاط میدهد.
قصه محقق اصفهانی و احترام به استاد.
مناقشه در صحت تعبیر به «مایصلح للقرینیة» با «محتمل القرینیة» و نقد این مناقشه.
1.2.8 - بحث مره و تکرار
1. لا دلالة للصیغه بر مره و تکرار در وقتی قرینه خاص نباشد.
نه ماده و نه هیأت آن
2. دلیل این ادعا انصراف است که فقط قانونگذار ایجاد طبیعة را خواسته است.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
درس اخلاق:
برخی از داستان عزیر پیامبر نکته ای برداشت کردند که ارزش دارد، 100 سال مرد تا مطلبی را فهمید!!
در آسیب شناسی تبلیغ باید آسیب های مثل: جامع نگری، اختلاط، غلو، مقایسه غیر اهل بیت و ... را شمرد.
مبحث ششم(6-2-1): قضیه اطلاق الصیغة کون الوجوب نفسیا، تعیینا، عینیا. پس محور بحث محقق خراسانی اطلاق لفظی هیأت از صیغه است.
و اطلاق، اطلاق احوالی است نه افرادی. بنابراین فرد خاصی از اطلاق به دست میآید که اطلاق احوالی دارد.
1. تعریف نفسی: واجب است مطلقا وجب هناک شیء آخر او لا.
2. تعریف تعیّنی: واجب است مطلقا اتی بشیء آخر او لا.
3. تعریف عینی: واجب است مطلقا اتی به آخر او لا.
در مقام سه بحث است: تردید بین نفسی و غیری، بین تعیینی و تخییری، بین عینی و کفایی.
از جهت اصل و اطلاق لفظی، از جهت اصل عملی
اقول: از جهت اطلاق مقامی و اطلاق عرفی نیز جای گفتگو دارد که نباید به هم بیامیزد.