مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
ان الوضع من مقولة الفعل - اعتبار ملازمه بین طبیعی لفظ و معنا متقوم به اعتبار معتبِر مثل سایر اعتبارات - داعی هم تفهیم و تفاهم است.
این نظر با اختلافی که در تعیین واضع دارد، نظر مشهور است با تعابیر مختلف.
(وفیه) لو ارید اعتبار ملازمه خارجیه؛ فیردّه که تا ملازمه ذهنیه نباشد فایده ندارد و با بودن ملازمه ذهنیه، ملازمه خارجیه محتاج الیه نیست چون انتقال با ملازمه ذهنیه میآید.
و لو ارید اعتبار ملازمه ذهنیه: اگر این اعتبار مطلق است حتی للجاهل این اعتبار اثر ندارد چون برای جاهل لایفید.
اگر یختص بالعالم پس تحصیل حاصل میشود بلکه از اردأ انحاء آن است، چون از قبیل اثبات ما هو ثابت بالوجدان به اعتبار است.
رأی دیگر: اعتبار وجود تنزیلی معنا است
رأی دیگر: انها من سنخ وضع سائر الدوال
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
رأی سوم: محقق نایینی: در رابطه لفظ و معنا: بین ذاتی و جعل!
توضیح: یقین داریم که واضع یا واضعانی نبودهاند که این همه لغات حتی در زبان واحد را وضع کنند - رابطه ذاتی هم نیست پس خداوند واضع است به اعتبار مناسبتی مجهول نزد ما- جعل او واسطه است بین جعل شرعی و جعل تکوینی.
پس تکوینی محض نیست تا لایحتاج الی امر آخر و تشریعی صرف نیست تا تبلیغ نبی بخواهد بلکه الهام خداوند است.
مؤید مطلب عدم قدرت بشر بر جعل لغت است.
نقد این نظر به وجوهی غیروارد و وجوهی وارد:
مثل 1. واسطه یعنی چه؟ ما دو قسم بیش نداریم (وفیه) که محقق نایینی به اعتبار اثر میفرماید.
2. خلاف وجدان در مثل اعلام شخصیه
3. در طول زمان
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
کلام فخر رازی در اثبات جبر و جواب آن. وی میگوید: ارادات: اگر بدون فاعل است یلزم حدوث لا عن محدِث و اگر با فاعل است: اگر فاعل خداوند است فهو مطلوب و اگر شخص است قصد او هم متوقف بر قصد است و هکذا و هو کحال.
جواب: در فعل عبد با فرض اختیار علل اربعه هست و قصد در تحقق قصد خاص - خارج از علل اربع- نمیخواهد.
وجه دوم: در بیان ربط الفاظ: مناسبت اقتضایی(گفته شده: مراد صیمری نیز همین است) که حکمت اقتضاء میکند حروف دارای رخوت برای معانی دارای رخوت و هکذا.
قیل: دلیلی بر اثبات ندارد. بعلاوه این اقتضاء را چرا دیگران نمیفهمند. در اعلام شخصیه هم خلاف این را میبینیم.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
1. صدر المتالهین قائل به جریان قاعده بطلان ترجیح بلا مرجح در تکوین و غیر آن.
2. اختلاف قائلان به ترجیح احد المتساویین بلا سبب به چند گروه ( چند مثال زدند)
الف: خداوند عالم را در وقتی- بدون اینکه مخصصی به این وقت باشد- خلق کرد.
ب. احکام تابع مصالح و مفاسد نیست و ... هارب - جائع
ج. تفاوت متماثلین در احکام و احوال معلّل به چیزی نیست.
د. ذوات در ذاتیات مساوی هستند و لو تفاوت در صفات دارند.
جواب ملاصدرا: اسباب متفاوت و ... از ما مخفی است. جهل به شیء لایستلزم نفی آن. در تمام مثال ها مرجحات مخفی وجود دارد و لو آسمانی.
القاعده و بعض المدارس الاصولیة
نظر محقق نایینی و مدرسه او.
تحقیق در مساله؛
برخی معتقدند: ترجیح بلا مرجح مساوق با خلق معلول بلا علت است.
اقول: اگر چنین باشد واقعاً باطل است لکن ارتباط با معلول بلا علت درست نیست.