تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه
وجه ذکر الرحمن الرحیم و تکرار آن بعد از بسم الله و در سوره حمد. نقد کلام تفسیر نمونه در توجیه ذکر الرحمن الرحیم - توجیه صحیح آن - شبهه تنافی قاعده «العالی لا یفعل لاجل السافل شیئا» با هدف مند بودن کار خداوند برای خلق.
توضیح قاعده: عالی یا با انجام کار برای دیگری تکمیل جسته است، این خلاف اعتقاد ما است یا فعل و ترک آن برای خداوند علی السویه بوده است پس خلاف حکمت الاهی است!
اختلاف در حدود و گستره قاعده که در مطلق عالی جاری است(خواجه نصیر) یا در عالی من کل وجه(ملاصدرا)
حل ناهمسویی قاعده با هدف مند بودن کارهای خداوند برای خلق. آن چه نفی شده وجود انگیزه خارج از ذات برای فاعلیت او است.
و آن چه اثبات شده است وجود انگیزه خارج از ذات برای فعل او است.
توضیح در قالب یک مثال. بعلاوه پدیده های خارج از ذات گاه به عنوان فایده است نه غرض. به هر روی این دو قاعده با هم ناهمسویی ندارند و لذا فلاسفه هم تبعیت احکام از مصالح و مفاسد را پذیرفتهاند.
تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه
در پاسخ به خلود و عذاب های تشریعی و تکوینی - دنیوی و اخروی الاهی چند اصل را باید مسلّم گرفت و بقیه حتی اگر فهم نشود ضرر نمیزند.
1. ان الله لایظلم مثقال ذزة فی السموات و الارض.
2. ان الله لا یضیع اجر المحسنین - هیچ اجری را فرو نمیگذارد با این که همه اجرها تفضل است.
3. حکمت الاهی اقتضای برخی عقوبت ها را دارد.
4. نظام عالم نظام علّی و معلولی است. ان الله لایجری الامور الّا باسبابها. به اصل اول بیشتر توجه شود.
5. جهان بینی و انگاره مثبت نسبت به آخرت داشتن مؤثر است.
بیان سه نظریه در مساله عذاب های اخروی الاهی:
1. بیرونی و قراردادی.
2. درونی محض است.
3. هر دو . آیات دلالت کننده بر هر دو. حلّ اشکال با توجه به نظریه سوم.
تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه
تفسیر ارحمن الرحیم - رابطه رحیمیت خداوند متعال با عدل و حکمت و مساله خلود.
پاسخ ها به مساله خلود شروع از مقدمات واضح تا مورد اختلاف ها.
نظریات در مورد خلود:
1. چون نیت ادامه کفر داشته اند پس در عذاب مخلّد هستند. دلالت برخی روایات بر این بیان.
2. تناسب کمی بین زمان جرم و زمان جریمه لازم نیست.
3. عذاب پس از چندی عذب میشود و سنخیت بین عذاب و معذّب برقرار میشود.
4. خلود به معنای زمان طولانی است.
5. این ها نیست بلکه باید عذاب را لازم طبیعی و نه قراردادی اعمالِ افراد دانست.
تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه
اطلاق واژه "اسم" در قرون اولیه اسلام بر غیر آن چه در لغت و عرف رایج بوده است.
امام رضا علیه السلام:(صفة لموصوف)
کلام مرحوم طباطبایی: اسم دو اطلاق دارد:
1. اسم دال بر مسمّا 2. بر ذات مأخوذ به وصفی از اوصاف
اولی اسم الاسم است و دومی مسمّا برای آن است.
(توجیه اسم عین مسمّا است)
همچنین گفته شده: اسم دو اطلاق دارد:
1. اسم بر ذات حق با فرض تجلی و ظهور مطلق
2. اسم بر غیر ذات حق- ذواتی که ظهورات متعین حق میباشند.