header

خارج فقه القضاء (1400-1401) - جلسه

تعبد در جعل طریق بدون توسعه در واقع مشروع بی معنا است.
با توجه به گستردگی کاربرد عدالت میبایست بیشتر سوال از عدالت میشد و ادبیات بیشتری تولید میشد.
در مثل امام جماعت باید تامل بیشتری کرد و نسبی بودن معنا ندارد.
نسبت تفسیر ما از عدالت با تفسیر فقهی آن عام و خاص من وجه است؛ نه اینکه تفسیر ما موسع باشد مطلقا. (توضیح)
در کلمات قدما تفسیر عدالت به نحو تفسیر متاخران از آن نیامده است.
اصولا طریق عقل را باید معیار قرار داد و اگر شارع طریق دیگری داشت به بیان وافی بیان میکرد.
نتیجه :
کفایت وثوق و اطمینان
پیام برخی قضات به ما خوانده شود.
نسبت به جنسیت خاص و تعدد نیز با نبود دلیل نباید به آنها قائل شد و هرجا دلیل است البته باید پذیرفت.
البته بر شهادت یک زن - به عنوان دلیل قضایی نه اماره قضایی - شاید بالاتفاق اثری مترتب نباشد حتی اگر قسم ضمیمه آن شود.
نسبت به شرایط کارشناس نیز قبلا صحبت شد، تکرار نمیکنیم. البته باید در ماهیت کارشناس تامل کرد که گاه ماهیت شهادت دارد و گاه نه.