مقدمه اصول فقه (1400-1401) - جلسه
در مصدر جعل باید جواب به جایی برسد که سوال قطع شود،از این رو مثل عقل، عرف و عقلا مصدر حعل نیستند ولی وقتی پاسخ به صاحب ولایت و امر و نهی میرسد (خداوند) سوال قطع میشود.
و لذا (حکم) در قضیه کل ما حکم در اسناد اول به معنای ادراک است و در اسناد دوم به معنای حکم و امر و نهی.
البته در طول اطاعة الله امکان جعل و اعتبار حق جعل برای دیگر هست (به عنوان حکم تولی الاهی)
این جعل در توسعه و ضیق تابع جعل الاهی است.
کون شئ مصدراً غیر کونه سنداً.
توضیح مصدر بودن و سند بودن - مثل سنت معصوم، آیات قرآن و عقل سند هستند نه مصدر.
چنان که روایات و اصل سند و کاشف از سنت معصوم است.
ماهیت بحث از اسناد، ماهیت اصولی است نه مقدمه برای اصول فقه.
مقدمه اصول فقه (1400-1401) - جلسه
مساله هفتم: مصدر الجعل او مصادره - مساله کلامی است و لذا آن را در مقدمه اصول فقه آوردیم.
مراد از مصدر جعل: نهاد یا شخصی است که حق اعتبار و الزام و اطاعت دارد.
دلالت آیات قرآن شریف - روایات - اقوال فقها بر انحصار حق اعتبار در خداوند متعال میباشد.
در روایات اگر جایی واگذار شده یا تعابیری مثل: تفویض من الله یا وجب من قبله یا حجة الله.
اصل عدم ولایت - تأکید عقل بر ارتباط بین ولایت و حق جعل حکم.
سوال از این که اعتبار حق کیست؟ قطع نمیشود مگر این که به خداوند متعال برسد. تفسیر مناسب در قاعده ملازمه ...