مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
پاسخ به چند اشکال- با فرض استحاله تشکیک در ماهیت هم سخن اصفهانی در تصویر جامع از هم نمیپاشد، چون تشکیک در ماهیت حقیقی محال است نه در اعتبارات و مفاهیم موتلفه.
کلام آقای طباطبایی در حاشیه بر کفایه الاصول ج 1 ص 43 نیز همین است.« لا ضیر فیه فی الاعتباریات لاستناد الوحدة فیها الی وحدة الغرض المقصود منها»
البته باید توجه کرد که تعلیل مزبور (لاستناد الوحدة فیها...) حیثیت تعلیلی دارد نه تقییدی تا خلاف فرض پیش آید و به کلام محقق خراسانی برسد و اشکالات آن را داشته باشد.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
العبادات و الدواعی و الحکم المترتبه علیها المدلول علیها فی النصوص. الظاهر من مقالة الخراسانی هنا ان النسبة بینهما نسبة المؤثر الی اثره بنحو الاستیجاب.
مخالفت محقق نایینی با این نظر که اگر چنین بود تعلق امر به خود این اغراض اولی بود. پس عبادات معدّات برای این اغراض هستند و امور غیر اختیاری للمکلف واسطه میشود.
وی با تصویر جامع به نحو تصویر محقق خراسانی مخالفت میکند.
بیان شبهه: نسبت به کریمه« ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر» پاسخ به این شبهه:
1. بعضی از نمازها ناهی است.
2. نمازگزار تا مشغول نماز هست متناهی است.
3. نماز نهی میکند لکن نمازگزار متناهی نمیشود.
4. بنحو اقتضاء است نه علت تامه.
دلالت روایات نیز بر این چهار وجه - بیان روایات.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
العبرة فی جریان البرائة و الاحتیاط بکون البیان علی عهدة الشارع و عدمه. چگونه با شک در محصّل میتوان متعلق تکلیف را معلوم دانست؟!
استدامه التضییقات علی صنع الخراسانی-نقض و اشکال بر کلام خراسانی در تصویر جامع بنابر صحیحی شدن.
محقق نایینی: الکلام فی تصویر جامع قریب عرفی یقع تحت الخطاب لا فی الجامع العقلی الملاکی.
اقول قد یقال: ان ما ذکره النایینی مجرد استبعاد علی کلامه و لایرده من اصله و اساسه.
لکن اشکال محقق نایینی بر آخوند خراسانی را نباید ساده گرفت؛ زیرا تصور جامع به عنوان مسمّای لفظ صلاة(مثلا) که متعلق تکلیف و معلوم نزد توده مردم و مورد اشاره در همه استعمالات شارع باشد با آن چه محقق خراسانی فرموده بسیار فاصله دارد.
الاستطراد- العبادات و الدواعی و الحِکَم المترتبه علیها المدلول علیها فی النصوص - رابطه آثار عبادات که در نصوص آمده با عبادات چگونه است؟
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه
اشکال سوم شیخ انصاری بر این که اگر جامع مثل «المطلوب» باشد این است که پس در وقت شک در اجزا و شرائط عبادات نباید برائت جاری کرد. لعدم الاجمال فی المأمور به و انما الاجمال فی ما یتحقق به.
و در این چنین مواردی باید احتیاط کرد با این که مشهور در شک در اجزا و شرائط برائت جاری میکنند.
جواب: جامع مفهوم واحد منتزع از این مرکبات که با این مرکبات نحو اتحادی دارد و در اینجا برائت جاری است.
برائت وقتی جاری نبود که مأمور به امر واحد خارجی مسبب از مرکب مردد بین اقل و اکثر بود مثل مامور به شدن طهارت که مسبب از غسل و وضو است و در اینجا چنین نیست.
تحلیل و نقد سخن شیخ انصاری و محقق خراسانی.
در واقع محقق خراسانی شق سوم را از کلام شیخ انصاری انتخاب میکند و مورد را از شک در محصل خارج میکند.
کلمات شیخ انصاری قابل جمع نیست. چون در جای دیگر فرموده اگر مامور به «صلاة جامعهی اجزای واقعیه» باشد برائت جاری است.
خلط بین وضع للمفهوم یا للمصداق و در صورت دوم برائت جاری است.